هریک از ما قطاری از افکار مختلف در ذهنمان داریم که در هنگام سکوت، بر آن قطار سوار می شویم و در طول این سفر، احساسات مختلفی را تجربه می کنیم. زندگی ما به افکارمان گره خورده است. اگر نتوانیم افکارمان را تغییر دهیم، قادر نخواهیم بود که زندگیمان را تغییر دهیم. ممکن است این سوال برایتان پیش آمده باشد که آیا واقعاً افکار ما می توانند واقعیت زندگیمان را تغییر دهند؟ برای پاسخ به این سوال، ما را تا انتهای این مقاله دنبال کنید.
قربانی احساساتتان نباشید
توجه به احساساتتان را دست کم نگیرید. احساسات روزنه ای به سمت درونیات شما هستند. مراقب احساساتتان باشید و تلاش کنید هرگز قربانی احساساتتان نشوید.
انواع احساسات را بشناسید – تاثیر احساس های مثبت و منفی بر مغز
یعنی اگر دچار هیجانات احساسی می گردید، تصور نکنید که این هیجان می تواند بدون کم و زیاد شدن تا مدت ها در وجود و زندگی شما باقی بماند.
تصور این شرایط بسیار آسیب زننده است و در بسیاری از موارد، باعث می شود که فرد دست به رفتارهای هیجانی نامطلوبی بزند یا تصمیمات نادرستی بگیرد.
شما می توانید با توجه کردن صحیح به احساساتتان، مالک آن احساس شوید و اجازه ندهید که شما و رفتارتان را اداره کند.
واقعیت هیجان را بپذیرید و آگاه باشید که هیجانات مختلف، مانند زنگ هشدار عمل می کنند و به شما اعلام می کنند که لازم است به برخی از احساساتتان بیشتر توجه کنید.
برای شناخت هرچه بهتر هیجاناتتان، همیشه به درون خودتان مراجعه کنید و دقت کنید که احساسات و هیجاناتتان دقیقاً از کدام افکار ناشی می شوند.
ما مدام در حال تغییر هستیم
جالب است بدانید که هرگاه به چیزی فکر می کنید، بدنتان نیز تغییر می کند. بدن شما، به ویژه سیستم عصبیتان قادر است از نظر زیستی و عملکردی دچار تغییر شود.
اگر فکر کنید که سالم و جوان هستید و می توانید کارهای زیادی انجام دهید، یا برعکس، فکر کنید که ضعیف و بیمار هستید و نمی توانید از پس کارهای بسیاری بربیایید، همه این افکار به یک اندازه بر روی واقعیت فعلی بدن شما اثر می گذارند.
یک فکر، به خصوص فکری که تکرار شود، تا اندازه ای قدرتمند است که قادر است تغییرات بسیار بزرگی را در همه سلول های بدنتان ایجاد کند.
قدرت توجه و تمرکز
افکار ما چه خودآگاه و انتخابی باشند و چه ناخودآگاه یا اتوماتیک، اثرات بسیاری را بر روی بدن، احساسات و رفتارهای ما برجا می گذارند. افکار ما می توانند رفتارهای خاصی را در ما ایجاد کنند و اثرات بلند مدت تفکرات منفی که به آن ها عادت کرده ایم، می توانند ما را دچار بیماری های مزمنی کنند.
هرگاه توجه خود را به مدت زیادی بر روی موضوعی خاص متمرکز می کنید، هستی و وجود شما در سطح عصبی تغییر می کند. بنابراین، می بایست توجهتان را بر روی افکاری متمرکز کنید که وجودتان را در سطح مثبتی تغییر می دهند.
انعطاف پذیری مغزی چیست؟
انسان توانایی فوق العاده ای برای تغییردادن خود دارد، اما در بیشتر مواقع، به خاطر داشتن تردید یا نخواستن تغییر، خود را از تغییرات مطلوبی که می تواند تجربه کند، محروم می دارد. لوب پیشانی مغز ما، نسبت به بقیه پستانداران دارای تکاملی بی نظیر است. ما قادر هستیم مهارت های زیادی کسب کنیم، کارهای مختلفی انجام دهیم و انتخاب کنیم که به چه چیزهایی بیشتر توجه کنیم.
اگر یاد بگیریم که چگونه سیگنال های مطلوب یا افکار مطلوب را به ژن هایمان برسانیم، ژن های تمام سلول ها به اندازه سلول های مغزیمان تغییر می کنند. این تغییر است که علم ژنتیک آن را به اثبات رسانده است. یعنی ما قادر هستیم در سطح ژنوم تغییر کنیم.
ما می توانیم بدنمان را بازسازی کنیم. از محدوده زیستی مان خارج شویم و به موجوداتی تکامل یافته تر تبدیل شویم.
برای تغییر افکارمان بهتر است چه کارهایی انجام دهیم؟
اگر افکار، احساسات و واکنش هایمان را مدیریت می کنیم، می توانیم اکسیری را تهیه کنیم که با آن خود را از استرس مداوم نجات دهیم.
ما باید بیاموزیم که بر روی افکارمان تسلط داشته و آن ها را انتخاب کنیم. مراقب باشیم که به هرچیزی فکر نکنیم. از خودمان سوال کنیم که: داریم به چه چیزی فکر می کنیم؟ آیا این افکار باعث رشد و تکاملمان می شوند یا تنها استرسمان را افزایش می دهیم؟
تاثیر استرس بر روی بدن
استرس سلول های بدن را به سمت تحلیل رفتن و فروپاشی می برد. داشتن افکار منفی درباره موقعیت های استرس زای خیالی یا احتمالی آینده نیز تاثیری بسیار منفی بر روی جسم و واقعیت فعلی ما دارد.
مثلاً بر روی سلامتی، جذابیت و اثرگذاری، آرامش و احساس خوشبختی تان تمرکز کنید. این جملات مثبت انتخابی که به خودتان می گویید، می توانند روی احساسات، هیجانات و زندگی شما تاثیر بگذارد.
واقعیت این است که ما به چیزی تبدیل می شویم که به طور مداوم به آن فکر می کنیم. از طریق یادگیری نیز سلول های مغزیتان بازیابی شده و دچار تغییر می شوند. بنابراین، برای تغییر کردن یادگیری را نیز در کنار توجه و تمرکز مدنظر قرار بدهید. ما می توانیم با فکرکردن و تصویرسازی، مدارهای عصبی مغزمان را تغییر بدهیم.
حرف آخر
در این مقاله، به بررسی تاثیر افکار بر روی هیجانات و احساسات و همچنین واقعیت وجودی فرد پرداختیم و دریافتیم که قدرت توجه و تمرکز تا حدی است که می تواند انسان ها را در سطح ژنوم دچار تغییر کند. ما با فکر کردن و تصویرسازی در مورد زیبایی، شادابی و جذابیت آن ها را جذب خواهیم کرد و با پروراندن افکار منفی در ذهن و فکر کردن به ناخوشی و بیماری، گرفتار آن ها خواهیم شد. در پایان، این دو سوال مهم را از خودتان بپرسید:
- بیشتر وقت شما صرف توجه به چه چیزی می شود؟
- چه افکار و احساساتی راجع به این موضوعات در بدن شما ایجاد می شود؟
آگاهی از این دو پرسش، باعث می شود دریابید که در حال تبدیل شدن به چه نوع فردی هستید و چه نوع زندگی، چه ویژگی ها و چه رویدادهایی را به زندگی فعلیتان دعوت می کنید؟
برای کسب اطلاعات بیشتر، پیشنهاد می کنیم در دوره ی هوش هیجانی با تدریس خانم دکتر ویدا فلاح شرکت کنید.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
