آموزش‌ مهارت‌های زندگی

چرا احساس شکست می‎‌کنیم؟

هر کاری را که شروع می‌کنم، با شکست مواجه می‌شود.
نمی‌توانم توانایی‌هایم را در جهت مثبت به کار بگیرم.
تلاش‌هایم بی‌ثمر است. نمی‌دانم چطور می‌توانم به اهداف خود دست یابم؟

بدون شک شما هم این جملات یا مشابه آن‌ها را شنیده‌اید.

هنگامی که افراد نمی‌توانند زندگی خود را در جهت دلخواه و مطلوب پیش ببرند، افکار مشوش کننده و منفی به سراغشان می‌آید. ترس از شکست و پیروز نشدن بزرگ‌ترین مانع در مسیر تلاش کردن و موفقیت است.

احساس شکست به چه معنا است؟

احساس شکست، به وضعیتی اشاره دارد که فرد احساس می‌کند که هدف‌ها، آرزوها یا انتظاراتش به نحوی بی‌نتیجه مانده یا به شکل مطلوب به انجام نرسیده است. این احساس معمولاً همراه با احساس ناراحتی، ناامیدی، افسردگی و در برخی موارد همراه با اضطراب می‌باشد. احساس شکست می‌تواند به موارد مختلفی مربوط باشد از جمله مسائل فردی، شغلی، روابط اجتماعی یا هر حوزه دیگری.

این احساس معمولاً به عنوان یک تجربه ناخوشایند تلقی می‌شود و می‌تواند تأثیرات منفی بر روی روحیه و اعتماد به نفس فرد داشته باشد؛ اما در عین حال، احساس شکست نیز به عنوان یک فرصت برای یادگیری، رشد و توسعه شخصی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، زیرا افراد معمولاً از تجربیات شکست برای پیشرفت و بهبود عملکرد خود استفاده می‌کنند و در نهایت می‌توانند به موفقیت‌های بزرگتری دست پیدا کنند.

چرا احساس شکست می‌کنیم؟

احساس شکست، یکی از پدیده‌هایی است که همواره در زندگی انسان‌ها وجود داشته و همچنان به عنوان یکی از موارد مورد بررسی و توجه روان‌شناسان و محققان قرار دارد. این احساس که می‌تواند به صورت فردی یا اجتماعی تجربه شود، تأثیرات عمیقی بر روی روان و رفتار انسان‌ها دارد و از زوایای مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین به عنوان یک بُعد مهم در زمینه روان‌شناسی، رفتار و ارتباطات اجتماعی شناخته می‌شود.

موضوع احساس شکست به عنوان یکی از پدیده‌های مهم روان‌شناختی، توانسته است به دلیل تأثیرات گسترده‌ای که بر روی سلامت روانی و عملکرد افراد می‌گذارد، مورد توجه ویژه‌ای قرار گیرد. درک عوامل و فرآیندهایی که منجر به ایجاد این احساس می‌شود، از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا توانایی مدیریت و فهم بهتر این احساس می‌تواند به افراد کمک کند تا در مواجهه با موقعیت‌های نامطلوب و چالش‌های زندگی، با انعطاف بیشتری عمل کرده و بازدهی و سلامت روانی خود را تقویت کنند.

در این مقاله، به بررسی عوامل مختلفی که در پیدایش احساس شکست نقش دارند، پرداخته و سعی شده است تا با تحلیل و تبیین این عوامل، بهترین راهکارها و راهبردهای ممکن برای مدیریت و کاهش این احساسات منفی، معرفی شوند. این مقاله با توجه به تحقیقات روزمره در زمینه روان‌شناسی و علوم مرتبط، به شکل یک راهنمای عملی برای افرادی که با این احساس مواجه هستند، بوده و انگیزه و اعتماد به نفس آن‌ها را افزایش می‌دهد.

