رویدادهای زندگی دائماً با ما سخن می گویند و درس های مهم نگرفته مان را گوشزد می کنند معمولاً بدون توجه و بی تفاوت از کنار آنها گذر می کنیم.
اگر تا ابد بدنبال راه حلی برای مشکلاتتان در بیرون از خود بگردید موفق به رشد و کمال نخواهید شد. تمامی ضعف ها و بیماریها، حاصل افکار و باورهای نادرست متفاوتی است که باید بشناسیم و آنها را اصلاح کنیم.
با اصلاح اشتباهاتمان استحقاق درک حقایق هستی را پیدا می کنیم و این بزرگترین موهبت هستی است. افراد در حال رشد آگاهی همیشه ناظر بر خود افکارو احساسات شان هستند.
یک هدف مهم سالک معنوی این است که مدام یاد بگیرید. درون جبر شرایط قدرت اختیار است. یعنی با این واقعیتها چگونه برخورد کنیم ( قصه دو برادر محکوم به اعدام و وکیل ). تصمیم بگیرید در هر شرایطی در دردناک ترین و دشوارترین رویدادها با احترام و پذیرش عکس العمل درونی بدهید و آن جریان را با این پاسخ متبرک سازید.
در برخورد با افرادی که شما را ناراحت می کنند بیشتر از اینکه تمرکزتان را به آنها بدهید اثر رفتار آنها را بر خود جستجو کنید اینکه او امروز با این رفتار کدام وجوه مرا فعال کرد و بیرون آورد. اینکه عملاً چه کردید مهم نیست اینکه چه گفتید و درباره او چه تصورات و گفتگوهایی داشتید مهم است. چون بعضی ها به آسانی دست از نقابشان برنمی دارند. ولی هر چه کنید ( حتی درونی ) با جسم و روح خود کرده اید.
تعابیر شما واقعیتها را می سازند واقعیت زندگی تان را. مراقب باشید به دیگران اجازه ندهید شما را جهت دهند. باور نکنید دیگران می توانند بر روابط – سلامت و زندگی تان تأثیراتی جدی بگذارند. این کاملاً به شما بستگی دارد. با آنها نجنگید چون گیر می کنید و آنها شما را هدایت می کنند. ( قصه دیوژن و اسکندر کبیر)
در جستجوی کشف بخش الهی وجودتان باشید. در هر کس و هر رویداد، بدنبال خود باشید چه اثری بر من داشت؟ من چه گفتم؟ به چه قصدی؟
مطالب مرتبط:
سوالاتی برای خودشناسی
ضرورت خودشناسی
چگونه وابستگیها ما را محدود میکنند؟
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: