روبرویی با ترس
هرچه بیشتر با افرادی کار می کنم که با عادتها یا بخشی از زندگیشان مشکل دارند، بیشتر به این پی میبرم که ترس چگونه ما را از ساختن زندگی، آنگونه که میخواهیم، بازمیدارد.
ترسها ما را از ساختن عادتهای سالم و سازنده باز میدارند. ترسها باعث میشوند ما تردید کنیم، کارهایمان به تعویق بیاندازیم و به دنبال شغل مورد علاقهمان نگردیم. ترسها باعث میشوند که ما از دوست شدن با دیگران طفره برویم و صمیمیت زیادی با دیگران احساس نکنیم. ترسها ما را از تجربه شاد هر لحظه از زندگی باز میدارند.
در پس همه این ترسها، چند ترس عمده نهفتهاند:
- ترس از شکست یا غافلگیر شدن با مشکلات
- ترس از عدم قطعیت
- ترس از طرد شدن یا بی کفایت دیده شدن
دو ترس اساسی ما ترس از عدم قطعیت و ترس از به اندازه کافی خوب نبودن است و به نظر من، هر دوی آنها دو روی یک سکه هستند. ما از آینده (و موقعیتهای) نامعلوم زندگی میترسیم زیرا فکر نمیکنیم به اندازه کافی خوب یا قدرتمند هستیم که از آشفتگی مشکلات سالم بیرون بیاییم.
این دو ترس (ترس از عدم قطعیت و بی کفایتی) زندگی ما را از جهات متعددی تحت تاثیر قرار میدهد. ما نمیخواهیم آنها را تجربه کنیم، برای همین دائما از آنها فرار میکنیم. ما به جای اینکه سعی کنیم با ترسمان روبهرو شویم و عمیقا درکش کنیم، خود را مشغول میکنیم، با غذا و سیگار، الکل و تلویزیون سعی میکنیم ترسهایمان را سرکوب و در اعماق ناخودآگاهمان دفنشان کنیم.
اما این فرار کردن موثر نیست، تنها اوضاع را بدتر میکند.
ولی یک راه جایگزین وجود دارد و آن تقویت شهامت است.
کلید تقویت شهامت
زندگی ما چگونه میبود اگر ترسهایی نداشتیم که ما را عقب نگه دارند؟
ما رهایی و لذتی در تجربه لحظه لحظه زندگی پیدا میکردیم.
میتوانستیم خوبی که در درونمان نهفته است را بالفعل کنیم.
میتوانستیم زندگی دلخواهمان را زندگی کنیم.
حال چگونه میتوانیم این مسیر به سوی شهامت را طی کنیم؟
سه روش که در زیر ارائه شده است:
۱. با ترسهایتان ذهنآگاهانه روبهرو شوید.
حقیقت این است که ما به ندرت به خودمان اجازه می دهیم که ترس را بدون فرار از آن، با حضور در لحظه، تجربه کنیم. ما دائما در حال فرار از ترسیم، وانمود می کنیم که در ما وجود ندارد، خودمان را به ندانستن می زنیم و سعی می کنیم کنترلمان را حفظ کنیم. ما بیشتر اوقات حتی اعتراف نمی کنیم که این ترس ها را داریم، چه رسد به اینکه به خودمان اجازه دهیم احساسشان کنیم بنابراین این تمرین بدین شکل است که هرگاه احساس ترس کردید، به جای فرار کردن، سعی کنید در لحظه باقی بمانید و ترستان را هوشیارانه تجربه کنید. هوشیارانه تجربه کردن ترس یعنی، وقتی دچار این هیجان شدید، از ترستان نترسید، از آن فرار نکنید، فقط خودتان را ببینید، از درون و از بیرون. هوشیار باشید تا به جای مرور ذهنیِ هولناک بودن موضوع ترس، حس آن در بدنتان و آن اتفاقی که در بدنتان در حال روی دادن است را احساس کنید. مشاهده کنید و ببینید که آیا این حس برایتان دردناک است یا استرس زا یا ناراحت کننده. به احساس فیزیکی ترس توجه کنید، اینکه آیا قسمتی از بدن مثل شکمتان گُر گرفته یا برعکس احساس یخ زدگی دارید. ببینید که چگونه این احساسات به مرور تغییر میکنند و چگونه میتوانید از ترستان چیزی درباره خود بیاموزید.
۲. ویژگیهای خوب نهفته در خود را مشاهده کنید.
همانطور که در حالت مدیتیشن می نشینیم، میتوانیم این لحظهی فوقالعاده را حس کنیم. و این لحظه، لحظه حضور ماست. ما سازنده بلاشرط بخشی از خوبی این لحظهایم، و زمانی که سکوت میکنیم میتوانیم این را احساس کنیم. این خوبی همیشه در وجود ما نهفته است، اگر اجازه ابرازش را به خود بدهیم. میتوانیم دنیا را به شکلی نو ببینیم و شگفت زده شویم، احساس کنیم و عشق بورزیم، در لحظه باشیم و قدرش را بدانیم. با بهره بردن از مدیتیشن می توانید اعتمادبهنفس آسیب دیده خود را ترمیم کنید و حتی در شرایط نامطمئن، حتی زمانی که خود را در معرض قضاوت دیگران قرار می دهید، بدانید که از آن شرایط هم عبور خواهید کرد.
۳. نسبت به بی تکیهگاهی پذیرنده باشید.
عدم قطعیت ترسناک است زیرا ما احساس معلق بودن و نداشتن تکیهگاه محکم زیر پاهایمان را دوست نداریم. ما قطعیت، کنترل، ثبات را دوست داریم .. اما زندگی سرشار از عدم قطعیت، ناپایداری، آشفتگی و غافلگیری است. این است که ترس در ما ایجاد می کند. اگر بتوانیم این ویژگیهای زندگی را بپذیریم، و حتی یک قدم فراتر رفته و زیبایی نهفته در زندگی به واسطه همین ویژگیها را ببینیم، ببینیم که این ناپایداری و عدم قطعیت چه موهبتهایی برای ما دارند، میتوانیم با زندگی به صلح برسیم، از آن بیشتر لذت ببریم و ترسهایمان خودبهخود در این شهامت نوظهور ما محو میشوند. عدم قطعیت بدین معناست که ما نمی دانیم چه اتفاقی در لحظه بعد قرار است بیافتد و این یعنی هر لحظه از زندگی میتواند همراه با سورپرایزی برای ما باشد. ما میتوانیم خودمان را هر لحظه از نو بسازیم زیرا هیچ چیز قطعی و غیرقابل تغییر نیست.در این بیتکیهگاهی لذتی نهفته است، اگر بتوانیم آن را عمیقا بپذیریم.
قرار نیست انجام این تمرینات آسان باشد. اما میتوانید انجامشان را از همین امروز شروع کنید، هر روز چند دقیقه برای انجام آنها وقت بگذارید. به تدریج میبینید که چطور اعتمادبهنفستان تقویت میشود، ترسهایتان کمرنگ میشوند، و قدر هر لحظه زندگی را هر روز بیشتر و بیشتر میدانید.
منبع وبسایت : zenhabits.net
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
یک پاسخ
متن تاثیرگذاری بود. به این مقاله واقعا احتیاح داشتم. سپاس فراوان