دنبال کردن علاقه تان کار ساده ای نیست. اما پیدا کردن آن می تواند از آن هم پیچیده تر باشد. این علاقه، همان چیزی است که هر روز صبح انگیزه بلند شدن از خواب را به شما می دهد و می تواند در شما نیروی فریاد برآوردن این را ایجاد کند که، “من زنده ام! و من زندگی ام را زندگی می کنم!” این راهنما شاید خیلی به تفصیل نرفته باشد و ممکن است برای شما علاقه تان را پیدا نکند، اما می تواند کمک تان کند تا علاقه تان را در مسیر زندگی پیدا کنید.
به این شکل:
- در چه کاری خوب عمل می کنید؟ احتمالا شما در یک یا چند زمینه مهارت هایی دارید، و یا در زمینه های به خصوصی استعداد داشته و دارید. حتی ممکن است این استعدادها را در دوران ابتدایی تحصیل یا سنین کودکی نشان داده باشید. آیا شما همیشه نویسنده، سخنران، طراح، نظم دهنده، سازنده، معلم یا دوست خوبی بوده اید؟ آیا شما در ایده پردازی، آشنا کردن افراد با یکدیگر، باغبانی و یا فروش خوب عمل کرده اید؟ درباره این سوالات کمی بیاندیشید. حداقل سی دقیقه زمان صرف آن کنید و سعی کنید بیش از یک جواب به هریک از این سوالات بدهید. اغلب مواقع، ما مواردی که در آنها خوب بوده ایم را فراموش می کنیم. تا جای ممکن به عقب و به سنین کمترتان برگردید، و به شغل ها، پروژه ها و علایق قدیمی تان نیز بیاندیشید. یکی از اینها ممکن است فعالیتی باشد که در شما شور و شوق نیز ایجاد می کند. یا ممکن است بیش از یک مورد از آنها فعالیت مورد علاقه تان باشد. با تهیه لیستی از موارد بالقوه شروع کنید.
- چه چیزی شما را به وجد می آورد؟ این مورد شاید جنبه ای از شغل تان باشد – بخشی از شغل تان که در شما هیجان ایجاد می کند. یا ممکن است چیزی خارج از کارتان باشد – خواه یک فعالیت تفننی، یک شغل حاشیه ای، کاری که داوطلبانه انجام می دهید و یا همسر، والدین یا فرزند شما عامل این هیجان باشد. ممکن است این فعالیتی باشد که مدتی است انجامش نداده اید. باز هم در این باره سی دقیقه بیاندیشید. و پاسخ های آن را در ادامه مورد قبل فهرست کنید.
- در چه زمینه هایی مطالعه می کنید؟ در چه مواردی ساعت ها وقت می گذارید و مطالعه می کنید؟ چه مجلاتی را با شور و شوق بیشتری تهیه و مطالعه می کنید؟ چه وبلاگ ها و صفحاتی را در اینترنت دنبال می کنید؟ در چه بخشی از کتاب فروشی بیشتر جستجو می کنید؟ ممکن است موارد و موضوعات زیادی را نام ببرید – اینها را نیز به لیست خود اضافه کنید.
- چه رویاهای پنهانی در سر می پرورانید؟ ممکن است شما یک شغل رویایی را همیشه در سر بپرورانید – خواه می خواهید یک نویسنده رمان باشید، یک هنرمند، طراح، معمار، پزشک، کارآفرین، برنامه نویس یا هر چیز دیگری. اما یک ترس یا تردید شما را بازداشته است و باعث شده تا این رویا را به طور جدی دنبال نکنید. ممکن است چندین رویا داشته باشید. همه آنها را به لیست خود اضافه کنید – صرف نظر از اینکه چقدر غیر واقعی به نظر می رسند.
- یاد بگیرید، بپرسید و نت برداری کنید. خوب، اکنون لیستی تهیه کرده اید. یکی از موارد این لیست که بیش از بقیه موارد شما را به هیجان می آورد را انتخاب کنید. سپس درباره اش مطالعه کنید و با افرادی که در آن زمینه موفق بوده اند صحبت کنید (خواه از طریق وبلاگ آنها یا ایمیل شان و یا به هر نحو دیگری). لیستی از مهارت هایی که لازم است کسب کنید و مورادی که لازم است یاد بگیرید تهیه کنید. هرچه بیشتر در این موارد مطالعه کنید. اما بیش از حد لازم در این مرحله صبر نکنید تا به مرحله بعدی شیرجه بزنید.
- تجربه و امتحان کنید. در اینجاست که یادگیری واقعا اتفاق می افتد. اگر تا کنون دست به عمل نزده‌اید، در اینجا لازم است شروع کنید و چیزی را که انتخاب کرده اید را بالفعل سازید. فقط دست به کار شوید. شاید این شروع کوچک و از محل زندگی تان آغاز شود، اما با سرعت تلاش کنید تا آن را گسترش دهید. این به شما انگیزه برای پیشرفت دائمی، علاوه بر بازخوردی از عملکردتان می دهد و در همین حین شهرت شما را بالا می برد. به احساساتان در حین انجام کار توجه کنید – آیا این فعالیتی است که مشتاق انجام دادنش هستید و آیا شما را به هیجان می آورد؟
- گزینه هایتان را محدود کنید. توصیه می کنم 3 تا 5 مورد از لیست تان را انتخاب کنید و مراحل 5 و 6 را بر رویشان اعمال کنید. این ممکن است یک یا چند ماه طول بکشد، یا ممکن است همین حالا نیز انجام شده باشد. بنابراین لازم است در اینجا از خود بپرسید: کدامیک از این موارد بیش از بقیه شما را به وجد می آورد؟ کدامیک از این موارد مردم را نیز به هیجان می رساند و یا باعث می شود آنها برایش هزینه کنند؟ کدامیک از این موارد را به عنوان شغل دائمی خود می توانید تصور کنید (حتی اگر این یک مسیر شغلی متعارف نباشد)؟ یک یا حداکثر دو مورد را انتخاب کنید و بر روی آنها تمرکز کنید. قرار است شما اقدامات زیر را در راستای انتخاب شده انجام دهید: ترس هایتان را دور بریزید، زمان لازم برای انجامش را پیدا کنید، و در صورت امکان آن را تبدیل به شغل و حرفه تان کنید. اگر اولی جواب نداد، می توانید مورد بعدی را عملی کنید (بدانید که هیچ شرمی در امتحان کردن و شکست خوردن وجود ندارد، زیرا شکست اول، درس های آموزنده ای به همراه دارد که در اقدام بعدی کمک های فراوانی در موفق شدن خواهد کرد).
- ترس هایتان را دور بریزید. این اغلب بزرگترین مانع برای اغلب افراد است – تردید و ترس از شکست. شما قرار است که با این ترس ها روبه رو شوید و در نهایت از آن عبور کنید. ابتدا این ترس های را به رسمیت بشناسید به جای اینکه آن را انکار کرده یا نادیده بگیرید. سپس، آن ها را بنویسید تا از این طریق آن ها را از ناخودآگاه خود بیرون بکشید. سوم، احساسشان کنید و آن ها را بپذیرید. چهارم، از خود بپرسید، “بدترین حالت ممکن چیست؟” معمولا این فاجعه ای ناگوار نخواهد بود. پنجم، خود را برای عملی کردن علاقه تان به هر ترتیب آماده کنید، و سپس آن را انجام بدهید. قدم های کوچکی بردارید و خود را درگیر تصوراتتان درباره آینده نکنید – بلکه تمرکز خود را بر آنچه هم اکنون در حال روی دادن است قرار دهید و سپس موفقیت خود را جشن بگیرید، صرف نظر از اینکه چقدر این موفقیت کوچک باشد.
- زمانی برای آن پیدا کنید. آیا برای دنبال کردن علاقه تان زمان کافی ندارید؟ سعی کنید زمانش را ایجاد کنید. اگر موردی اولویت داشته باشد، زمانی برایش باز می شود – برنامه زمانی تان را طوری تنظیم خواهید کرد که زمانی برای این کار پیدا شود. این می تواند به معنای سحرخیزتر شدن باشد یا انجام آن بعد از ساعات کاری و یا در آخر هفته ها باشد. این می تواند به معنی کنسل کردن برخی از تعهدات، و یا ساده کردن و از پیش انجام دادن برخی از کارها باشد (مانند زمان هایی که می خواهید به سفر بروید، کارهایتان را از قبل مرتب می کنید).
- چگونه از راه انجام کار مورد علاقه تان درآمد نیز کسب کنید. باید بدانید که این امر یک شبه اتفاق نمی افتد. لازم است شما کاری را مدتی انجام دهید و در آن مهارت لازم را کسب کنید، با آن لذت ببرید و از انجامش به وجد بیایید. این ممکن است ماه ها و یا سال ها زمان ببرد، اما اگر شما از آن لذت ببرید، زمانی که صرف رسیدن به آن می کنید لذت بخش سپری می شود. زمانی که شما به آن مرحله برسید که دیگران حاضر باشند به شما بابت انجام کار مورد علاقه تان پول بدهند، در آن زمان شما به ارزش فوق العاده ای دست پیدا کرده اید. پیشنهاد می کنم در زمینه مورد علاقه تان یک وبلاگ هم تهیه کنید اگر تا کنون چنین نکرده اید – این کار به شما کمک می کند تا تفکرتان مشخص تر شود، در عین اینکه از این طریق شهرت لازم برای پیشرفت های بعدی را نیز کسب می کنید و افراد هم علاقه تان را نیز پیدا می کنید و شور و شوق و دانش تان را نیز به این طریق منتشر می سازید.
البته به شما گفتم که این لزوما فرآیند ساده ای نخواهد بود. بلکه در ابتدا مستلزم تعمق و درون بینی زیاد، شهامت، یادگیری و آزمون و خطا و در نهایت تعهدی بالاست.
اما همه اینها ارزش – هر ثانیه و هر ذره از شهامت و تلاش تان را – دارد. زیرا در نهایت شما به چیزی می رسید که زندگی تان را در جنبه های متعددی متحول خواهد کرد، به شما دلیلی برای با انرژی برخاستن از خواب می دهد و به شما خوشحالی ای می دهد که در آمد حاصل از آن را به امری حاشیه ای تبدیل می کند.
“شغلی را انتخاب کنید که عاشقش هستید، و در این صورت دیگر در زندگی نیازی به کار کردن نخواهید داشت.”
کنفسیوس
برگرفته از سایت zenhabits.net
ترجمه مارال شیخ زاده
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
