بسیاری از ما مشکل انگیزشی داریم. مسئله اصلی این است که وقتی می خواهیم کاری را شروع کنیم، در ابتدا برایش هیجان زیادی داریم، اما بعد از چند روز این احساس از بین می رود و طفره رفتن از انجام کار اتفاق می افتد.
همه ما دوست داریم روشی پیدا کنیم برای اینکه لااقل کارهای مهم مان را به پایان برسانیم، اما افت انگیزه باعث می شود آنها را نصفه و نیمه رها کنیم.
مهم ترین نکته در بالا بردن و بالا نگه داشتن انگیزه این است که ما به آن، به صورت متمایزی از بقیه مسائل مان توجه کنیم و تلاش کنیم راه حلش را برای خودمان کشف کنیم، زیرا حل کردن مسائل معدودی انقدر اهمیت دارد.
برای حل این سوال، لازم است چند آزمایش در زمینه انگیزه انجام بدهیم. هر فرد به شکلی متفاوت انگیزه پیدا می کند(و البته روش انگیزه پیدا کردن هم می تواند تحت شرایطی تغییر کند).
حال به چه صورت می توانیم آزمایش کنیم؟ شما هریک از آزمون های زیر را برای یک هفته انجام می دهید و نتایج آن را ثبت می کنید. بعد از حدود دو ماه، شما دانش گرانبهایی درباره آنچه شما را برمی انگیزاند پیدا کرده اید.
۱. عواقب غیرقابل چشمپوشی. برای فعالیت هایی که می خواهید انجام دهید ضرب العجل بگذارید و در صورتی که آن را طی آن زمان انجام ندادید، تنبیه یا پیامدی برای خود در نظر بگیرید. بهتر است این ضرب العجل را با فردی که با او رودربایستی دارید در میان بگذارید. برای مثال، میتوانید در شبکه اجتماعی خود اعلام کنید که به مدت یک هفته هرروز قصد دارید بنویسید یا مدیتیشن کنید و در صورتی که این کار را کامل انجام ندهید، به مدت یک هفته اصلا تلویزیون نخواهید دید (البته این زمانی جواب می دهد که شما برایتان پیامد منفی انجام ندادن آن کار مهم باشد).
۲. وسواس کامل کردن. بسیاری از مردم، از جمله خود من، میل زیادی داریم لیست کارهایمان را کامل کنیم. برای مثال، اگر ۱۵ قسمت از ۲۰ قسمت یک سریال را دیده باشید، به احتمال زیاد خیلی مایلید تا آخرش را ببینید و تمامش کنید. به این می گویند وسواس کامل کردن و فکر می کنم هر یک از ما در برهه ای آن را تجربه می کنیم – به خصوص اگر تمام کردن لیست عملی و آسان باشد. حال، متدی که در اینجا استفاده می کنیم این است: لیستی از ۱۰ اقدام کوچک تهیه کنید (اقداماتی که انجامشان کمتر از ۱۰ دقیقه زمان می برند)، اقداماتی که می خواهید این هفته در راستای یک پروژه یا هدف انجامشان دهید، یا ۵ اقدام کوچک روزانه که می خواهید تا پایان روز انجامشان دهید و هدف روزانه خود را این بگذارید که تا پایان روز آنها را انجام دهید. شما می توانید این متد را با متد قبلی ترکیب کنید و بگویید اگر این تعداد اقدامات را تا آخر روز یا هفته انجام ندادم، …… کار مورد علاقه ام را هم انجام نمی دهم.
۳. «چرا»ی قدرتمند. دلایل پنهان و عمیق خود را برای اینکه می خواهید به هدفی برسید یا کاری را انجام دهید پیدا کنید. اینها باید دلایلی باشند که با وجود و باورهای شما هماهنگ باشند و به واقع شما را به حرکت وادارند. سپس جمله «چرا»یی را به این صورت بنویسید: چرا می خواهم این کار را انجام دهم؟ و پاسخش را به صورت عبارتی به این شکل بیاورید: «کمک به هم نوع»، «خودسازی و کسب اقتدار درونی» و … و آن را در نقطه ای در دیدرس تان قرار دهید، تا آن را فراموش نکنید.