درک روانشناسی احساس شکست

درک روانی احساس شکست، یکی از مباحث مهم در زمینه روان‌شناسی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند تجربیات گذشته، باورها، انتظارات و شرایط فردی شکل می‌گیرد. این مفهوم به شکل گسترده‌ای در مطالعات روان‌شناسی بررسی شده است و اطلاعاتی در ارتباط با عواملی که در تشکیل احساس شکست نقش دارند و نحوه تأثیرگذاری آن‌ها بر روحیه و رفتار افراد، ارائه می‌شود.

تجربیات گذشته

یکی از عوامل مهم در درک روانی احساس شکست، تجربیات گذشته فرد است. تجربیات مثبت یا منفی که فرد در گذشته آن‌ها را تجربه کرده‌است، می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری احساس شکست او ایفا کند. افرادی که تجربیات نافرجام و ناموفق زیادی داشته‌اند معمولاً با سرعت و حساسیت بیشتری به موقعیت‌های جدید که با چالش‌ها همراه هستند، واکنش نشان می‌دهند.

باورها و انتظارات

عوامل دیگری مانند باورها و انتظارات فرد نیز در تشکیل احساس شکست دخیل هستند. اگر فرد باور داشته باشد که توانایی موفق شدن یا برآورده شدن انتظاراتش را ندارد، احساس شکست احتمالاً به راحتی در او شکل می‌گیرد. در عین حال، اگر انتظارات فرد بالا برده شود و با واقعیت‌های واقعی تضاد داشته باشد، این تضاد ممکن است احساس شکست را تشدید کند.

شرایط فردی

خصوصیات فردی و محیطی که افراد در آن رشد کرده و پرورش می‌یابند، یکی دیگر از ارکان موفقیت و پیروزی است. اگر دایره‌ی روابط افراد، از کسانی تشکیل شده باشد که دستاورد‌ها و افتخارات چشم‌گیری در زندگی خود نداشته‌اند، بدون شک پذیرش شکست و عدم تمایل به شروع دوباره در اثر معاشرت با آن‌ها، در گذر زمان، برای افراد تبدیل به یک باور ذهنی خواهد شد. علاوه بر این روحیاتشان نیز تحت‌تاثیر خلق و خوی این افراد قرار خواهد گرفت که نور امید و جسارت حرکت را در دلشان خاموش خواهد کرد.

به طور کلی، درک روانی احساس شکست یک موضوع پیچیده است که نیازمند توجه به عوامل متعددی از جمله تجربیات گذشته، باورها، انتظارات و شرایط فردی است. با بررسی دقیق این عوامل، می‌توان بهترین راهکارها و راهبردها را برای مدیریت و کاهش احساس شکست ارائه داد. افرادی که در دام تله بی‌ارزشی و شکست می‌افتند، ممکن است درک درستی از اینکه این احساس تا چه حد با تجربیات واقعی آن‌ها مطابقت دارد (و یا به خودپنداره منفی ناشی از تجربیات گذشته‌شان برمی‌گردد)، آگاهی نداشته باشند.

 

بار سنگین احساس شکست را بر دوش نکشید

احساس شکست و نافرجامی از جمله احساسات انکارناپذیر است که از بیرون ساده و جزیی به نظر می‌رسد ولی برای شخصی که با آن در حال دست و پنجه نرم‌کردن است، همچون یک فاجعه عظیم ویرانگر خواهد بود.

باری که احساس شکست بر روی دوش فرد می‌گذارد، مربوط به خود شکست نیست، بلکه نظر خود فرد در مورد شکست و اهمیت آن برایش، باعث سنگین‌تر شدن این بار می‌شود. ممکن است در مواقع مشابه با موارد زیر احساس شکست کنید:

  • وقتی دست به کاری می‌زنید که همیشه از انجام آن واهمه داشته‌اید یا می‌ترسیدید که نتوانید از پس آن برآیید. درنتیجه می‌ترسید که تصورات شما درست بوده باشد و در کارتان شکست بخورید.
  • زمانی‌که توسط فردی که سعی در جلب توجهش داشتید، طرد می‌شوید. این اتفاق به این الگو ذهنی که “همه من را طرد می‌کنند” دامن می‌زند.
  • هنگامی که برای رسیدن به یک هدف مشخص مثل: گرفتن گواهی‌نامه، پایان نامه تحصیلی و کسب مقام قهرمانی در یک رشته ورزشی و … تلاش می‌کنید اما پیروز نمی‌شود.

