برخی از افراد در شناخت دیگران مشکلی ندارند. حتی ممکن است خودتان همچین دوستی داشته باشید. مدت زیادی از آشنایی شان با شخص جدیدی نمیگذرد که گویی سالهاست یکدیگر را میشناسند. اما همه اینگونه نیستند و با افراد جدید به راحتی ارتباط برقرار نمی کنند. وقتی می خواهیم در مورد یک شخص جدید بیشتر بدانیم، ممکن است وسوسه شویم که یک لیست طولانی از سوالات را بپرسیم. گرچه سوال کردن نقطه شروع خوبی است، اما فقط بخشی از آن است. در این مقاله به این موضوع میپردازیم که چطور دیگران را بشناسیم و آیا می توان کسی را به طور کامل شناخت یا خیر.
برای اینکه دیگران را بشناسیم باید سوالات اساسی بپرسیم
وقتی هدف ما شناخت دیگران است سوالاتی که میپرسیم باید هدفمند باشند. درواقع اگر هیچ سوالی نپرسیم شناخت و ارتباط با دیگران کار سختی خواهد بود.
اما مهم است که اطمینان حاصل کنید که سوالاتی که میپرسید شامل زمینه های مورد علاقه خودتان باشد؛ مثلا به جای اینکه بپرسید جدیدا چه فیلم خوبی دیدی؟ بهتر است بپرسید اهل فیلم دیدن هستی؟
روی سوالاتی تمرکز کنیم که به ادامه مکالمه کمک کنند
چه حسی داشتید اگر کسی از شما سوالات زیادی بپرسد که به نظر نمی رسد هدف چندانی از پرسیدنشان داشته باشند؟ مثلا:
“آیا حیوون خونگی داری؟”
“غذای مورد علاقهت چیه؟”
احتمالا حوصله تان سر میرود یا حس میکنید در مصاحبه ای شرکت کردید که آمادگی اش را نداشتید. به جای طرح سوال های تصادفی، اجازه دهید خود مکالمه شما را راهنمایی کند و به دنبال نشانه هایی از طرف مقابل خود باشید. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که همکارتان پس زمینه دسکتاپش عکس یک سگ است، آن وقت میتوانید بگویید: “چقدر خوشگل و بانمکه! سگ شماست؟”
به یاد داشته باشید، لازم نیست هر چیزی که به ذهنتان خطور می کند را بپرسید. افراد به طور طبیعی اطلاعات مربوط به خود را با گذشت زمان فاش می کنند.
اگر مدام با هم صحبت کنید، احتمالاً در نهایت حتی پاسخ سوال هایی که نپرسیده اید را هم میگیرید.
سریع و پشت سر هم سوال نپرسیم
فرض کنید یا شخص جدیدی آشنا میشویم که به نظر فرد فوق العاده ای میآید. حس میکنیم میتوانیم با هم دوست باشیم و رابطه صمیمی برقرار کنیم. به محض اینکه این جرقه را احساس میکنیم میخواهیم به سرعت همه چیز را درباره طرف مقابل بدانیم.
اما پرسیدن سوالات زیاد در بدو آشنایی قدم درستی نیست. مطمئنا اطلاعات کلی راجع به فرد از جمله محل زندگی وی و تعداد خواهر و برادرهایش را خواهید فهمید. اما یک سوال قابل تأمل ممکن است اطلاعات بیشتری به شما بدهد.
به عنوان مثال، اگر می خواهید در مورد خانواده او سوال کنید، می توانید بگویید ، “آیا وقت زیادی را با خانوادهات سپری میکنی” این سوال پاسخ های به مراتب بهتری از سوال؛ چندتا خواهر و برادر داری؟ در اختیار شما قرار میدهد.
باید موقعیت های ناخوشایند را بپذیریم
افراد معمولاً وقتی احساس آرامش در مکالمه می کنند، به سوالات سریع و سطحی می پردازند. اما این حالت ناخوشایند اولیه کاملاً طبیعی است. یک مطالعه در سال 2018 نشان داد که معمولاً حدود یک ماه طول می کشد تا الگوهای مکالمه راحت و موزون شوند.
در این فرصت سعی کنید بخاطر لحظه ای سکوت یا بی حوصلگی که ممکن است ایجاد شود بیش از حد خود را ناامید نکنید.
با علاقه به پاسخهایشان گوش دهیم
اگر واقعاً به شناختن شخصی علاقه داریم، نمیشود که فقط از او سوال کنیم و منتظر جواب نمانیم. بلکه باید به پاسخ های آن ها توجه کنیم. می توانیم از مهارت های گوش دادن موثر استفاده کنیم تا به او نشان دهی که به صحبت هایش علاقه داریم.
گوش دادن فعال به این معنی است که شما حتی وقتی صحبت نمی کنید در مکالمه شرکت می کنید.
نحوه گوش دادن فعال
- برقراری ارتباط چشمی
- چرخش یا خم شدن به سمت شخصی که صحبت می کند
- سر تکان دادن یا صداهای تأیید کننده هنگام گوش دادن
- منتظر پایان صحبت ماندن و نپریدن وسط صحبت
- تکرار یا همدردی با گفته های آن ها
به نحوه پاسخ آن ها توجه کنیم
برای اینکه بدانیم چطور دیگران را بشناسیم باید به نحوه پاسخ بدنی آن ها به سوال توجه کنیم. آیا برای پاسخ دادن تکیه می دهند؟ ژست خاصی میگیرند یا موقع حرف حرف زدن زیاد تکان میخورند؟
اگر به نظر هیجان زده می آیند، به این معنی است که موضوع خوبی را انتخاب کرده اید. اگر بدن یا سر خود را برگردانند، از جواب دادن طفره رفته یا جواب مختصری دهند، ممکن است علاقه زیادی نداشته باشند
یادگیری شناخت سطح علاقه افراد می تواند در موفقیت بیشتر در برقراری ارتباط به ما کمک کند. اگر به پرسیدن سوالهایی که برایشان اهمیت ندارد ادامه دهید شاید علاقه کمتری به صحبت با شما پیدا کنند.
در لحظه باشیم
همه ما بعضی اوقات احساس حواس پرتی و عدم تمرکز می کنیم. این اتفاق می تواند حتی وقتی مشغول انجام کاری لذت بخش، مانند گفتگو با شخصی که علاقه مند به شناختنش هستیم هم بیفتد.
اما حواس پرتی می تواند به خصوص برای کسی که شما را به خوبی نمی شناسد به معنای بی علاقگی شما باشد.
اگر احساس می کنید توجه شما مختل شده است، در برابر تمایل برای به چک کردن گوشی خود مقاومت کنید یا در غیر این صورت از مکالمه خارج شوید. درعوض، لحظه ای هوشیارانه فکر کنید و به خود یادآوری کنید که چه کاری انجام می دهید – و چرا دارید این کار را میکنید.
اگر واقعاً نمیتوانید به مکالمه توجه کنید، صادق باشید. بگویید: “من روز سختی داشتم و دوست دارم بیشتر به صحبتمان توجه کنم ولی در حال حاضر نمیتوانم” این کار میتواند به شخص مقابل کمک کند احساس ارزشمندی کند. همچنین احتمالاً به صداقت شما نیز احترام خواهند گذاشت.
صادق باشیم
شاید فکر کنیم ضرری ندارد برای نزدیک شدن به کسی کمی دروغ مصلحتی هم بگوییم. ولی این طور نیست!
برای برقراری ارتباط لازم نیست همیشه سلیقه های مشابهی داشته باشیم. اجازه دهید شباهتها به طور طبیعی شکل بگیرند. اگر هم اینطور نبود، همیشه می توانیم یکدیگر را با موضوعات مورد علاقه خود آشنا کنیم.
رشد اعتماد یک گام مهم در شناخت یک شخص است. وقتی واقعیت آشکار می شود (و معمولاً هم این اتفاق می افتد)، ممکن است از خودشان بپرسند که چه چیز دیگری را غلو کرده اید، یا اینکه کل دوستی شما بر پایه دروغ بوده است.
میتوانیم از خودمان بگوییم
اگر میپرسید چطور دیگران را بشناسیم باید این را هم در نظر بگیریم که آن ها هم باید فرصت شناخت مارا پیدا کنند روابط ما نباید یک طرفه باشند. اگر شخص مقابل نیز شما را نشناسد، دوستی چندانی نخواهید داشت. همانطور که سوالهایمان را میپرسیم، میتوانیم در مورد خودمان هم اطلاعاتی را به اشتراک بگذاریم.
میتوانید همزمان با پاسخ به سوالات شخص، جزییاتی درمورد خودتان را در طول مکالمه به اشتراک بگذارید. به عنوان مثال: ”شما از آشپزی خوشتون میاد؟ خیلی خوبه من صبر زیادی در آشپزخانه ندارم، اما دوست دارم کوکتل درست کنم.”
بعضی از افراد ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشند اگر چیز زیادی درباره کسی با او صحبت میکنند ندانند. بنابراین با به اشتراک گذاشتن چیزهایی در مورد خودمان به آن ها کمک میکنیم تا آرامش بیشتری داشته باشند.
افرادی که ارتباط با دیگران برایشان دشوار است اغلب در برقراری ارتباط با خود دچار مشکل می شوند. سرگرمی ها و علایق خود را داشته باشید تا بتوانید تجربیات خود را گسترش دهید.
تعارفات را به حداقل برسانید تا غیر واقعی به نظر نرسد
تعریف و تمجید از کسی روش خوبی برای جلب علاقه او به نظر می رسد، اما زیاده روی در این کار اصلا خوب نیست. تعریف و تمجید زیاد از آنجایی که کمی غیر واقعی به نظر میرسد میتوانند ناخوشایند باشد.
یک قانون خوب این است که تعارفات را معنادار و صمیمانه جلوه دهید. تعریف صمیمانه می تواند به شما کمک کند گفتگویی را آغاز کنید که فرصتی را برای شناخت بهتر فرد مورد نظر فراهم می کند.
از نصیحت کردن خودداری کنیم
اگر شخصی که اخیراً ملاقات کرده اید شروع به صحبت در مورد یکی از مشکلاتی کند که با آن روبرو شده، ممکن است واکنش شما ارائه مشاوره باشد. بهتر این است فقط با همدلی گوش کنید، مگر اینکه آن ها به طور خاص از شما بپرسند که چه فکر می کنید یا اگر در آن شرایط بودید چه کاری انجام میدادید. نمیتوانیم به بهانه اینکه چطور دیگران را بشناسیم در زندگی شخصی آن ها بی اجازه وارد شویم.
اگر واقعاً می خواهید کمک کنید، بگویید “خیلی سخته. اگر چیزی خواستی به من بگو. خوشحال میشم بتونم کمکی کنم. “
به طور کلی بهتر است خودتان نیز از درخواست مشاوره خودداری کنید.
شاید می خواهید به شخص مقابل خود نشان دهید که برای افکار و نظرات او ارزش قائل هستید. اما اگر دائماً بپرسید “نظر شما در این باره چیست؟” یا “چه کاری باید انجام دهم؟” یا حتی “فکر می کنید کار درستی کردم؟” می تواند طرف مقابل را در جایگاهی قرار دهد تا جوابی دهد که ممکن است برایش خوشایند نباشد.
از پیام دادن بیش از حد خودداری کنیم
ارسال پیام کوتاه ممکن است یک روش خوب برای جلوگیری از بی حوصلگی اولیه باشد که گاهی اوقات به شناخت شخص منجر میشود. اما سعی کنید خیلی زیاد به این نوع ارتباطات اعتماد نکنید، خصوصاً در مراحل اولیه. اگر با هم از راه دور ارتباط دارید، چت ویدیویی را در نظر بگیرید.
مراقب حفظ تعادل باشید. به یاد داشته باشید، شما در حال مکالمه هستید و مکالمه یک کار دو طرفه است. بنابراین سعی کنید از نوشتن زیادجلوگیری کنید و به شخص مقابل فرصت دهید پاسخ دهد. برای مکالمات جدی تر روی ملاقات های حضوری حساب کنید، تا از سو تفاهم جلوگیری شود. اینکه بفهمیم چطور دیگران را بشناسیم به معنای شناخت و احترام به حریم خصوصی و تصمیم های آن ها هم میباشد.
برنامه بیرون رفتن بگذارید
هنگام برنامه ریزی با شخصی جدید، استفاده از نکاتی که در مکالمه شنیدید یا نشانه های محیطی آن ها می تواند به شما کمک کند.
دعوت به خوردن فهوه معمولاً یک گزینه آسان است، اما ارائه یک برنامه شخصی تر نشان می دهد که شما به فرد مورد نظر توجه کرده اید. همجنین توجه به مکالماتی که قبلا داشتید به شما کمک میکنید پیشنهادات اشتباهی ندهید. این کار باعث میشود تا او در کنار شما احساس راحتی بیشتری کند. به عنوان مثال، اگر هر دو سگ دارید، پیشنهاد رفتن به پارک را بدهید.
خیلی روی موضوعات حساس پافشاری نکنید
برخی از افراد دوست دارند در مورد سیاست، دین، روابط گذشته، روابط فعلی یا هر موضوع حساس دیگری صحبت کنند. بعضی ها هم دوست ندارند. بسیاری از مردم تا وقتی شخصی را به خوبی نشناسند احساس راحتی نمی کنند.
حتی اگر عاشق ورود به سوژه های عمیق و بامعنا هستید، معمولاً وقتی به تازگی با کسی آشنا شده اید احتیاط را رعایت می کنید. بنابراین پرسیدن “فکر میکنی وقتی میمیریم جه اتفاقی میافته؟” ممکن است موضوع خوبی در اولین ملاقات نباشد.
از خود کمی آسیبپذیری نشان دهید
اگر می خواهید از نزدیک شخصی را بشناسید، روش شما نباید یک طرفه باشد. به عبارت دیگر، اگر مایل به انجام چنین کاری نیستید، نمی توانید انتظار داشته باشید شخصی اطلاعات شخصی اش را با شما به اشتراک بگذارد.
قبل از اینکه کسی در اطراف شما احساس راحتی کند، معمولاً باید سطحی از آسیب پذیری از خود نشان دهید.
خیلی خوب است که چیزها را راحت و ساده نگه دارید، اگر این نوع دوستی است که به دنبال آن هستید. اما اگر می خواهید دوست جدید شما به رابطه ای نزدیک یا حتی یک رابطه عاشقانه تبدیل شود، بدون نشان دادن کمی آسیب پذیری نمیتوانید به آنجا برسید.
از طرف دیگر، اطمینان حاصل کنید که به مرزهای آنها احترام می گذارید. اگر به شما گفتند که نمی خواهند در مورد موضوعی صحبت کنند یا به نظر می رسد وقتی یک موضوع خاص را مطرح می کنید، رویگردان می شوند، آن ها را تحت فشار قرار ندهید.
در این باره به دوره اصول گفتگو و ارتباط موثر را حتما سر بزنید.
به رابطه خود زمان دهید
مطمئناً صرف گذراندن وقت با کسی به این معنی نیست که شما یک دوستی طولانی مدت خواهید داشت، اما وقتی زمان بیشتری را با کسی می گذرانید شانس شما برای دوستی بیشتر می شود.
اینکه بخواهید بلافاصله به کسی نزدیک شوید، قابل درک است، وقتی اما اجازه می دهید همه چیز به طور طبیعی پیش برود، نتیجه بهتری نسبت به دوستی اجباری خواهد داشت.
فقط کافی است وقت خود را با شخصی که می خواهید بشناسید بگذرانید و از نکات بالا برای کمک به استفاده مفید و موثر از این زمان استفاده کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که دوستی ها همیشه به نتیجه نمیرسند. همانطور که بعضی از افراد به عنوان شریک زندگی برای تان مناسب نیستند، برخی دیگر نیز به عنوان دوست با شما نخواهند ماند.
آیا میتوان کسی را به طور کامل شناخت؟
تا اینجا به این پرداختیم که چطور دیگران را بشناسیم و برای شناخت موثر دیگران چه چیزهایی لازم است و از چه چیز هایی باید دوری کرد. ولی آیا میتوان کسی را به طور کامل شناخت؟
چیزی که باید یاد بگیریم این است که بین شناختن یک شخص و صرفاً شناخت داشتن از او تمایز قایل شویم. ما می توانیم در مورد یک شخص بدانیم، اما نمی توانیم کاملاً یک شخص را درک کنیم. زیرا همه حقایق پنهان، ویژگی های شخصیتی و داستان های منحصر به خود را دارند که قابل اشتراک نیستند.
هر یک از ما یک حادثه است. هر شخصیتی یک داستان است.
بنابراین، دفعه دیگر قبل از اینکه ادعا کنید شخصی را کاملا می شناسید، چندین بار فکر کنید!
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
3 پاسخ
با سپاس از زحمات شما ، اگر بتوانیم مقالات را ذخیره کنیم در هر زمان میتوانیم بخوانیم و خیلی بیشتر مورد استفاده و بازنگری قرار میگیرند. با توجه به اینکه فیلتر شکن هم لازم است.
سلام دوست عزیز میتوانید لینک مقاله را برای خود ذخیره کنید
و اینکه برای استفاده از مطالب سایت نیاز به فیلتر شکن ندارید.
سلام، مطالب جالب بود ای کاش مقاله هی هم بگذارید بابت اینکه چه طور بفهمیم شخص مقابل حقیقت را میگوید چون واقعیت این است که خیلی از افراد صادق نیستند.