۴. هر روز هیجانات تان را فعال کنید. در ابتدای حرکت در مسیر یک هدف یا یک پروژه که دوستش داریم، به راحتی به وجد می آییم، اما به مرور این هیجان کمرنگ و کمرنگ تر می شود. پس باید آن را احیا کنیم! هر روز را با تعیین هدفی برای آن روز شروع کنید و آن هدفی دستیافتنی و مهم برای شما باشد. سعی کنید از اطرافیان تان و افراد موفق الهام بگیرید، خودتان را تجسم کنید که به آن رسیدهاید، موسیقی انگیزه بخش گوش دهید، از ویدیوها و جملات انگیزشی استفاده کنید… و هر آنچه که شما را به وجد می آورد تا هدف آن روزتان را محقق سازید.
۵. تلاش کنید حرف و عمل تان یکی باشد. یکی از مهمترین اصول زندگی اعتماد است، اینکه مردم بتوانند روی حرف شما حساب کنند و زمانی که می گویید کاری را انجام می دهید، آن را انجام دهید. اگر مردم به حرف شما اعتماد نداشته باشند، شما روابط شغلی، عاطفی و دوستانه موفقی نخواهید داشت. تصور کنید فردی را استخدام کرده اید که نمی دانید هر روز سر کارش حاضر می شود یا نه، یا اگر حاضر می شود آیا کارش را به درستی انجام می دهد یا نه. بنابراین لازم است شما این موضوع را در اولویت های زندگی تان قرار دهید، «به کلام خود احترام بگذارید». و این با موارد کوچک شروع می شود: به فردی بگویید که قصد دارید کار کوچکی را برای ۱۰ تا ۳۰ دقیقه انجام دهید. و بعد بروید و انجامش دهید. این تمرین را چند بار طی روز انجام دهید، و با این کار اعتماد دیگران و مهمتر از آن اعتماد خودتان نسبت به خود را تقویت کنید. این را هم در جایی در دیدرس تان بنویسید و قرار دهید تا فراموشش نکنید.
۶. یک گروه پیدا کنید. ما انسان ها روحیه اجتماعی داریم، و می توانیم از این خصیصه به نفع خود استفاده کنیم. گروهی تشکیل دهید از دوستان یا همکاران که نسبت به هم رودربایستی دارید و در عین حال می خواهید به هدفی برسید یا پروژه ای را به اتمام رسانید. برای خود اهداف روزانه یا هفتگی تعیین کنید و بعد با هم چک کنید که کدامیک از شما به چه تعداد از این اهداف در سر زمان مقرر دست یافت و کدامیک نه. برای موفقیت ها و شکست ها پاداش و تنبیه تعیین کنید. افرادی که بهترین نتایج هفتگی را کسب کردند به عنوان برنده ها معرفی شوند. یکدیگر را تشویق کنید و به هم کمک کنید در زمان هایی که دیگری انگیزه اش رو به افول است.
۷. بر روی احساس موفقیت تمرکز کنید. با انجام هریک از کارها و رسیدن به هریک از اهداف، کمی مکث کنید و از احساس موفقیت و کامیابی خود لذت ببرید. این احساسی فوق العاده است! اگر اطرافیان تان افرادی مثبت نگر و تشویق کننده هستند، این پیروزی را با آنها در میان بگذارید. اعتماد به خود را تقویت کنید. و هر بار که دارید کار دیگری را شروع می کنید، به یاد بیاورید که رسیدن به نتیجه و پایان آن چه لذتی برای شما به همراه خواهد داشت.
۸. شروع های کوچک، شادی های سریع. سیستمی تعریف کنید که در آن شما باید مجموعه ای از فعالیت های کوچک را انجام بدهید. (فعالیت هایی که ۱۰ دقیقه یا کمتر زمان می برند.) و در انتهای آن شما پاداشی روانی دریافت می کنید که حاصل دست یافتن است. برای مثال، من اگر روزانه فقط ۱۰ دقیقه بنویسم، بعد از آن به خودم خوردن قهوه را جایزه می دهم. و یا اگر ۱۰ دقیقه به مرتب کردن اتاق کارم بپردازم، بعد از آن ۵ دقیقه اجازه دارم در شبکه های اجتماعی بگردم. مهم است که به خود اجازه دریافت جایزه را ندهیم اگر کارمان را انجام نداده ایم. هرچه کارها کوچک تر باشند، شروع برایتان راحت تر خواهد بود و شما در انجام کار موفق تر خواهید بود.
از این آزمون ها و روش ها استفاده کنید و نتایج را ثبت کنید. بعد از یک هفته ببینید کدامیک از این روش ها برای شما موثرتر از بقیه بود.
همچنین میتوانید از همه اینها به صورت ترکیبی و یک سیستم انگیزه بخش استفاده کنید و تاثیر آن را در به انجام رساندن کارهای روزانه و هفتگی، و دستیافتن به اهداف تان مشاهده کنید.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: