چرا انگیزه ما کم می شود؟ راهکاریی قطعی برای تقویت انگیزه

چرا بعد از شروع پر انرژی، انگیزه ما کم می شود و چطور یکبار برای همیشه این مسئله را حل کنیم؟

چند بار شده که یک پروژه را، پرانگیزه و پر انرژی شروع کرده باشید و به تدریج در طول مسیر انگیزه تان را از دست داده باشید؟

کاری که شاید در ابتدا به نظر هیجان انگیز می آمد تبدیل به زحمت می شود.

شما با خودتان فکر می کنید چرا اصلا انقدر باید خود را اذیت کنید؟

شاید بخواهید آن کار را به طور کلی کنار بگذاریم.

شاید شما فعالیت اوقات فراغتی که مورد علاقه تان بود را با انگیزه بالا شروع کردید و بعد از مدتی آن را رها کردید.

اگر شما با انگیزه تان مشکل دارید، بدانید که تنها نیستید.

برای انگیزه دادن به خود به محرک هایی که سریع عمل می کنند بسنده نکنید

روشی وجود دارد که برای همیشه انگیزه خود را بالا نگه دارید.

ما در باره انگیزه در طولانی مدت صحبت می کنیم و نه راه حل های کوتاه مدتی مثل استراحت دادن به خود، گوش دادن به موسیقی های انگیزه بخش یا استفاده از نوشیدنی های انرژی زا. در حالی که ممکن است همه این راه حل ها به طور موقت اثربخش باشند، آنها به هیچ عنوان به اندازه راه کارهای طولانی مدت بر ما اثر نمی گذارند.

آیا می خواهید هر کاری را با مشقت و سختی انجام دهید؟ یا ترجیح می دهید که به نیروی عظیم انگیزه ای که در درون تان نهفته است دسترسی پیدا کنید و کارهایتان را با سختی و دشواری انجام ندهید؟

برای اینکه بفهمید چه چیزی شما را با انگیزه نگه می دارد، باید بفهمید که چه تمایلاتی در شما وجود دارد – و نسبت به چه مواردی بی تفاوت هستید.

آیا اخیرا دچار کاهش انگیزه شده اید؟ ببینید که آیا هیچ یک از نشانه های زیر برایتان آشنا به نظر می رسند؟

از روتین زندگی تان خسته شده اید؟

آیا از اینکه هر روز کارهایی تکراری انجام دهید خسته شده اید؟ از شغل تان، یا پروژه بزرگی که در دست دارید بی حوصله شدید؟ و آیا به دنبال روش هایی هستید برای طفره رفتن از کاری که باید انجام بدهید؟ احساس خستگی و استیصال از کاری که انجام می دهیم نشانه ای از انگیزه در حال افول است.

احساس می کنید نمی توانید تغییری ایجاد کنید

شاید پروژه ای را با امید فراوان شروع کرده باشید و مشتاق باشید با عملکردتان تغییری در این دنیا ایجاد کنید. اگر این احساس را از دست داده اید، و فکر می کنید آنچه انجام می دهید بی فایده و بی معناست، زمان آن رسیده که تغییری در خود ایجاد کنید.

از نتیجه کارتان خشنود نیستید

آیا شما فردی کمال گرا هستید؟ تلاش برای بی عیب بودن و بی نقص عمل کردن یک دلیل رایج برای از دست دادن انگیزه است، زیرا این تقریبا غیرممکن است که همه چیز بدون عیب در کاری پیش برود. بسیاری از ما از امتحان کردن چیزهای جدید می ترسیم یا از تمام کردن پروژه هایمان نگران می شویم و به خود می گوییم،‌ «چه کاریه؟ من که می دونم به اندازه کافی کارم خوب نیست، چرا خودمو به دردسر بندازم؟» این اشتباهی بسیار خطرناک است. به جای آن به خود بارها و بارها بگویید که من نهایت تلاشم را می کنم تا بهترین نتیجه را بدست آورم ولی این بهترین به معنای بی عیب کامل نیست.