 

فراموش نکنیم که حس دردناک شکست‌خورده بودن فقط در خلال اتفاقات مهم زندگی رخ نمی‌دهد. بعضی اوقات این حس می‌تواند در قالب اتفاقی مثل فراموش کردن پرداخت قبض یا موعد یک امتحان ساده اتفاق بیفتد. افراد دارای الگوی شکست معمولاً در مواجه با این مشکلات طوری خودشان را از لحاظ ذهنی مجازات می‌کنند که تناسبی با اتفاق افتاده ندارد. به این که فرد در شرایطی نیست که بطوری منطقی با این درد برخورد کند، بنابراین احساس شکست بیشتر به این برمی‌گردد که در درون فرد چه می‌گذرد، تا اینکه اتفاقی که افتاده واقعاً چه بوده. حالا چرا شکست آنقدر دردناک است؟

 

چرا از مواجه شدن با شکست می‌ترسیم؟

عجیب نیست که افسردگی دنیای مدرن، خصوصاً قشر جوان آن را دربرگرفته است. یکی از معمول‌ترین دلایل افسردگی، احساساتی مثل شکست و بی‌ارزش بودن هستند. نداشتن دستاورد، کمبود معنای شخصی، بی‌انگیزه بودن برای شروع روز جدید و غیره.

هربار که کاری را انجام می‌دهیم، فرقی ندارد کار بزرگ یا کوچکی باشد، مغزمان به عنوان جایزه هورمون دوپامین ترشح کرده تا حس خوبی در ما ایجاد کند. به همین دلیل انجام کارهای مثبت که نتیجه خوبی برای محیط دارد حس خوبی در ما ایجاد می‌کند.

اما زندگی مدرن تمام این سازوکارها را بهم ریخته است. تا زمانی‌که دوستان و پس‌انداز و خانواده‌ای که از ما حمایت کند وجود داشته باشند، می‌توانید تا هفته‌ها بدون اینکه دستاورد خاصی داشته باشید سپری کنید و در کمال خوشحالی زنده بمانید. به بیان ساده،‌ ما به ذهن خود می‌قبولانیم که زندگی مفیدی داریم. در صورتی که عملاً اینطور نیست.

چگونه بر “احساس شکست” پیروز شویم؟

برای مقابله با احساس شکست، نیاز داریم برخی احساسات بنیادین را در درون خود بازنگری کنیم. به معنی این که باید نظر خود نسبت به شکست را تغییر داده، جایگاهمان در محیط اطراف را بشناسیم و به توانایی‌های خود برای رسیدن به اهدافمان ایمان داشته باشیم. در ادامه به چهار نکته مهم برای شروع مقابله با استرس و احساس شکست اشاره می‌کنیم:

1. مسئولیت قبول کنید

حالا که دارای احساسات ناخوشایندی مثل کم‌ارزشی و شکست‌خورده بودن هستید، بهترین کار این است که مسئولیت احساسات منفی که به خود وارد می‌کنید را به عهده بگیرید. مسئولیت‌پذیری یکی مهم‌ترین توانایی‌های هر فرد است. اگر قبول کنید که شما مسئول غم و شادی، موفقیت و شکست و … خود در زندگی هستید، بیشتر احساس قدرت می‌کنید.

2. فراموش نکنید ذهن و جسم شما باهم در ارتباط هستند

جسم انسان به اندازه ذهن او اهمیت دارد. درحالی که ذهن ما کمک می‌کرد تا اختراع و خلق کنیم، جسم‌مان فعالیت‌های بدنی روزانه را انجام می‌داد. ولی همانطور که پیش‌تر درباره‌ی آن صحبت کردیم، دنیای مدرن سبک زندگی ما را تغییر داده است. تحرک کمتری داریم و بیشتر وقتمان صرف تغذیه ذهنمان می‌شود. اهمیت و تاثیر فعالیت‌های جسمی را دست‌کم نگیرید. اگر احساس بی‌انگیزگی و بازنده بودن می‌کنید، ورزش کردن منظم را به برنامه‌ها و سبک زندگی خود اضافه کنید.

3. قدرت افکار و کلمات را باور داشته باشید

شکسته‌نفسی این روزها به یکی از ابزارهای اجتماعی تبدیل شده‌است. عموماً این کار را به منظور خوب جلوه دادن و مورد پسند دیگران واقع شدن انجام می‌دهیم، ولی باید به این نکته توجه کرد که کلمات بار روانی قابل توجهی دارند. وقتی مدام خودمان را در جایگاه پایین‌تر از چیزی که هست قرار می‌دهیم، تاثیراتی که در ناخوداگاه ذهن ما ایجاد می‌شود بسیار عمیق‌تر است. برای خود استانداردهای جدید‌تری تعریف کنید و خود را در قالب کلمات بهتری توصیف کنید. پس از مدتی خواهید دید که رفتارها و عادت‌هایتان هم دچار تغییرات مثبتی خواهند شد.

4. شکست و احساس شکست از یکدیگر جدا کنید

شکست بخشی از زندگی است. همه ما شکست می‌خوریم، مسیر موفقیت همیشه صاف و هموار نبوده و نیست، بلکه شکست و ناامیدی در پیچ‌وخم‌های آن کمین کرده‌اند.

موفق‌ترین افراد کسانی هستند که شکست‌های زیادی را تجربه نمو‌ده‌اند؛ اما چیزی که آن‌ها را از بقیه متمایز می‌کند این است که آن‌ها شکست را صرفاً به معنای شکست‌خورده بودن نمی‌بینند و از شکست‌های خود درس می‌گیرند تا برای موفقیت از آن استفاده می‌کنند.

موفقیت اولین گام پس از پذیرش شکست است

مطالعه زندگی‌نامه‌ی افراد موفق به ما این امکان را می‌دهد تا از شکست خوردن نترسیم و از پشتکار و جسارت داشتن آن‌ها درس بگیریم. هرگاه از تلاش کردن خسته شدید، اندکی تامل کنید و به مسیری که پیموده‌اید نگاه کنید و دوباره پرقدرت شروع کنید و ادامه دهید. موفقیت پاداش کسی است که بر ترس از شکست پیروز شود.

 

دکتر ویدا فلاح، روانشناس، مدرس و مشاور دوره‌های روانشناسی و توسعه فردی همواره این نکته مهم را یادآور می‌شوند

که تمامی مهارت‌ها قابل یادگیری هستند، پس با مطالعه و آموزش دیدن، زندگی بهتری برای خودتان بسازید. 

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید از دوره‌های زیر استفاده کنید.

دوره‌های مرتبط

مدیریت استرس
هوش هیجانی، هوش عاطفی
دوره تله بی‌ارزشی و شکست

تله وابستگی و آسیب‌پذیری
دوره تله رهاشدگی و تله بی‌اعتمادی
 تله محرومیت هیجانی و طرد اجتماعی
 دوره تله مهرطلبی، تله کمالگرایی و استحقاق

 

*زندگی خوب ساختنی است، آن را آگاهانه بسازید*

 

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:

دکتر ویدا فلاح در اینستاگرامدکتر ویدا فلاح در تلگرامدکتر ویدا فلاح در آپاراتدکتر ویدا فلاح در یوتیوبدکتر ویدا فلاح در فیسبوک

اشتراک گذاری:
Telegram
WhatsApp
Email
Facebook
Print
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *