شناخت تفاوت رفتار منطقی و غیر منطقی شاید کمی نیاز به دقت و مطالعه داشته باشد اما به طور کلی باید بدانید که اعمال ما یا توسط ذهن آگاهانه ما یا از ضمیر ناخودآگاه ما تعیین می شود. ذهن آگاه از ارزش های اخلاقی تعیین شده توسط جامعه پیروی می کند در حالی که ضمیر ناخودآگاه ما از ارزش های اخلاقی ذهنی خود پیروی می کند که در کودکی آموخته ایم و به طور معمول ذهن آگاه ما تصمیم می گیرد.
توجه : کاربر گرامی اگر می خواهید از تفاوت های انسان های منطقی و احساسی اطلاعات کسب کنید کافیست برروی لینک تفاوت افراد منطقی و احساسی کلیک کنید.
آیا تا به حال به غیرمنطقی بودن متهم شده اید؟ شاید یکی از دوستان یا همکاران احساس کرده باشد که شما غیر منطقی یا غیر عقلانی هستید. رفتار غیرمنطقی معمولا نامطلوب است و حاوی بار و احساس منفی است. ما انسان ها عموما به جای رفتار غیرمنطقی، بیشتر تمایل داریم رفتارهای قابل پیش بینی، معقول و منطقی داشته باشیم.
در جهت منطقی رفتار کردن، تصمیم میگیریم و به گونه ای عمل می کنیم که به بهترین وجه نیازهای خود را برآورده کنیم. به این ترتیب رفتار منطقی هدفگرا است. رفتار منطقی زمانی اتفاق میافتد که ما به دنبال اهدافی مطابق با اولویت های خود باشیم. وقتی فردی مطابق با ترجیحات و اولویت های خود رفتار نکند، رفتار او غیر منطقی است. از آنجا که افراد معمولا ترجیحات و اولویت های خود را تغییر می دهند، گاهی اوقات رفتار آنها غیر منطقی تلقی می شود.
تفاوت رفتار منطقی و غیر منطقی در قالب یک مثال:
رفتار غیر منطقی درواقع شناخت ، تفکر ، گفتگو یا عمل کردن بدون عقلانیت است. به طور کلی این عمل یا عقیده ای است که از طریق استفاده ناکافی از دلیل یا از طریق پریشانی عاطفی یا کمبود شناختی انجام می شود. خیلی از انسان ها قادر به درک غیر منطقی بودن رفتار خود نیستند و معتقدند که کاملا منطقی رفتار می کنند احتمالا به دلیل نقص در استدلالشان یا
ظاهرا رفتار و تصمیمات غیر منطقی بهینه هستند، اما ناخودآگاه بر اساس علایق “پنهان” که برای ذهن آگاه، شناخته شده نیست، گرفته می شوند.
دانشجویی را در نظر بگیرید که در فقر زندگی می کند، اما به طور مداوم برای موفقیت تحصیلی اش نمرات بالایی دریافت می کند. تصور کنید که او غالبا ساعت ها درس می خواند. یک روز، او از فرصتی برای گرفتن بورسیه برای ادامه تحصیل مطلع می شود.
والدین او را به درخواست بورسیه تحصیلی ترغیب می کنند. احتمالا پیش بینی می کنید که او همچنان نمرات خوبی کسب می کند، برای بورس تحصیلی اقدام می کند، قبل از رسیدن موعد آن درخواستش را میفرستد و دستورالعمل های درخواست را به درستی دنبال میکند. به این ترتیب، رفتار قابل پیش بینی و معنادار او منطقی و عقلانی به نظر می رسد.
حال فرض کنید این دانشجو پس از سالها کسب امتیاز عالی برای عملکرد تحصیلی اش، دچار افت تحصیلی میشود و در چند تا از درسهایش مردود میشود. گاهی اوقات، او حتی در کلاسهایش هم شرکت نمیکند.
وقتی او این فرصت را پیدا میکند تا برای بورس تحصیلی اقدام کند، اگر این فرصت را نادیده بگیرد و اقدامی برایش نکند و دانشجو مهلت درخواست را از دست بدهد و یا دیگر وقت خود را صرف مطالعه یا خواندن نکند، والدین او گیج می شوند زیرا رفتار او با عملکرد گذشته یا نیازهای مالی فعلی اش همخوانی ندارد. بنابراین والدین او نتیجه می گیرند که او رفتار غیر منطقی دارد.
شاید دلیل این رفتار و تصمیم این باشد که او نمی خواهد تحصیلات خود را ادامه دهد. شاید دانشجو نسبت به فقر خود بی اهمیت شده باشد یا شاید درگیر یک رابطه عاشقانه شده باشد و اکنون اولویت های جدیدی برایش پیدا شده باشد. با این حال، مادامی که والدین از تغییر اولویت ها و ترجیحات دانش آموز آگاهی نداشته باشند، رفتار او توسط والدین غیر منطقی تلقی می شود.
توجه : در صورتی که می خواهید رفتاری معقول و منطقی داشته باشید و تصمیمات منطقی را جایگزین غیر منطقی کنید کافیست از دوره هایی چون هوش هیجانی، تفکر عقلانی، مدیریت استرس و مدیریت اضطراب استفاده کنید.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: