طرحوارههای ناکارآمد
جفری یانگ، روانشناس، روان درمانگر و استاد دانشگاه آمریکایی، هجده طرحواره ناکارآمد مطرح میکند که عبارتند از:
1. ترکشدن، بیثباتی
افراد دارای این طرحواره معتقدند که افراد مهم زندگیشان به ارتباط عاطفی با آنها ادامه نمیدهند و آنها را ترک میکنند.
2. محرومیت هیجانی
در سابقه رشدی افراد دارای این طرحواره، غفلت و بی توجهی والدین به نیازهای اولیه و اساسی آنها دیده میشود. به همین دلیل آنان به این نتیجه میرسند که نیازهای هیجانی طبیعی آنها را افراد مهم زندگیشان برآورده نخواهند کرد.
3. بیاعتمادی- آزار دیدن
افراد دارای این طرحواره بر این باورند که دیگران دروغگو، متظاهر، سو استفاده کننده و صدمه زننده هستند.
4. نقص- شرم
افراد دارای این طرحواره بر این باورند که افرادی حقیر، بیارزش و بد هستند و دیگران آنها را دوست ندارند. به همین دلیل آنها در درون خود احساس تحقیر و بیارزشی میکنند. این بیماران به سرزنش و مقایسه شدن با دیگران به گونهایی اغراق آمیز حساس هستند و از حضور در جمع احساس شرم و خجالت دارند.
5. انزوای اجتماعی- بیگانگی
افراد دارای این طرحواره بر این باورند که با دیگران متفاوت هستند و به گروه یا دستهایی تعلق ندارند.
6. وابستگی- بی کفایتی
افراد دارای این طرحواره در پذیرفتن مسئولیتهای روزمره خود بدون کمک دیگران احساس ناتوانی و درماندگی میکنند.
7. آسیبپذیری در برابر بیماری و صدمه
ترس اغراق آمیز از صدمه، آسیب و بیماری به سه شکل دیده می شود: فاجعه انگاری بیماری جسمانی، فاجعه انگاری حالتهای هیجانی و فاجعه انگاری رویدادهای منفی.
8. به هم ریختگی- مرز رشد نایافته
افراد دارای این طرحواره اغلب به گونه ایی افراط آمیز با اطرافیان خود درگیری هیجانی پیدا میکنند و مرزها را زیر پا میگذارند. فردیت ضعیف و سازمان نایافته این بیماران سبب میشود باور کنند بدون حمایت مستمر دیگران نمیتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
9. شکست
افراد دارای این طرحواره، شکست را برای خود پیش بینی میکنند و معتقدند تقریباً در همه زمینههای زندگی شکست خواهند خورد.
10. استحقاق- بزرگ منشی
افراد دارای این طرحواره بر این باورند که از دیگران برتر و بالاتر هستند و به همین دلیل سزاوار دریافت حقوق ویژهاند. آنها به قانون و حقوق دیگران احترام نمیگذارند و هر کاری را هر زمانی که دوست داشته باشند بدون در نظر گرفتن واقعیتهای موجود و زیانهای احتمالی برای دیگران انجام میدهند و به طرز اغراق آمیزی خود را برتر از دیگران میدانند.
11. خود انضباطی ناکافی
افراد دارای این طرحواره در تحمل ناکامی و بردباری ورزیدن با مشکل مواجه هستند و در صورت رویارویی با موانع، کنترل خود را بر تکانه های هیجانی از دست میدهند و به رفتارهای تکانشی اقدام میکنند.
12. فدا کردن
این افراد آرزوها، خواسته ها و احساسات خود را بیارزش و بیاهمیت میدانند و معتقدند دیگران نیز اهمیتی به نیازهای آنان نمیدهند.آنها از ارضا نشدن نیازها و هیجانهای خود رنج میبرند به همین دلیل اغلب آزرده، ناراضی و عصبانی هستند و ممکن است این خشم و نارضایتی را به شیوه های انفعالی (مانند غر و لند کردن و نق زدن) ابراز کنند و یا با رفتارهای پرخاشگرانه بیرون بریزند.
