سلام
امروز ساعت ناهار همکارهایم داشتن درمورد عکس پیری خودشان صحبت می کردن و به من گفتن بیا از تو هم عکس بگیریم ببینیم وقتی پیرشدی چه شکلی می شوی. البته چند هفته ای هست که خیلی از دوستان برای جا نماندن از قافله ی پیرشدگان دست به این کار زدن و با بقیه هم به اشتراک گذاشتن. از من عکس گرفتن و پیری خودم را در عکس دیدم. بقیه در حال خندیدن و اینکه شبیه کی شدم بودن. ولی من تمام حواسم به احساسی که در آن لحظه داشتم بود. یک تمرکز ناب. خیره به خود پیرم شدم. داشتم به صحبت های خانم فلاح فکر می کردم که می گفتن چقدر برای روبرو شدن با واقعیت آماده هستید؟ چه اقدام هایی انجام می دهید؟ و همه ی ما خوب می دانیم که پیری هم یکی از واقعیت های زندگی ما است. با دقت تمام چروک های صورتم ، شادابی و جوانی که دیگر در آن نبود را نگاه کردم ولی یک چیز ثابت بود و هیچ تغییری نکرده بود، اون نگاه من بود. نمی دانم پیر می شوم یا نه ، نمی دانم به شکل آن عکس می شوم یا نه ولی به قول خانم فلاح در سمینار تغییر: یادگیری یعنی تغییر، هنگامی که کاری را یاد می گیرید یعنی در زندگی خود تغییر ایجاد کرده اید زیرا یک تغییر در نگاه شما اتفاق افتاده . به این موضوع فکر کردم وقتی کارگاه کودک درون را شروع کردم حتی حاضر به نوشتن نبودم ولی حال ، نیمی از من در حال نوشتن و خلوت با خود میگذر و این یعنی تغییر ؛ لحظه لحظه اش را زندگی می کنم و برای آن ها ارزش قائل هستم. من فکر می کنم بیشتر ما به دنبال تغییرهای بزرگ هستیم بی آنکه حتی برای خود وقت کمی بگذاریم . با خود خلوت کنیم یا از این خلوت لذت ببریم و برایش لحظه شماری کنیم ، فقط زمان خود را صرف تغییرهای بیرونی می کنیم. خوب می شد دنیای درون خود را هم زیبا کنیم. با هرآنچه داریم خوش باشیم. باز به قول خانم فلاح: هنگامی که یاد بگیرید روی خود سرمایه گذاری و هزینه کنید مطمئن باشید حس ارزشمندی شما بالا خواهد رفت. بیائید بیشتر از آنکه به فیس بوک و اینستاگرام برویم به دنیای رنگی خود هم سری بزنیم.
✍️فهیمه مهدی