آموزش‌ مهارت‌های زندگی

چگونه با موانع موجود برای تغییر روبه‌رو شویم؟

 

خانمی سوال پرسیدند: آدم تلاش می‌کند تا خودش، باورها و رفتارهایش را در جهت مثبت تغییر دهد. اما وقتی در خانه پدر و مادری عصبی هستند و باعث عدم آسایش می‌شوند، تمام تلاش‌ها بی‌ثمر می‌شود.
لطفا راهنمایی کنید.

دکتر فلاح: مسیر تغییر پر از فراز و نشیب و موانعی است که خیلی از آن‌ها را نمی‌توان پیش بینی کرد. پدر و مادرتان را به عنوان موانعی که مسیر تغییر را برای شما دشوار می‌کند بپذیرید و انتظار نداشته باشید که آن‌ها برای تغییر به شما کمکی کنند. همین که شما آماده باشید که با رفتارهای منفی آن‌ها برخورد کنید و نسبت به آن‌ها مقاومت و اعتراض نکنید، یعنی آن واقعیت مانع ادامه دادن شما نمی‌شود.

برای اطلاعات بیشتر به دوره اصول تغییر مراجعه کنید.

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید

دکتر ویدا فلاح در اینستاگرامدکتر ویدا فلاح در تلگرامدکتر ویدا فلاح در آپاراتدکتر ویدا فلاح در یوتیوبدکتر ویدا فلاح در فیسبوک

اشتراک گذاری:
Telegram
WhatsApp
Email
Facebook
Print
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید

یک پاسخ

  1. بنظرم نباید به افرادی که به خودشون اجازه میدن تو رو قضاوت کنن و از قصد تو ایراد بگیرن، اطلاعات زیادی داد. این افراد چون به تو اعتماد ندارن سعی میکنن اقداماتت رو کنترل کنن و به وضعیت مطلوب خودشون در بیارن. راجب تصمیمت با همه حرف نزن و از داشتن پدر مادر عصبی هم شاکر باش. مگر هدف تو این نبود که رفتار ها و باور های خودت رو در جهت مثبت تغییر بدی؟! پس چرا از دست پدر و مادرت آزرده میشی؟ از همین شرایط استفاده کن و به هدفت برس. مثلا به خودت بگو “من از دست پدر و مادرم که عصبی هستن، ناراحت نیستم، با اونها به آرامی و معقولانه رفتار میکنم تا اون هارو عصبی نکنم، اون ها رو متقاعد و وادار به تغییر نمیکنم”، چون هرچه بیشتر تلاش کنی تا چیزی رو در فردی تغییر بدی، لجبازی و یک دندگی اون رو برای مخالفت افرایش میدی. و همچنین بگو “من روی رفتار های خودم تمرکز میکنم تا بتوانم اون ها رو کنترل کنم، و شرایط بیرونی من مانع رسیدن من به هدفم نیستن” بخوام ی مثال بزنم، مثل نیلورفرآبی، که توی مرداب کثیف و گل آلود شکوفا میکنه و گل میده و نمیذاره شرایط بیرون و اطرافش مانع گل دادنش بشه و با اون مرداب جدال نمیکنه و به اون احترام میذاره و خودش گل میده. تو هم با پدر و مادرت بحث نکن و با آرامش با اونها رفتار کن، هر چه هم شد، هر چه هم شد، نذار دنیای اطرافت تو رو کنترل کنه و به اونها احترام بذار و با این وجود روی رسیدن به هدفت کار کن. و بدون که اگر پدر و مادری عصبی نداشتی، مجبور نبودی روی خودت کار کنی. اگر پدر و مادرت آروم بودن چی؟ اونوقت چطور میخواستی به هدفت برسی؟ خدا هم هیچوقت تصمیم اشتباه نمیگیره و بخاطر همین هم اونها عصبی هستن تا این فرصت رو داشته باشی، باید هوشیار باشی تا بفهمی. ایشالله که به هدفت میرسی

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *