خوشبختی و آرامش چیزی نیست که بخواهی آن را به تملک خود درآوری
خوشبختی و آرامش کیفیت تفکر و حالات روحی است
خوشبختی و آرامش
وابسته به جهان درون توست!
چگونه زندگی آرامی داشته باشیم؟
همهی افراد دوست دارند زندگی آرامی داشته باشند، اما در حقیقت چه کسانی میتوانند احساس آرامش حقیقی را تجربه کنند؟
آرامش داشتن از ابتدای خلقت یکی از اهداف اصلی انسانها بوده که در پی دست یافتن به آن تلاشهای بسیاری انجام دادهاند.
وقتی در زندگی با احساسات ناخوشایندی همچون غم، ترس، استرس و تنشهای روانی گوناگون مواجه میشویم، نه تنها بُعد روانی ما تحت تاثیر قرار میگیرد، بلکه عملکرد ارگانهای داخلی بدن هم دچار اختلال میشوند که امر، پیامدهای منفی و جبرانناپذیری به همراه خواهند داشت.
در این مقاله ابتدا به تعریف احساس آرامش پرداخته و سپس با راههایی برای رسیدن به آرامش آشنا خواهیم شد.
احساس آرامش چیست؟
آرامش حالتی است که در آن فرد بدون داشتن نگرانی، استرس، ترس و افکار پریشان کننده، در رهاترین حالت روحی و جسمی خود به سر برد.
به عنوان مثال:
- گوشدادن به موسیقی طبیعت همچون صدای باران، امواج دریا، آواز پرندگان و …
- انجام دادن تمرینات یوگا و مدیتیشن به صورت فردی و گروهی
- نقاشی کشیدن، نواختن ساز، پیادهروی کردن و یا نوشتن
از جمله این فعالیتها هستند.
لازم به ذکر است که بدانید افراد با توجه به روحیات و تمایلات خود، راههای گوناگونی را برای رسیدن به آرامش برمیگزینند.
در باور عموم آرامش به معنای سکون و سکوت است؛ ولی از آنجایی که انسان آیینه خلقت هستی بوده و طبیعت در جهت رسیدن به تعادل است، بنابراین باید آرامش را درون خود بیابیم و در جهت رسیدن به تعادل درونی گام برداریم تا این آرامش درونی به دنیای بیرون انعکاس یابد؛ اما نه به معنای سکون.
همهی ما در حال سپری کردن روزهای زندگی با سرعت بالا هستیم. روزمان را با برنامههای متنوع شروع کرده و به پایان میرسانیم و در این بین حتی لحظهای فرصت سفر کردن به درون خود را نداریم. مسلماً برای رسیدن به آرامش لازم است سرعت حرکتمان را کم کنیم تا پیرو آن بتوانیم ارتباط عمیقی با هستی برقرار کرده، به تعادل و آرامش برسیم.
راههای رسیدن به آرامش
خودگوییهای مثبت داشته باشید
یاد بگیرید که چطور افکار خود را به شکلی مثبت تغییر دهید تا استرس ناشی از گفتگوهای درونی را کاهش دهید. بررسی کنید تا تحریف های شناختی خودتان را کشف کنید، مانند “به همه چیز” یا “هیچ چیز” فکر کردن، تصمیمهای افراطی، نتیجهگیری فوری، تمرکز بر روی منفیها، برچسب زدن و “بایدها” و همچنین نحوه تصحیح کردن آنها.
آگاهانه تفکر کنید
بدون نیاز به رفتن به غار تنهایی و دور شدن از محیط، فقط 5 دقیقه با انجام دادن تمرینات مدیتیشن میتوانید از مزایای آن بهرهمند شوید. شواهد موجود نشان میدهد که فقط دو بار مدیتیشن در یک مکان آرام در طول روز میتواند استرس و افسردگی را در بلند مدت از بین ببرد. کافیست در مکانی آرام و راحت تمرکزتان را روی تنفس خود قرار دهید و احساس کنید که اضطراب و استرس شروع به ناپدید شدن میکنند.
ورزش کردن را آغاز کنید
هنگامی که حرف از ورزش کردن به میان میآید سلامت جسم و تناسب اندام در الویت قرار میگیرد اما نتیجه مستقیم ورزش کردن بر عملکرد جسم، ذهن و ارتباط این دو با یکدیگر است.
ورزش منظم سبب شده شما به طور طبیعی احساس خوب و مفید بودن کرده و همجنین موجب ترمیم رشتههای عصبی مغز و افزایش میزان یادگیری و بهرهوری ذهن شما میشود. با این وجود، بسیاری از افراد برای شروعکردن یک برنامه ورزشی منظم دچار مشکل هستند و به عذر و بهانه هایی چون «وقت ندارم» یا «سرم شلوغ است» متوسل میشوند. این گروه در مقابل این روش سالم کاهش استرس مقاومت میکنند زیرا مهمترین هدف از آغاز تغییر دوست داشتن و مراقبت از خود است.
قضاوت کردن را کنار بگذارید
یکی از مواردی که استرس را در افزایش میدهد، قضاوت کردن است.
از میان طیف کامل افکاری که در ذهن ما شکل میگیرد، قضاوت کردن منفی ما درباره خودمان و دیگران یکی از تمایلات اصلی ذهن است. مثل این میماند که ما غده ای مخصوص ترشح هورمون قضاوت کردن داشته باشیم. قضاوتهای منفی و واکنشی در لحظه اتفاق میافتند و در مقابل هر رویداد یا فردی ممکن است ما چنین واکنشی داشته باشیم.
قضاوت کردن را به طور کلی به دو دسته تقسیم میکنیم:
1. قضاوت شناختی – تحلیلی – تشخیصی – که فرد به قصد شناخت ماهیتی شیء، شخص یا رویدادی آن را تحلیل میکند.
2. قضاوت ارزشی – که فرد قصد دارد ارزش یا خوب و بد بودن شیء، شخص یا رویدادی را تعیین کند.
مثلاً بدون اینکه ارزشگذاری مثبت یا منفی کنیم، بگوییم آقای الف فردی خوش قول ولی آرام است. در اینجا نحوه بیان این ویژگیها (لحن و نیت) اگر هیجانی و احساسی نباشد (حاکی از احساس تایید یا رد نباشد)، بلکه صرفا به هدف شناخت باشد، این قضاوت شناختی محسوب میشود.
اما اگر با لحنی حاکی از تایید ویژگی اول و بد بودن ویژگی دوم همین جمله را بگوییم (یا به هر سبکی که خوب و بد داشته باشد) این به قضاوتی ارزشی تبدیل میشود.
در اینجا منظور ما از قضاوتی که استرسزا است، قضاوت ارزشی است؛ زیرا در این نوع قضاوت معمولاً منع، نپذیرفتن و سرزنش وجود دارد.
ذهن انسان بسیار عجله دارد تا تجزیه و تحلیلاش را به نتیجهای ارزشی و قطعی منتهی کند. نکته مهم این است که ما در بسیاری از موارد همه واقعیتهای مرتبط با یک فرد یا رویداد را نمیدانیم و درباره فرد یا موقعیت، مواردی را حدس میزنیم و به تدریج احتمالات ذهنیمان را باور میکنیم و برایشان حکم قطعی صادر میکنیم.
گاهی اوقات فرد قضاوت ذهنیاش را با شخص یا اشخاص دیگری هم در میان میگذارد و غیبت میکند و حدسیات منفی خود را به گوش دیگران میرساند و ذهن آنها را هم منفی میکند.
تاثیر قضاوت، نپذیرفتن و منع کردن در دستیابی به احساس آرامش
- نمیفهمم فردی که او را قضاوت میکنم چه شرایطی دارد.
- توقعات غیرواقع بینانه از مردم دارم.
- خودم را برتر از دیگران میبینم.
- قدردان و سپاسگزار نیستم.
- خود محورم.
- به اندازه کافی کنجکاو نیستم، بلکه خود را نسبت به تجربیات و نقطه نظرهای جدید بسته نگه داشته ام.
مراقبه کنید
در ذهنتان کسی را قضاوت ارزشی نکنید مخصوصاً سرزنش. هرگاه ناهوشیارانه این کار را درباره کسی انجام دادید و بعد متوجه آن شدید، به خودتان تذکر بدهید: من درباره او همه چیز را نمیدانم و از این لحظه مراقبم که او را قضاوت نکنم.
البته هر رفتاری به تدریج تغییر میکند. اگر هربار که موفق شدید جلوی قضاوت کردن تان را بگیرید خود را تشویق کنید، این رفتار جدید تقویت و به مرور تثبیت می شود.
بدانید حتی رفتارهای منفی و نادرست دیگران نیز نباید شما را مشغول و عصبی کند. حتی اگر به رفتار غلط کسی اطمینان دارید، با مشغول کردن ذهنتان به رفتارهای غلط وی، قدرت اثرگذاری بر او را از خود میگیرید، علاوه بر اینکه او توانسته است شما را عصبی و ناراحت کند.
بپذیرید هرکس ماموریتی متفاوت در عالم دارد و میبایست کار خاصی را انجام دهد (این را بارها و بارها با خود تکرار کنید؛ آنقدر که در ذهنتان هک شود). در شرایطی که به طور معمول از کسی آزرده میشوید، توسط این باور هیجانات خود را مدیریت کنید. شرایط رشد او، قوای عقلانیاش، الگوها و تجاربش و باورهایی که کسب کرده و مسائل متعدد در زندگی او، که با شما بسیار متفاوت است و نمیتواند نگاه و رفتار شما را داشته باشد.
نکته جالب این است که هرچه قضاوتگری ما نسبت به دیگران کمتر شود، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران نیز برای ما کاهش می یابد. این خود باعث می شود که کمتر از مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران دچار استرس و آزردگی شویم و بیشتر خود حقیقیمان باشیم، به جای نقابی دروغین، که این خود نقش بسزایی در آرامش ما دارد.
و در نهایت، به یاد داشته باشید که با قضاوتی که درباره دیگران می کنید، خودتان را معرفی میکند، و نه او را.
مصرف چه مواد غذایی در رسیدن به احساس آرامش به شما کمک خواهد کرد؟
-
نوشیدن چای سبز:
به جای عصبانی شدن و ایجاد خشم یک فنجان چای سبز بنوشید. چای سبز منبع غنی از ال کارنتین (یک ماده شیمیایی که به کاهش و فروکش کردن خشم کمک می کند) میباشد.
-
خوردن عسل:
شیرینیجات را با استرس و اضطراب جایگزین کنید و یک قاشق پر از عسل را امتحان کنید. عسل دارای خاصیت مرطوب کننده پوستی طبیعی و آنتی بیوتیک بوده که میتواند التهاب را در نواحی مغز کاهش دهد و یک مبارز حرفهای برای افسردگی و اضطراب در نظر گرفته شود.
-
خوردن شکلات:
فقط حدود یک چهارم اونس از چیزهای شیرین میتواند به آرامش اعصاب کمک کند. شکلات تلخ، سطح هورمون استرس کورتیزول را تنظیم و متابولیسم بدن را تثبیت میکند.
آرامش داشتن به طور کلی در دو وجه آرامش درونی و آرامش بیرونی تعریف میشود که لازم و ملزوم یکدیگر هستند. آنچه در این مقاله مطالعه کردید تعریفی متفاوت از احساس آرامش و راههای پیشنهادی برای داشتن احساس آرامش حقیقی بودهاست.
طبیعی است که این مطلب تنها بخش کوچکی از این موضوع را مورد بررسی قرار داده و مطالعه گسترده و تسلط براین موضوع نیازمند تمرین و تکرار خواهد بود.
دورههای پیشنهادی
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید
یک پاسخ
خدا کافیه برامون