همه ی ما در شرایط بحران نیست مانند لیوان زلال آبی هستیم که در آن خیلی چیزها ته نشین شده است کسی از آن خبر ندارد .به چه صورت خبر دار می شوند ؟
اگر این لیوان تکان بخورد .اگر یک قاشق داخل لیوان بی اندازید و تکانش دهید آنچه که ته نشین شده بر روی سطح آب می اید .اگر خرده شیشه و آشغال باشد بر روی سطح آب می آید .اگر مروارید ،زمرد ،یاقوت باشد سطح آب را یاقوت و زمرد می پوشاند .یعنی قاشق می شود آدمی که ما را تولید می کند و قاشق می شود بحران و یا مساله .
اما این بحران که ما را هم میزند باعث میشود که من واقعیت های درونی را آشکار کنم .آن موقع خود واقعی آشکار میشود .در هنگام احترام همه لبخند می زنند و مورد تحسین واقع میشوند که این واقعی نیست .شرایطی پیش نیومده تا خود واقعی و آنچه که هستیم در شرایط خاص آشکار شود .
2 نکته وجود دارد :1)زمانی که آدمها دارای قدرت میشوند .2)زمانی که آدمها با بحران و نسئله مواجهه میشوند .
در این هنگام چیزهایی آشکار میشود که فکر می کنند قاشق باعث شده در صورتی که این قاشق فقط محرک است که موقعیتی را پیش آورده که خود افشایی انجام شده است .
قصد ما این است که این قاشق را بیرون آورده ،هم بزنیم ،واکسینه کنیم .که چیزهایی را بیرون آوریم که ناراحتتان کند و حاتان بد شود و بعد یاد بگیید که چگونه فیلتر کنید و آب در لیوان واقعا تصفیه شود .در آن موقع است که می گویید که چگونه برلیان ،یاقوت زمرد در لیوان بیزید که اگر بحران پیش آمد آنها به روی سطح آب بیاید.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: