۶ گام در جهت شفای جسم
لحظهای تأمل کنید و خود را مشاهده کنید. در بدنتان در همین لحظه چه احساسی دارید؟ اگر عموما احساس سلامتی میکنید، به دنبال نشانههای ظریف و کوچک بگردید. آیا در گردن خود احساس گرفتگی و انقباض میکنید؟ آیا پشت شما درد دارد؟ آیا گاهگاه دچار سردرد میشوید؟ آیا به طور متوالی احساس خستگی میکنید؟ یا اینکه با بیماریِ جدیتری دست و پنجه نرم میکنید و چندین نشانه و علامت بیماری را در بدنتان مشاهده میکنید؟
خواه شما از علائم نه چندان جدی بیماریهای کوچک آزار میبینید و یا دچار استرس ناشی از بیماری جدیتری هستید، و یا صرفاً به سالم ماندن و طول عمر اهمیت میدهید و درباره آنها کنجکاوید، من قصد دارم در اینجا مطالبی را با شما در میان بگذارم که هیچگاه در دوران تحصیلات پزشکیام آنها را به ما نیاموختند.
جسم شما میداند که چگونه خود را شفا دهد
بدن ما به زیبایی به مکانیزمهای خود-ترمیمی طبیعیای تجهیز شده است که تحتتاثیر افکار، احساسات و باورهای ما قرار دارند. بدن، میداند که چطور سلولهای سرطانی را از بین ببرد، پروتئینهای شکسته شده را ترمیم کند، فرآیند پیری را کُند کند، سموم را دفع کرده و با عفونتها مبارزه کند و در کل ما را سالم نگه دارد. زمانی که این سیستم خود-ترمیمی نمیتواند کارش را به درستی انجام دهد است که بیماریها در بدن نمایان میشوند.
حال نکته اساسی در اینجاست: دستگاه عصبی بدن، دو سیستم عامل دارد – سیستم عامل “جنگ و گریز” که به شرایط پراسترس توسط دستگاه عصبی سمپاتیک پاسخ میدهد و سیستم عامل آرامبخش که توسط دستگاه عصبی پاراسمپاتیک کنترل میشود. تنها زمانی که دستگاه عصبی با آرامش پاسخ میدهد سیستم خود-ترمیمی بدن میتواند فعال شود.
پاسخ استرسی در شما به طور فطری تعبیه شده است تا در شرایطی که حیوان درندهای به شما حمله کرد از شما محافظت کند. اما امروزه ما از حیوانات درنده به خوبی در امانیم، اما با این وجود واکنش های استرسی هنوز در بدن ما به طور متوسط 50 بار در روز فعال میشوند. چگونه؟ امیگدالا در مغز خزنده ما افکار، باورها و احساسات منفیای مثل ترسهای مالی، نگرانیهای ارتباطی، استرسهای کاری، تنهایی و بدبینی را همانند تهدیدهای وحشتناکی چون حمله حیوانات درنده ادراک میکند. و به این علت است که آمیگدالا شروع به هشدار دادن به بدن میکند و بدن ما در این شرایط نمیتواند خودش را ترمیم کند.
6 روش برای فعال کردن مکانیزمهای خود-ترمیمی بدن
شما محکوم به تجربه پاسخهای استرسی نیستید! من در کتاب جدیدم به عنوان “ذهن برتر از پزشکی است: شواهدی علمی مبنی بر اینکه شما میتوانید خود را شفا دهید” به شما یاد میدهم که چطور قدرت طبیعی خود-ترمیمی و شفا را در بدنتان فعال سازید. در ادامه روشهایی که میتوانید خود را توسط آنها شفا دهید را به طور خلاصه توضیح میدهم.
گام اول : باور داشته باشید که میتوانید خود را شفا دهید
آیا شما اعتقاد ندارید که باورهای مثبت میتوانند بدن شما را سالم کنند؟ دوباره دربارهاش فکر کنید. سیستم پزشکی غربی بیش از 50 سال است این امر را پذیرفته که ذهن میتواند بدن را ترمیم کند. ما آن را “اثر دارو-نما” نامیدهایم، و نشان داده شده که این اثر میتواند در 18 تا 80 درصد بیمارانی که به آنها قرص شکر و حتی توهمِ جراحی داده شده بود موجب اثرات فیزیولوژیک و از بین رفتن علائم بیماری شود.
تا زمانی که شما بر این باور باشید که بیماری شما غیرقابل درمان یا مزمن است، نمیتوانید آن را درمان کنید. آیا باورتان نمیشود که بیماریتان قابل خوب شدن است؟ برای اینکه باورتان شود به پروژه بازگشت از بیماری خودانگیخته سری بزنید، در این پروژه، بیش از 3500 نمونه موردی مطالعه شده است که نشان میدهد بازگشت خودانگیخته (یکدفعه) از بیماری ممکن و عملی است و این برای تقریبا همه نوع بیماری گزارش شده است – از سرطان مرحله 4 تا ایدز ، دیابت، فشار خون، تیروئید، بیماریهای اتو-ایمیون، و حتی جراحت درمان نشده در سر.
برای ذهن شکاک و نکتهبین من که خود پزشکم، خواندن این نمونههای موردیِ شفا یافته موجب تغییر ایدهئولوژیام شد. این شبیه است به داستان دویدن یک مایل زیر 4 دقیقه. متخصصین فیزیولوژی ورزشی سابقاً بر این باور بودند که بدن به لحاظ فیزیولوژیک قادر نیست مسافت یک مایل را زیر 4 دقیقه بدود. و هیچ دوندهای هم نتوانسته بود خلاف این را ثابت کند. سپس در سال 1954، روجر بنیستر توانست برای اولین بار یک مایل را در سه دقیقه و پنجاه و نه ثانیه بدود. بعد از اولین باری که این باور نقض شد، دیگر تمام قهرمانان دوی سرعت میتوانستند مسافت یک مایل را زیر 4 دقیقه بدوند. امروزه رکورد جهانی برای یک مایل 3:43:15 است که بیش از 15 ثانیه کمتر از باور فیزیولوژیستهای آن زمان است.
چه میشود اگر باور شما درباره این موضوع که بدنتان نمیتواند خود را شفا دهد شبیه به این باور ناممکن بودن دویدن یک مایل زیر 4 دقیقه باشد؟ دادههای علمی نشان میدهند که وقتی شما باور کنید که شفا ممکن است، در واقع هم همینطور خواهد بود. حال شما چه باوری را انتخاب میکنید؟
گام دوم : از حمایت مناسب استفاده کنید
اینکه بگوییم شما به تنهایی میتوانید خود را شفا بدهید کمی اغراقآمیز است، چرا که شما نیاز دارید به یک راهنما، یا یک شفاگر و یا کسی که باوری بسیار عمیقتر و قویتر در این زمینه دارد که بتواند باورهای شما را زمانی که شک میکنید تقویت کند، و شما را در مسیر شفا همراهی کند. آیا شما افرادی اینچنین را در اطرافتان دارید؟
گام سوم : به جسمتان و شهودتان توجه کنید
هیچکسی بهتر از شما جسمتان را نمیشناسد، حتی پزشکتان. ما پزشکان شاید دستگاه عصبی یا دستگاه جریان خون و آناتومی بدن انسان را بهتر از افراد دیگر بشناسیم، اما شما هستید که میدانید چه چیزی برای جسمتان خوب است یا بد. شما مسئول مراقبت از بدنتان هستید. بنابراین به شهودتان توجه کنید و به چیزی که درباره بدنتان به شما میگوید اعتماد کنید. آیا با شهودتان در تماس نیستید؟ پس به جسمتان گوش فرا دهید که یکی از حاملین پیامهای شهودتان خود جسم است – درد، گرفتگی، تهوع، سرگیجه – از بدن خود بپرسید که چه پیامی برای شما دارد. سپس به آن گوش دهید. این صدای خرد درونی شما است و این صدا همیشه شما را به حقایق مربوط به خودتان هدایت میکند.
گام چهارم : دلیل ریشهای بیماری خود را تشخیص بدهید
پزشک شما یک نوع تشخیص را در مورد شما به شما ارائه خواهد کرد – میگرن یا سندروم روده تحریکپذیر و یا سرطان سینه. اما تشخیصی که منظور من در اینجا است دلیل ریشهای هست که پاسخهای استرسی شما را فعال کرده و سیستم خود-ترمیمی بدنتان را از کار انداخته است، و بنابراین بدن شما را نسبت به بیماریها آسیبپذیر کرده است.
آیا میدانید کدام جنبههای زندگیتان پاسخهای استرسی را در شما ایجاد میکنند؟ و شما نسبت به چه فعالیتهایی که پاسخهای آرامشی در شما تولید میکنند بیتوجه هستید – فعالیتهایی مثل مدیتیشن، ابزارگری خلاقانه، خنده، وقت گذاشتن برای کارهایی که دوست دارید انجام بدهید، ماساژ، یوگا و یا بازی با حیوانات؟
بیماری معمولاً یک پیام بیدار باش برای فرد است، و ما را با واقعیتی که برای زندگیمان انتخاب کردیم روبهرو میکند. ما یا میتوانیم نقش قربانی را در این جریان بازی کنیم و یا از این بیماری به عنوان فرصتی برای هشیار شدن استفاده کنیم. اگر شما با مشکلی جسمی دست و پنجه نرم میکنید، فکر میکنید دلایل ریشهای آن چه چیزهایی هستند؟
گام پنجم : برای خود نسخه بنویسید
منظور ما از نسخه البته آن نوعی از نسخه نیست که در داروخانه بتوانید آن را تهیه کنید، هرچند که ممکن است دارای مواردی از پزشکی غربی نیز باشد، اما در اصل این نوع نسخه یک برنامه عملی خود-جوش است که بدن شما را برای رسیدن به سلامتی بهینه و بهبود کامل آماده میسازد.
بنابراین از خودتان بپرسید، “بدن من برای شفا یافتن به چه چیزهایی نیاز دارد؟” نسخه شما میتواند شامل رژیمهای غذایی و برنامه درمانی همسو با پزشکی متعارف باشد. اما همچنین میتواند شامل خارج شدن از یک رابطه آسیبزننده، استعفا از شغلی که شیره جان شما را میمکد، اضافه کردن مدیتیشن به برنامه روزانهتان، انجام اقداماتی برای پرداخت بدهیهایتان، یا دنبال کردن کاری که به آن علاقهمندید باشد.
هرچقدر میتوانید این موارد را با دقت مشخص کنید و سپس شهامت انجام دادن آن را در خود جمع کنید و این اقدامات را یکی یکی انجام دهید.
گام ششم : نسبت به نتایج کار مقاومت نداشته باشید
در موارد معدودی ممکن است با وجودی که فرد همه اقدامات فوق را انجام داده است، اما هنوز بیماری در او ادامه داشته باشد. آیا این فرد جایی را اشتباه رفته؟ و یا تقصیر او است که هنوز بیمار مانده است؟ البته که نه – و هر نوع گفتگویی که حاکی از احساس گناه، سرزنش یا شرم برای فردی که در مسیر شفا قرار گرفته باشد، منجر به پاسخهای استرسی بیشتری میشود و به بدن آسیب زیادی میزند.
بنابراین چه باید کرد؟ در اینجاست که هنر تسلیم شدن را باید استفاده کرد. برخی از بیماران همه کارهایی که به آنها گفته میشود را به درستی انجام میدهند و شفا نیز پیدا میکنند ولی برخی دیگر نه. اما چرا؟ تنها جوابی که به ذهن میرسد، رسالت معنوی است: به این معنا که هریک از ما به دلیلی به این دنیا میآییم. گاهی لازم است درسهایی کسب کنیم و گاهی زمان آن فرا میرسد که این دنیا را ترک کنیم. گاهی بیماری یک درس معنوی برای فرد است تا درسهای زندگیاش را بگیرد و رسالت معنویاش را بدین شکل ایفا کند.
من معتقدم که اگر شما این مراحل را انجام داده باشید، همه آنچه در توان شماست برای محقق ساختن شفا در جسم و جانتان انجام دادهاید و نتیجه دیگر خارج از دستان شماست. بنابراین نفس عمیقی بکشید و بدون مقاومت نسبت به هر نتیجهای که از انجام این مراحل گرفتهاید عکسالعمل نشان دهید، به نیروی هستی ایمان داشته باشید و اجازه دهید هر شرایط جسمی که دارید فرصتی برای بیداری معنوی شما باشد.
نوشته شده توسط دکتر لیزا رنکین
ترجمه توسط مارال شیخزاده
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
خیلی عالی بود واقعا ممنونم
ممنونم بابت شفاف سازی بی بدیل .واقعا هیچ شک و شبه درکار نبور
سلام و سپاس از اشتراک این مطلب درمانگر و سپاس از نویسنده و مترجم
واقعا عالی بود من ازتون بسیار ممنونم
الان دیگه شفا پیدا کردم