کنترل شدگی
انتظارات اجتماعی و خانوادگی معمولا ما را مجبور می کنند که فکر کنیم بعضی کارها را باید انجام بدهیم – من باید به دانشگاه بروم و مدرکم را بگیرم یا من نباید دنبال علاقه ام بروم چون علاقه ام برایم پول و موقعیت خوبی ایجاد نمی کند، باید شغلی را انتخاب کنم که خانواده و جامعه تایید می کنند. همه ما از این باید و نبایدها در ذهن‌مان داریم. اما زمانی که چنین گفتگوهای ذهنی‌ای داریم، باید بدانیم داریم با کی صحبت می‌کنیم؟ می‌خواهیم رضایت چه کسی را جلب کنیم؟ و چرا اصلا می‌خواهیم رضایت دیگری را به قیمت نارضایتی خودمان کسب کنیم؟
بهتر نیست آنچنان که می‌خواهیم زندگی کنیم؟ این زندگی تنها یکبار اتفاق می افتد، بنابراین چرا طوری زندگی نکنیم که در انتها، از خودمان و آنچه تجربه کردیم یا نکردیم رضایت داشته باشیم؟
خود را به خاطر توقعات و باید و نبایدهای دیگران (تا جای ممکن و معقول!) محدود نکنید. این زندگی شماست و متعلق به مادر یا پدر، فرزندان شما و … نیست! اجازه ندهید کنترلگری اطرافیان شما را تحت تاثیر قرار دهد و اجازه ندهد آنچنان که می‌خواهید و یا طبق اصول و قواعد فردی‌تان زندگی کنید.
کنترلگری
اگر شما آن فردی هستید که به فرزند، همسر یا اطرافیان‌تان دستور می‌دهید، با کنترلگری برخورد می‌کنید و می‌خواهید همه را مطابق متر خودتان اصلاح کنید، لطفا این کار را نکنید!
باید و نبایدهای شما توسط عینک و فیتلرهای ذهنی شما تعریف شده اند و جهان شمول نیستند. آنچه شما خوبِ قطعی می شمارید ممکن است در جای دیگر یا موقعیت دیگری بد و ناپسند باشد. نگاه قطعی و مطلق گرایانه خود را تعدیل کنید، نقطه نظرهای متفاوت را تصور کنید و به زبان ساده تر، به جای کنترلگری، خودتان را جای دیگران بگذارید.
آنگاه می‌بینید، فرزند شما می خواهد که جوانی کند، تجربه می‌خواهد، هیجان می طلبد، همسر شما کمی زمان برای خلوت کردن با خودش می‌خواهد، شما را دوست دارد اما زمان هایی برای تنها بودن و یا با دوستانش بودن هم نیاز دارد، اطرافیان شما قواعد و باورهای خودشان را دارند و اگر مسیرشان به نظر شما اشتباه است، این تصمیم و انتخاب آنهاست، توصیه کنید، اما نه با تحکم، و نه به شکل نصیحت های پی در پی.
این جذابیت شما، اثرگذاری شما و اقتدارتان را در همه این ارتباطات کم و ضعیف می کند.
از تفاوتها لذت ببرید، آنها را با آغوش باز بپذیرید و بگذارید زندگی به شکلی متنوع در جریان باشد، نه با یک الگوی منظم و خشک و از پیش تعریف شده.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
3 پاسخ
دقیقا درسته ما همگی درحال کنترل کردن همدیگریم. ای کاش با تمرین و تغییر خودمان زندگیمون رو شاد کنیم و به آرامش برسیم.
دقیقا ، موافقم، ممنونم از راهکارهاتون، اصلا شاید اگر کنترلگری مون رو کم کنیم همه چیز بهتر از انچه توقع داشتیم پیش بره و دیگران هم کمتر مارو کنترل کنند
ممنون مطلب مفیدی بود اگر تکنیک‌های کاربردی و تمرین هایی رو برای کار کردن روی کنترلگری بزارید ممنون میشم