شلوغی بیش از حد اغلب نمود و علت استرس است و می تواند بر تمام جنبه های زندگی ما اثر بگذارد، چه بخواهیم در امور مالی مان تغییری ایجاد کنیم و یا از زندگی لذت بیشتری ببریم. شلوغی و بی نظم ی حواس ما را پرت می کند، سنگین مان می کند و به طور کلی هرج و مرج و آشوب را به زندگی ما دعوت می کند. اغلب اوقات، رها شدن از شلوغی و بی نظم ی به نظر کاری غیرقابل انجام می رسد، به خصوص اگر ندانید که از کجا باید شروع کنید. از طریق اختصاص دادن زمان کمی به برقراری نظم در زندگی و حفظ کردن آن در جنبه های مختلف زندگی تان، میتوانید کمک کنید تا محیط اطرافتان دل نشین تر شود، استرس تان کاهش یابد و موثرتر و سازنده تر از قبل در موقعیت های مختلف ظاهر شوید.
بهترین راه برای رها شدن از بی نظم ی خانه، محل کار، و زندگی این است که اقدامات تان را هر چه کوچک تر و سادهتر سازید. قدم های کوچک، در کنار هم جمع می شوند و پیشرفت های بزرگی را در زندگی ما ایجاد میکنند که حفظشان در طولانی مدت نیز آسان تر است. در اینجا طرح کاملی از فرآیند نظم بخشیدن به زندگی و لذت بردن از آرامش حاصل از آن را در اختیار شما قرار می دهیم.
محل کار
اگر می خواهید مفیدتر و سازنده تر باشید و تمرکز بیشتری بر کارهایتان پیدا کنید، از بین بردن شلوغی و آشفتگی در محل کار وظیفه ای اساسی است.
از میزتان شروع کنید. همه چیز را از روی میز کارتان بر دارید و کشوها را نیز خالی کنید. سپس، همه آن وسایل را در کنار هم طبقه بندی کنید. میزتان را تمیز و خلوت کنید. محتویاتی که داخل کشوهای میز داشتید را تک به تک بررسی کنید. هر کدام را که استفاده نمی کنید یا دیگر قابل استفاده نیستند و یا مشابهش را دارید را کنار بگذارید تا بعدا به کسی بدهید یا بیرون بگذارید. بعد از اینکه وسایل تان را بررسی و تفکیک کردید، وقت آن می رسد که آن ها را مرتب کنید. برای برگه هایتان یک سیستم پوشه ای منظم ترتیب ببنیید و بر طبق حروف الفبا یا هر ترتیب دیگری که برایتان مناسب است آنها را مرتب در داخل پوشه قرار دهید. وسایل اداری (ست اداری) تان را در جای مشخص شان قرار دهید و اگر تا به حال جای مشخصی برایشان در نظر نگرفته بودید، این کار را انجام بدهید. اگر لازم است، بر روی لوازم برچسب بزنید، ولی در هر صورت هر وسیله ای که از جایی بر می دارید را بعد از استفاده بر سر جای خودش قرار دهید. سطوح صاف را تا جای ممکن خالی نگه دارید و برای برگه های ورودی یک جعبه یا کشو در نظر بگیرید. برگه های ورودی مربوط به کارتان را هر روز مرتب کنید – و آنها را تقسیم کنید به آنهایی که لازم به نگه داری نیستند، باید به کسی داده شوند، یا باید فوری به آنها رسیدگی شود، یا صرفا آنها را بایگانی کنید، اما هر کاری که می کنید، آنها را روی میزتان رها نکنید.
تنها چیزهایی که شما و میزتان لازم دارید یک تلفن، کامپیوتر، محل یا جعبه برگه های ورودی، و یا شاید یک عکس خاطره انگیز از عزیزان تان باشد.
کامپیوترتان را خلوت کنید. همه برنامه ها و فایل های کامپیوترتان که نیازی به آنها ندارید را پاک کنید. همه یا اکثر آیکون های روی صفحه کامپیوتر را حذف کنید. آنها بی نظمی بصری ایجاد می کنند و باعث خستگی و استرس ذهنی برای شما می شوند. روش های راحت و بهینه تری برای دسترس به اطلاعات وجود دارد. به طور منظم فایل های قدیمی و بدون استفاده را حذف کنید. اگر منظم کردن کار شما نیست (یا لااقل بر این باور هستید)، از یک برنامه مثل Google Desktop برای جستجو در فایل هایتان زمانی که به آنها احتیاج دارید استفاده کنید.
سپس سراغ اطلاعات تان بروید. در دنیای دیجیتال امروز، روش های بیشمار متفاوتی وجود دارد که اطلاعات، زندگی ما را اشباع کند. اطلاعات به خودی خود می تواند ما را آشفته کند، به خصوص زمانی که مقدار زیادی از آن را لازم باشد پردازش کنیم. به جای اینکه اجازه دهید اطلاعات بر شما غلبه کند، محدوده هایی برایش تعریف کنید. تعداد مواردی که در هر روز باید بخوانید را محدود و مشخص کرده و اطلاعات اضافی و غیر ضروری را حذف کنید. تعداد روزنامه هایی که در روز می خوانید، یا مدت زمانی که به اخبار گوش می دهید را کم کنید. معنایش این نیست که از شما می خواهم رابطه تان را با دنیا قطع کنید، اما داشتن یک محدوده های مشخص برای تعامل با دنیای اطلاعات و اخبار به شما در پیدا کردن نظم کمک می کند. به جای اینکه اجازه دهید اطلاعات، حتی آن اطلاعاتی که دوستان تان در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند، زندگی و زمان شما را کنترل کند، با محدود کردن آنچه می بینید و می خوانید آن را محدود کنید.
خانه تان
خارج از محل کار، خانه مکانی است که ما انبوهی از وسایل مان را در آن انبار می کنیم. و این عجیب نیست که خانه های شلوغ به استرس ما می افزایند.
از اتاق ها شروع کنید.
اگر اتاق های شما خیلی به هم ریخته هستند، حتما می خواهید که آنها را منظم و خلوت کنید. از آن وسایلی که روی زمین هستند شروع کنید. وسایلی که لازم ندارید را بیرون بیاندازید یا به خیریه اهدا کنید. بعد از خلوت کردن زمین، سطوح را مرتب و خلوت کنید، مانند روی میزهای کنار تخت، میز توالت یا قفسه ها، داخل کمد ها و غیره. در نظر بگیرید که کدام لوازم را لازم دارید و کدام ها را نه. همه وسایلی که تصمیم گرفتید نگه شان دارید را در کمدها، کابینت ها و کشو ها نگه دارید، آنها را جلوی دید قرار ندهید، اما با این وجود آنها را منظم و مرتب نگه دارید. این کار را درباره همه اتاق های خانه انجام دهید.
با کمدها روبرو شوید.
کمد ها فضایی عالی برای نگه داری اشیایی هستند که نمی خواهید در دید قرارشان دهید، و این کمدها هستند که به راحتی ممکن است محلی برای روی هم انبار کردن وسایلی شوند که می خواهیم از جلوی چشم برشان داریم. در کمدتان بگردید – همه چیز را بیرون بیاورید، آن را تمیز کنید و وسایلی که لازم ندارید را بیرون بیاندازید یا تا جای ممکن به خیریه بدهید. یک محل مشخص را برای ذخیره هر وسیله ای که می خواهید نگه دارید در نظر بگیرید. تنها آن چیزهایی را نگه دارید که دوست شان دارید و از آنها استفاده می کنید. برای لباس هایتان، این قاعده را در نظر داشته باشید، هر آنچه را بیش از ۶ ماه است نپوشیده اید را بیرون بدهید.
کشوهایتان را مرتب کنید.
کشوها محل تجمع وسایلی است که ما انبار می کنیم. کشوهایتان را خالی کنید و آنها را بر این اساس که می خواهید نگه شان دارید، یا دور بیاندازید و یا به خیریه بدهید مرتب کنید.
برای وسایل تان هویت قائل باشید و بدانید هریک از آنها مکانی مختص خود دارد. بعد از استفاده آن، باید دوباره در جایگاه اصلی خود قرار بگیرد تا انرژی اش را شارژ کند و برای شما دوباره کار کند.
زندگی شما
خلوت کردن محل زندگی و خانه تان روش بسیار خوبی برای کم کردن بی نظم ی و استرس در زندگی است، اما موارد بیشتری هم وجود دارد که می توانید در این راستا انجام دهید.
تعهدهایتان را کم کنید. اغلب اوقات، زندگی ما با موارد متعددی که باید در خانه، محل کار، مدرسه یا در ارتباط با دوستان و خانواده، و به عنوان سرگرمی انجام دهیم بسیار شلوغ و آشفته می شود. نگاهی به هر جنبه از زندگی خود بیاندازید و تمام مسئولیت ها و تعهدهایتان را در آن زمینه مکتوب کنید. دیدن لیست مکتوب شده این تعهدها می تواند تجربه بیدار کننده ای برای شما باشد. از آن به بعد، می توانید به هر وظیفه، تعهد یا مسئولیتی که دارید نگاه کنید و تصمیم بگیرید که آیا آن برایتان لذت بخش و ارزشمند است و آیا ارزش زمانی که به آن اختصاص می دهید را دارد یا نه. یک روش دیگر برای کاهش تعهدات مان این است که موارد مشخصی را که حقیقتا دوست شان داریم را مشخص کنیم و بقیه را از برنامه زندگی مان حذف کنیم. باید نه گفتن را یاد بگیریم و یاد بگیریم پیشنهادات وسوسه کننده را رد کنیم. اگر شما آنچه را که برایتان ارزش و خوشحالی نمی آورد را حذف کنید، زمان بیشتری خواهید داشت برای آن چیزهایی که دوست شان دارید.
روتین هایتان را مورد بازبینی قرار دهید. بسیاری از ما روتین های از پیش مشخصی برای زندگی روزانه مان نداریم و صرفا با رویدادها و وظایف روزانه مان به صورت لحظه ای و فکر نشده مواجه می شویم. بدون داشتن یک ساختار، این روش می تواند منجر به روزهایی آشفته برای ما شود و این اثربخشی ما را به شدت کاهش دهد. مجموعه کارهایتان را با هم تبدیل به یک روتین کنید. مثلا به جای اینکه لباس های کثیف را چند بار در هفته بشویید، یک روز از هفته را به این کار اختصاص دهید. اینکه تمام کارهای هفتگی و روزانه تان را در دفترچه ای مکتوب کنید و سپس طوری برنامه ریزی کنید که به این روتین های روزانه و هفتگی تان برسید.
این لیست اقدامات را در جایی قرار دهید که بتوانید آن را ببینید و دنبالش کنید. به تدریج متوجه می شوید که داشتن برنامه ای روتین و منظم به شما در رسیدن به احساس آرامش و نظم در زندگی تان کمک زیادی می کند.
سیستمی طراحی کنید که از نا منظم شدن مجدد اوضاع پیشگیری کند. روش انجام کارهایتان را هوشیارانه بازبینی کنید و ببینید چگونه وسایل، شلوغی و بی نظم ی راهشان را از نو به زندگی شما باز می کنند. سعی کنید روشی برای ایجاد نظم سیستمی در زندگی تان تدبیر کنید، از تمیزکردن تا پروژه های شغلی تا ایمیل هایتان. این سیستم را قدم به قدم مشخص و مکتوب کرده و سعی کنید تا جای ممکن از آن تبعیت کنید. با این کار بی نظم ی را می توانید به حداقل برسانید.
به تعویق نیندازید. ما به راحتی کارهایمان را به عقب می اندازیم، اما این که بلافاصله به اموری که مطلوب و دلخواه مان نیستند ولی انجامشان ضرورت دارد رسیدگی کنیم باعث کاهش قابل توجه تنش و استرس در زندگی ما می شود. هر آنچه لازم است را همین امروز بیرون بیاندازید، به خیریه بدهید یا تصمیم بگیرید که لازمش دارید و آن را در مکان مشخص خودش قرار دهید.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
یک پاسخ
ممنون خیلی خوب بود. هرچند این مطالب را به طور کلی ممکن است بدانیم ولی خواندن آن در قالب یک مقاله نوشته شده توسط یک فرد متخصص می تواند هم یادآوری خوبی باشد و هم اهرم انگیزه بخشی برای نظم دهی به زندگی