13. قربانی کردن خود
افراد دارای این طرحواره داوطلبانه در پی ارضای نیازهای دیگران هستند. آنها نیازهای خود را نادیده میگیرند و زیر پا میگذارند و دلیل این کار را پیشگیری از بروز تنش و ناراحتی دیگران، رهایی از احساس گناه ناشی از خودخواه بودن و تداوم ارتباط با دیگران میدانند.
14. تایید طلبی- پذیرش جویی
تاکید بی اندازه بر کسب تایید دیگران، مورد توجه بودن و به رسمیت شناخته شدن از ویژگی های افراد دارای این طرحواره است. این طرحواره ممکن است فرد را به سمتی سوق دهد که به طرز اغراق آمیزی بر ظاهر، توجه و کسب احترام تاکید کند.
15. منفی گرایی- بدبینی
پر رنگ کردن جنبههای منفی زندگی مانند مرگ، بیماری، از دست دادن ها، خیانت، تعارض و گناه و کم رنگ کردن جنبههای مثبت باعث نگرانی و گوشبهزنگی این افراد میشود و امکان خطر کردن و تصمیمگیری را از آن ها سلب میکند.
16. بازداری هیجانی
افراد دارای این طرحواره، هیجان ها و رفتارهای خودانگیخته خود را محدود میکنند تا از تایید نشدن، احساس شرم یا از دست دادن کنترل اجتناب ورزند. شایعترین جنبههای بازداری شده عبارتاند از: بازداری خشم و پرخاشگری، بازداری تکانه های مثبت، ناتوانی در ابراز نیاز و احساسات، سرکوب و فرونشانی هیجانها.
17. استانداردهای ناعادلانه- عیب جویی افراطی
این افراد استانداردهای درونی بالایی داند و تمامی تلاش خود را به کار می گیرند تا به آن استانداردها دست یابند و از اینکه مورد سرزنش دیگران قرار بگیرند اجتناب میکنند. این طرحواره در افراد کمالطلب و نیز در کسانی دیده می شود که قانونهای انعطاف ناپذیری دارند.
18. تنبیه
افراد دارای این طرحواره معتقدند چنانچه خطایی مرتکب شوند باید شدیداً تنبیه شوند. آنها به افرادی که استانداردها را رعایت نمیکنند به شدت پرخاش می کنند و در صدد تنبیه آنان بر میآیند.این افراد معمولا قادر به بخشش خود و دیگران نیستند.
ویژگیهای افراد کمالگرا:
فکر کردن به همه یا هیچ چیز
کمالگراها هم مانند افراد موفق برای رسیدن به اهداف عالی تلاش و وقت بسیاری میگذارند. بدین صورت که فرد موفق میتواند با انجام دادن کاری عالی و دستیابی به موفقیت (یا چیزی نزدیک به آن) از نتیجه آن راضی باشد، حتی اگر اهدافش به طور کامل برآورده نشود، اما کمالگرا چیزی کمتر از کمال را نمیپذیرد. نتیجه «تقریباً کامل» برای او به عنوان شکست تلقی می شود.
انتقاد کننده
افراد کمالگرا اغلب از خودشان و حتی افراد موفق هم انتقاد میکنند. افراد موفق به دستاوردهای خود افتخار میکنند و تمایل دارند از دیگران حمایت کنند، اما کمالگرایان اغلب اشتباهات و عیبها را هدف میگیرند.
کمالگرا فقط به کاستی ها توجه میکند و با دیدن چیزهای دیگر مشکل دارد. پس از «شکست»، آنها نسبت به خود و دیگران سختگیری و قضاوت بیشتری دارند.
تحت فشار بودن به واسطه ترس
افراد موفق معمولاً با تمایل به دستیابی به اهداف خود به سمت آنها کشیده میشوند. آنها همچنین از هر گامی که در مسیر درست بردارند راضی هستند. از سوی دیگر، کمالگرایان معمولاً با عاملی به نام ترس از دستیابی به چیزی کمتر از یک هدف کاملاً برآورده شده تحت فشار قرار می گیرند.
استانداردهای غیرواقعی داشتن
از دیگر نشانههای کمالگرا بودن، تعیین اهدافی است که ممکن است معقول نباشند. افراد بسیار موفق میتوانند اهداف خود را در سطح بالاتری تعیین کنند و از دستیابی به آن لذت بیشتری ببرند، اما کمالگراها اغلب اهداف اولیه خود را دور از دسترس تعیین میکنند.
از آنجایی که کمالگرا تمایل به داشتن استانداردهای غیرواقعی دارد، آنها اغلب موفقیت را رد میکنند؛ زیرا معتقدند که اعمالشان برای رسیدن به این سطح از موفقیت به قدر کافی خوب نبوده است.
تمرکز داشتن بر روی نتایج
افراد بسیار موفق میتوانند از روند تعقیب یک هدف بیشتر از رسیدن واقعی به هدف لذت ببرند؛ برعکس، کمال گرایان فقط هدف غایی را می بینند، نه چیز دیگر را. آنها آنقدر نگران رسیدن به هدف و اجتناب از شکست هستند که نمیتوانند از روند رشد و تلاش کارشان لذت ببرند.
افسردگی برای اهداف محقق نشده
کمالگراها اغلب کمتر از افراد موفق خوشحال هستند. در حالی که افراد بسیار موفق می توانند به راحتی از ناامیدی دست بکشند، اما کمالگرایان زمانی که انتظارات بالایشان برآورده نمیشود، خود را شکست خورده فرض میکنند و غرق در احساسات منفی میشوند. همچنین زمانی که همه چیز آن طور که انتظار دارند پیش نمیرود، از تلاش دست میکشند.
افراد دارای شخصیت کمالگرا، علاوه بر شادکامی کمتر، دارای سطوح بالاتری از اضطراب و سطوح پایینتری از سلامت روانی هستند.
ترس از شکست
این گروه نسبت به افراد موفق بیشتر از شکست میترسند. از آنجا که آنها بیشتر تمرکزشان را بر روی نتایج میگذارند و از چیزی کمتر از کمال ناامید میشوند، از دید آنان شکست به یک چشم انداز ترسناک تبدیل میشود. همین طرز تفکر، شروع کاری جدید را برایشان دشوار میکند.
اهمال کاری
ممکن است به تعویق انداختن امور از سوی کمالگرایان امری متناقض باشد، زیرا این ویژگی شخصیتی می تواند از نظر سودمندی، مضر باشد. اما براساس تحقیقات، کمالگرا که قادر به تطبیق خود با موقعیت یا محیط پیرامون نیست (همان کمال گرایی ناسازگار) اغلب مستعد به تعویق انداختن کار است.
دلیل این امر، آن است که کمالگرایان به خاطر ترس از شکست، گاهی چنان نگران نقصان در انجام کارند که بیحرکت میشوند و اصلاً نمیتوانند کاری از پیش ببرند. این اهمال کاری منجر به احساس شکست بیشتر میشود و چرخه معیوب و فلج کننده را تداوم میبخشد.
حالت تدافعی
از آنجایی که عملکرد کمتر ایده آل برای کمالگرایان بسیار دردناک و ترسناک است، آنها اغلب به انتقاد سازنده پاسخ تدافعی میدهند. از سوی دیگر، افراد بسیار موفق میتوانند انتقاد را به عنوان اطلاعات ارزشمندی ببینند که به بهبود عملکرد آینده آنان کمک میکند.
عزت نفس پایین
برخلاف افراد بسیار موفق، کمالگرایان اغلب از عزت نفس پایینی برخوردارند. اگرچه تلاش برای کمالگرایی با عزت نفس بالاتر همراه است، اما وقتی افراد کمالگرا خودشان را به طور انتقادی ارزیابی میکنند، در عوض موجب کاهش عزت نفس در آنان میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد میشود از
دوره تله مهر طلبی، تله کمالگرایی و استحقاق
و همچنین
دوره تله بی ارزشی و شکست استفاده کنید.
به شبکههای اجتماعی ما بپیوندید