از انجام کار دچار استرس می شوید

آیا شما به طور منظم در کارتان دچار استرس و نگرانی های شدید می شوید؟ زمانی که کار شما برایتان استرس زا می شود، به احتمال بیشتری آن را کنار می گذارید، و این دور باطلی از استرس و از دست دادن انگیزه را برای شما به همراه دارد.

خود را با دیگران مقایسه می کنید

«اگرچه ما هم سنیم، ولی او از من خیلی موفق تر است.» چنین مقایسه هایی روشی سریع برای تخریب انگیزه در هر کاری که انجام می دهید است. دست از مقایسه و تلاش برای بهتر بودن نسبت به دیگران بردارید، و تمرکزتان بر این باشد که نسبت به خودتان، به خود گذشته تان بهتر باشید.

سه عامل از بین برنده انگیزه کدامند؟

نداشتن هدف

اگر به کاری که انجام می دهید بی علاقه هستید، نمی توانید نسبت به آن انگیزه کافی داشته باشید. این حقیقت دارد. بنابراین سعی کنید در هر فعالیتی که انجام می دهید معنایی پیدا کنید، و یا تمرکزتان را به کاری بدهید که برایتان معنا و مفهومی دارد.

تعیین هدفهایی غیر واقع بینانه

قرار دادن اهدافی بسیار بزرگ و جاه طلبانه و ناکامی در آنها باعث می شود که شما به سرعت بخواهید از انجام آنها صرف نظر کنید. در عوض، سعی کنید در ابتدا برای خود اهدافی قابل دستیابی تعیین کنید و از لذت رسیدن به اهداف متعدد ولی کوچک، انگیزه برای حرکت به سمت اهداف بزرگ تان را کسب کنید.

تلاش برای تاییدطلبی

نمی توان همه اطرافیان را همیشه از خود راضی و خشنود نگه داشت. سعی کنید بر هدف تان متمرکز باشید و کاری را انجام بدهید که فکر می کنید درست است. – سعی نکنید برای کسب رضایت و تایید دیگران خودتان را تغییر دهید.

با روش های زیر می توان در همه مواقع با انگیزه ماند:

۱. یک هدف مشخص برای خود تعیین کنید. و آن را طوری انتخاب کنید که واقعا و حقیقتا برایتان مهم باشد.

۲. اهدافی قابل اندازه گیری و قابل دستیابی انتخاب کنید. برای خود هدف هایی تعیین کنید که می دانید توانایی دست یابی به آنها را دارید.
۳. جاه طلب باشید. اهداف خیلی پیش پا افتاده هم خوب نیست – به خود ایمان داشته باشید و اهدافی برای خود تعیین کنید که از رسیدن به آنها احساس توانمندی و اعتماد به نفس تان تقویت شود.

۴. ورای محدوده های شخصی تان را ببینید و در نظر بگیرید. زمانی که فقط خودمان و محدوده های زندگی خود را در نظر می گیریم، انگیزه ما محدود می شود. به رسالت زندگی و اینکه چطور می توانید در جهت خیر عمومی حرکت کنید بیاندیشید،  و در این صورت به منبع عظیم تری از انگیزش دست پیدا می کنید. الون ماسک، به این شکل انگیزه انتهایی ناپذیرش را کسب می کند – او باور دارد که نسبت به نوع بشر مسئول است.

اگر شغلی دارید که از آن منتفرید و فکر می کنید این موارد گفته شده در مورد شما صادق نیست، بدانید که میل به حمایت از اطرافیان و عزیزان مثل اعضای خانواده یا همسرتان می تواند موجب تقویت انگیزه و پیدا کردن معنا در فعالیت های ما شود.

پس به دنبال هدفی باشید که برایتان معنادار است و در این صورت دیگر مشکل انگیزه پیدا نخواهید کرد.

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: