“احساس شکست خورده بودن میکنم” . تا حالا چند بار این جمله را پیش خودتان تکرار کردهاید؟ یا از زبان یکی از نزدیکانتان شنیدهاید؟ احساس شکست مثل یک زخم همیشه باز است و اگر برایش چارهای نیاندیشیم، کل زندگی ما را در بر میگیرد. پیش از این درباره تله بی ارزشی صحبت کردیم. در این مقاله به روانشناسی احساس شکستخورده بودن، معنی و مظهر شکست در زندگی مدرن و راههایی که برای مقابله با شکست باید برداریم، میپردازیم
درک روانشناسی شکست
احساسات کمی به بدی احساس شکست خورده بودن وجود دارند. احساساتی از این دست ممکن است از بیرون ساده و جزیی به نطر برسند ولی برای شخصی که با آن در حال دست و پنجه نرمکردن است همچون فاجعه عمل میکنند.
باری که احساس شکست بر روی دوش فرد میگذارد، مربوط به خود شکست نیست، بلکه دیدگاه خود فرد در مورد شکست و اهمیت آن برایش، باعث سنگینتر شدن این بار میشود. ممکن است در مواقع مشابه با موارد زیر احساس شکست کنید:
وقتی دست به کاری میزنید که همیشه از انجام آن واهمه داشتهاید یا میترسیدید که نتوانید از پس آن برآیید. درنتیجه میترسید که تصورات شما درست بوده باشد و در کارتان شکست بخورید.
زمانیکه توسط فردی که سعی در جلب توجهش داشتید، طرد ميشوید. این اتفاق به این الگو ذهنی که “همه من را طرد میکنند” دامن میزند.
فراموش نکنیم که حس دردناک شکستخورده بودن فقط در خلال اتفاقات مهم زندگی رخ نمیدهد. بعصی اوقات این حس میتواند در قالب اتفاقی مثل فراموش کردن پرداخت قبض یا موعد یک امتحان ساده اتفاق بیفتد.
افراد دارای الگوی شکست معمولا در مواجه با این مشکلات طوری خودشان را از لحاظ ذهنی مجازات میکنند که تناسبی با اتفاق افتاده ندارد. به این که فرد در شرایطی نیست که بصوری منطقی با این درد برخورد کند.
بنابراین احساس شکست بیشتر به این برمیگردد که در درون فرد چه میگذرد، تا اینکه اتفاقی که افتاده واقعا چه بوده. حالا چرا شکست انقدر دردناک است؟
احساس شکست؛ چرخه باطل انتظارات براورده نشده
عجیب نیست که افسردگی دنیای مدرن، خصوصا قشر جوان آن را دربرگرفته است. یکی از معمولترین دلایل افسردگی احساساتی مثل شکست و بیارزش بودن هستند: نداشتن دستاورد، کمبود معنای شخصی، بیانگیزه بود برای شروع هر روز جدید.
هربار که کاری را انجام میدهیم، فرقی ندارد کار بزرگ یا کوچکی باشد، مغزمان به عنوان جایزه هورمونی ترشح میکند. هورمون دوپامین که حس خوبی در ما ایجاد میکند.
به همین دلیل انجام کارهای مثبت که نتیجه خوبی برای محیط دارد حس خوبی در ما ایجاد میکند.
اما زندگی مدرن تمام این سازوکارها را بهم ریختهاست. تا زمانیکه دوستان و پسانداز و خانوادهای که از ما حمایت کند وجود داشته باشند، میتوانید تا هفتهها بدون اینکه دستاورد خاصی داشته باشید سپری کنید و در کمال خوشحالی زنده بمانید. به بیان ساده، ما به ذهن خود میقبولانیم که زندگی مفیدی داریم. در صورتی که عملا اینطور نیست.
چطور بر احساس شکست فائق آییم؟
برای مقابله با احساس شکست، نباز داریم برخی احساسات بنیادین را در درون خود بازنگری کنیم.
به معنی که باید دیدگاه خود نسبت به شکست را عوض کرذه، جایگاهمان در محیط اطراف را بشناسیم و به تواناییهای خود برای رسیدن به اهدافمان ایمان داشته باشیم.
۴ نکته برای شروع مقابله با استرس و احساس شکست وجود دارد:
1. مسئولیت قبول کنید
حالا که دارای احساسات ناخوشایندی مثل کم ارزشی و شکتخورده بودن هستید، بهترین کار این است که مسئولیت احساسات منفی که به خود وارد میکنید را به عهده بگیرید.
مسئولیتپذیری یکی مهمترین تواناییهای هر فرد است. اگر قبول کنید که شما مسئول شادی، غم، موفقیت و شکست خود در زندگی هستید بیشتر احساس قدرت میکنید.
2. ذهن و جسم با هم در ارتباطند
جسم انسان به اندازه ذهن او اهمیت دارد. درحالیکه ذهن ما کمک میکرد تا اختراع و خلق کنیم، جسممان فعالیتهای بدنی روزانه را انجام میداد.
ولی همانطرو که در بالا گفتیم دنیای مدرن سبک زندگی ما را تغییر داده است. تحرک کمتری داریم و بیشتر وقتمان صرف تغذیه ذهنمان میشود.
فعالیتهای جسمی را دستکم نگیرید. اگر احساس بیانگیزگی و بازنده بودن میکنید پاشید و کمی ورزش کنید. قدم بزنید و با بدن خود دوباره ارتباط برقرار کنید.
3. قدرت افکار و کلمات
شکستهنفسی این روزها به یکی از ابزارهای اجتماعی تبدیل شدهاست. این کار را میکنیم تا یخمان بشکند، یا خوب بنظر برسیم و خودمان را در جمع جا کنیم. ولی باید به این نکته توجه کرد که کلمات بار روانی قابل توجهی دارند. وقتی مدام خودمان را در جایگاه پایینتر از چیزی که هست قرار میدهیم، تاثیراتی که در ناخوداگاه ذهن ما ایجاد میشود بسیار عمیقتر است.
برای خود استانداردهای جدیدتری تعریف کنید و خود را در قالب کلمات بهتری توصیف کنید. خواهید که به زودی رفتارها و عادتهایتان هم دچار تغییرات مثبتی خواهند شد.
4. شکست و احساس شکست دو مقوله مجزاست
شکست بخشی از زندگی است. همه ما شکست میخوریم، مسیر موفقیت همیشه صاف و هموار نیست بلکه شکست و ناامیدی در پیچوخمهای آن کمین کردهاند.
موفقترین افراد افرادی هستند که شکستهای زیادی را تجربه نمودهاند. اما چیزی که آنها را از بقیه متمایز میکند این است که آنها شکست را صرفا به معنای شکستخورده بودن نمیبینند. به جایش از شکستهای خود درس میگیرند و برای موفقیت از آن استفاده میکنند.
دوره رهایی از ترس
دوره عزت نفس
دوره اصول گفتگو
دوره اصول تغییر
دوره هوش هیجانی
دوره شخصیت سالم
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: