آموزش‌ مهارت‌های زندگی

شناخت قبل از ازدواج

چگونه به شناخت قبل از ازدواج برسیم؟ | اهمیت تفاوت‌ها و شباهت‌ها در انتخاب همسر 

شناخت قبل از ازدواج از پیش‌نیازهای شروع یک پیوند زناشویی موفق است. اهمیت شناخت متقابل پیش از ازدواج را در مقاله امروز بررسی خواهیم کرد

زندگی انسانی در بعد جمعی و فردی خود متشکل از ایستگاه‌های متعدد است. یکی از این ایستگاه‌ها ازدواج است که فرد تصمیم می‌گیرد از یک جایی به بعد، مسیر زندگی خود را با همراهی شخص دیگری ادامه دهد. کسی‌ که با او احساس همدلی و همراهی بیشتری نسبت به سایر اطرافیان دارد و گاهی این انتخاب توام با عشق است. در این مقاله قصد داریم به بررسی اهمیت شناخت قبل از ازدواج و راه‌های رسیدن به شناخت متقابل پیش از ازدواج بپردازیم.

کلاژ شما برای شناخت قبل از ازدواج چگونه است؟

شاید وقتی قصد دارید نگاهی به معیارها و استاندارد‌های لازم  برای شناخت و تعیین همسر مناسب بیندازید، با انبوهی از بایدها و نباید‌ها مواجه شوید. سیلی از استانداردها که گاهی شک می‌کنید آیا می‌توان همه را در یک فرد جست؟ آیا واقعاً شخصی پیدا می‌شود که مُتصِف به همه‌ی این اوصاف باشد؟ مگر نه اینکه نقص از ملزومات زندگی انسانی است؟ همه‌ی انسان‌ها تفاوت‌ها و یا نقص‌های خاص خود را دارند، پس با این همه معیار ریز و درشت چه باید کرد؟

قبول دارم اگر بخواهیم کمالات یک همسر خوب را بر‌شماریم، تا بی‌نهایت می‌توانیم ادامه دهیم؛ ولی نکته‌ی مهمی که نباید از آن غافل شد، این است که کلاژ تو چیست؟ در واقع، سوال اساسی این است که برای شما چه معیارهایی اهمیت  دارد؟ هر معیار مهم دقیقاً چقدر اهمیت دارد و چقدر در نظر شما حیاتی است. برای مثال تحصیلات دانشگاهی و اهمیت آن در نظر همه‌‌ی افراد یکسان نیست. یا مثلاً توان مدیریت مسائل اقتصادی برای همه‌ی افراد جایگاهی ویژه و حیاتی‌ ندارد.

پس به این فکر کنید از میان صدها معیار برای تشخیص و تعریف یک فرد مناسب برای ازدواج، کدام معیارها برای شما از همه اساسی‌تر و مهم‌تر است. برای این‌کار می‌توانید از میان تمام معیار‌ها، بیست معیار مهم و حیاتی را در نظر گرفته و آن‌ها را اولویت‌بندی کنید.

تصور کنید در کلاژ شخصی شما از تعریف یک فرد مناسب برای ازدواج، گزینه‌های تشابه فرهنگی، خوش‌صحبتی، ملائت مالی کافی، تحصیلات دانشگاهی و برون‌گرا بودن وجود دارد. به این فکر کنید از میان این پنج معیار کدام‌یک برای شما حیاتی‌ترین است به حدی که اگر آن ویژگی نباشد، سایر ویژگی‌ها نمی‌تواند شما را متقاعد کند تا این شخص را انتخاب کنید.

پس در قدم اول برای رسیدن به شناخت قبل از ازدواج، کلاژ خود را از مجموعه ویژگی‌های لازم تعریف کنید و فراموش نکنید قرار نیست کسی را پیدا کنید که شبیه دلداده‌ی خیالی‌تان باشد و از هر جهت بی‌نقص باشد. نقص‌ها و تفاوت‌ها از بدیهیات زندگی انسانی‌اند. 

پنج نشانه‌ی حیاتی که برای همه‌ی کلاژ‌ها یکسان است

گفتیم که از میان انبوه معیارها‌ها و استاندارد‌ها تلاش کنید کلاژ خود را بسازید و مشخص کنید برای شما چه معیارهای اساسی‌ است و اهمیت دارد. در این میان، پنج ویژگی اساسی یکسان در همه‌ی کلاژ‌ها وجود دارد و بهتر است قبل از بررسی سایر معیارها ابتدا تکلیف خود را با این پنج مورد مشخص کنید.

۱. مسئولیت پذیری

مسئولیت‌پذیری یکی از مقدمات رسیدن به تصمیم‌گیری بالغانه است. کارل یونگ معتقد بود انسان رشد‌یافته کسی است که نه تنها مسئولیت آن‌چه را خود انتخاب کرده؛ بلکه مسئولیت آن‌چه نقشی در انتخاب آن نداشته است را می‌پذیرد. 

هنگام بررسی مقدمات شناخت قبل از ازدواج، اولین موضوعی که بهتر است به آن دقت کنید این است که طرف مقابل شما چقدر مسئولیت زندگی خود را پذیرفته است؟ آیا از آن دسته انسان‌هایی است که زمین و زمان را به‌خاطر وضعیت فعلی خود مقصر می‌داند؟ آیا همواره معتقد است اگر شرایط به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد، حتمن زندگی موفق‌تری داشت؟

آیا در ابتدایی‌ترین بحث‌ها و اتفاق‌ها نیز تلاش می‌کند دیگری را مقصر جلوه دهد و همواره تقصیر را به گردن شما می‌اندازد؟ از همه‌ی این‌ها بدتر آیا هنوز انتظار دارد والدین او شخصی‌ترین کارهای او را سروسامان دهند؟ نوبت دندان‌پزشکی برایش بگیرند و لباس سال نو را برایش خریداری کنند؟ 

این نشانه‌ها نمایانگر این است که فرد از بلوغ عاطفی فاصله‌ی زیادی دارد و هنوز نمی‌تواند مسئولیت زندگی خود را بپذیرد؛ پس قاعدتاً نمی‌تواند در کنار شما رفتاری مسئولانه داشته باشد. احتمالاً منتظر است بعد از والدین، این شما باشید که مسئولیت کارهای او را می‌پذیرید. اگر به ‌دلخواه او این کار را انجام ندهید از شما دلگیر خواهد شده و شما را مقصر خواهد دانست.

۲. استقلال

یونگ معتقد بود تنها کسانی که خیانت کردن بلد باشند، می‌توانند همسران وفاداری باشند.

یکی از برداشت‌هایی که می‌توان از این عبارت تکان‌دهنده داشت این است که فردی برای ازدواج مناسب است که ابتدا یاد گرفته باشد به قوانین والدین خود خیانت کرده،‌ به آنها پشت‌پا بزند. در واقع باید بلد باشد با قوانین خود زندگی کند.

بایدها و نبایدهای زندگی او متعلق به خودش است. نه اینکه الزاماً با قوانین والدین و یا جمع تعارض داشته‌ باشد. خیر، ممکن است کاملاً مطابق و هم‌راستا نیز باشد؛ اما با این تفاوت بزرگ که قوانین به او القا نشده و او چشم بسته همه چیز را نپذیرفته است. به‌سهم خود و در حد توان خود همه‌ی باید‌ها و نباید‌ها را بررسی کرده و آن‌چه را با اولویت‌ها و سبک زندگی او هماهنگ بوده، در کوله‌ی ارزش‌های زندگی خود جا داده است.

وقتی فرد قوانین و اصول والدین یا اطرافیان خود را ادامه می‌دهد بدون اینکه خود درک صحیحی از آن‌ها داشته باشد، دیگر ارتباط یک رابطه‌ی دونفره نیست؛ بلکه یک رابطه‌ی شکست‌خورده‌ی چند نفره است که هر کس در آن ساز خود را می‌زند.

پس در طی مراحل شناخت قبل از ازدواج، به این موضوع دقت ویژه داشته باشید که فرد قوانین و اصول چه کسی را زندگی می‌کند.

۳. شفافیت

طبیعی است همه‌ی ما سلیقه‌ها و ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را داریم و طبیعی‌تر اینکه گاهی این ویژگی‌ها با صفات بارز دیگران متفاوت است. گاهی همین تفاوت‌ها در کنار نقص‌های ارتباط کلامی یا رفتاری، منجر به ایجاد سوء‌تفاهم در رابطه می‌شود و ممکن است ما احساس کنیم آن‌طور که باید درک یا شنیده‌ نشده‌ایم. 

در این حالت مهمترین و حیاتی‌ترین ابزار برای این‌که طبیعی‌ترین اتفاق در روابط انسانی تبدیل به یک بحران جبران‌ناپذیر نشود، این است که بتوانیم به صورت شفاف خود را ابراز کنیم و از آن‌چه خاطرمان را آزرده کرده است حرف بزنیم.

خود‌ابرازی و خود‌شفافی یکی از نشانه‌های بارز بلوغ عاطفی است که نشان می‌دهد فرد نه تنها احساسات خود را از هم بازمی‌شناسد، بلکه می‌تواند به نحو شفاف آن‌ها را بروز دهد، درباره‌ی آن حرف بزند و این اجازه را به طرف مقابل خود دهد تا در مورد آن توضیح داده و نظر خود را بیان کند.

در طی مراحل شناخت قبل از ازدواج، به این نکته دقت اساسی داشته باشید که اگر طرف مقابل شما نمی‌تواند دغدغه‌ها، ناراحتی یا اولویت‌های خود را به‌طور شفاف بروز دهد، در اکثریت قریب به اتفاق مواقع با راه‌هایی چون قهر کردن، دوری جستن، با طعنه و کنایه سخن گفتن و یا خشم‌های افسارگسیخته‌ خود را بروز خواهد داد و بدیهی است تا زمانی که فرد مهارت خود‌ابرازی را نیاموخته باشد، یک‌ پای رابطه به‌طور اساسی می‌لنگد.

۴. تعهد

تعهد یا عدم تعهد چیزی ورای خیانت کردن است. در روابط عاطفی و زندگی مشترک بین انسان‌ها، خیلی مهم است که هر کدام از دو طرف رابطه نسبت به حال خوب یا بد طرف مقابل، خود را مسئول بداند. اگر شریک عاطفی ما از لحاظ روحی خسته است و نیاز دارد در بازه‌ی زمانی مشخص و محدودی، ما در انجام وظایف به او کمک کنیم، این یاری رساندن نشان از تعهد بالای دو طرف نسبت به احوالات طرف مقابل دارد؛ این‌که به‌هم کمک کنیم هر دو زندگی بهتری را تجربه کنیم و از زندگی بیشتر لذت ببریم؛ این‌که همراهی انسان‌ها تنها در خوشی‌ها نیست و در مشکلات و بحران‌ها نیز یکدیگر را همراهی و حمایت کنیم؛ این‌که در قبال حال خوب هم احساس مسئولیت کنیم و متعهد باشیم تا اگر کاری از ما برمی‌آید، دریغ نکنیم.

در مواقع بحران نقش تماشا‌چی را نداشته باشیم و منتظر نمانیم تا طرفمان خودش از پس مشکلات بر‌بیاید و بعد دوباره تازه‌نفس به ما بپیوندد. از آن مهم‌تر شرایط را برای او سخت‌تر و پیچیده‌تر نکنیم. پس یکی از حیاتی‌ترین معیارهای لازم برای رسیدن به شناخت پیش از ازدواج، معیار تعهد است.

۵. جذابیت

حتماً تا به‌حال این را شنیده‌اید که محبت به مرور ایجاد می‌شود. این گفته‌ی نادرستی نیست، ولی مطمئن باشید که میل تنانه به مرور ایجاد نمی‌شود. ازدواج ترکیبی از صمیمیت، وفاداری، شور و شهوت است. طبیعی است که در طول مسیر زندگی مشترک  یکی از ایستگاه‌هایی که قرار است در آن توقف کنیم و از آن لذت ببریم، شهوت و رابطه‌ی جنسی است.

خیلی مهم است که شما نسبت به شریک عاطفی خود میل تنانه داشته باشید و در واقع جسم و تن او برای شما جذاب باشد. اگر از ابتدا این میل وجود ندارد فکر نکنید که در طول زمان ایجاد خواهد شد. بی‌توجهی به این نکته‌ی مهم می‌تواند در آینده چالش‌هایی جدی در زندگی شما ایجاد کند. پس به این موضوع نیز در کنار چهار معیار اساسی شناخت قبل از ازدواج، توجه ویژه داشته باشید.

تفاوت‌ها را در شناخت قبل از ازدواج جدی بگیرید

تکلیف ما با شباهت‌ها معلوم است، انسان در هر مرحله‌ای از رابطه هم که باشد، شباهت‌ها را دوست دارد و با وجودشان دلگرم می‌شود. ناخودآگاه در همه‌ی روابط خود به دنبال نقاط مشترک می‌گردد. نقاط مشترک باعث می‌شود کمتر احساس تنهایی کنیم و برای ادامه‌ی زندگی هراس کمتری به دل راه دهیم.

این تفاوت‌هاست که کار را سخت می‌کند، ما را به چالش می‌کشد و گاهی ممکن است رابطه را تا مرز نابودی پیش ببرد. 

در زندگی مشترک، تفاوت‌ها بیش از هر رابطه‌ی دیگری ممکن است چالش‌برانگیز باشد. در دوستی‌ها بعد از وقوع چند چالش ممکن است تصمیم به ترک دوستی بگیرید. در روابط همکاری ممکن است از ادامه‌ی همکاری صرف‌نظر کنید؛ ولی در زندگی مشترک، خواه‌ ناخواه مجبورید پای کار بایستید و تکلیف خود را با تمام ابهام‌ها و تفاوت‌ها مشخص کنید. خانواده در تمام طول تاریخ بشر یکی از مهم‌ترین نهاد‌های زندگی جمعی بوده است و به‌راحتی قابل رها کردن نیست.

در این میان بهتر است به برخی تفاوت‌ها قبل از شروع رابطه به طور جدی و در واقع در مراحل شناخت قبل از ازدواج پرداخت.

تفاوت فرهنگی

تفاوت فرهنگی امری محتمل و ناگزیر است. انسان‌ها در خانواده‌های مختلف بزرگ می‌شوند، جایگاه‌های اجتماعی متفاوتی  دارند و در طبقات اجتماعی متفاوتی باید‌ها و نباید‌ها را فرا گرفته‌اند. پس طبیعی و بدیهی است که از لحاظ فرهنگی متفاوت باشند و ارزش‌های متفاوتی را گرامی بدارند.

در طی مراحل انتخاب پیش از ازدواج، بهتر است به این نکته دقت ویژه داشته باشید. شاکله‌ی شخصیتی شریک عاطفی شما را مجموعه‌ای از عوامل مختلف شکل داده است و شما نمی‌توانید تاثیر هیچ‌کدام را نادیده بگیرید.

تفاوت‌ها تا حدی طبیعی هستند اما از یک جایی به بعد نیاز به درک متقابل و پذیرش مطلق دارد. ابتدا از خودتان بپرسید آیا همه‌ی تفاوت‌های موجود را می‌توانید بپذیرید و محترم بشمارید. می‌توانید بدون اینکه قضاوتی از آن داشته باشید به شریک زندگی خود اجازه دهید با تاثیرپذیری از فرهنگ خود، زندگی مشترکش را با شما ادامه دهد؟ او چطور؟ آیا او نیز به پذیرش و درک کامل نسبت به این موضوع رسیده است؟

تفاوت سنی

حساسیت نسبت به این موضوع در حال حاضر نسبت به زمان‌های گذشته کمرنگ‌تر شده است و این روزها مصادیق بسیاری را می‌بینیم که یا زن از مرد بزرگتر است و یا بین دو طرف اختلاف سنی نسبتاً زیادی وجود دارد.

معیار قطعی و ثابتی برای تعیین سن مناسب بین دو طرف وجود ندارد و در مصداق‌های متفاوت می‌توان شاهد نتایج متفاوت بود.

گاهی مرد اگرچه سن پایین‌تری دارد؛ اما به سبب شرایط زندگی و تجربه‌های منحصربه‌فردی که از سر گذرانده است، درک و آگاهی بالاتری نسبت به سن خود دارد و گاهی نیز زن علی‌رغم اینکه مسن‌تر است، اما هنوز هم توانسته شور نهفته‌ی زندگی را در خود زنده نگه دارد و این ترکیب از آن‌ها زوج موفق و خوشبختی می‌سازد.

پس بهتر است به صورت مصداقی و موردی به سطح آگاهی، درک و شخصیت دو طرف نگاه کرد و بدون توسل به معیارهای کلی، آن را به صورت موردی تحلیل کرد. شاید جمله‌ی «مهم تفاهم است.» چندان هم بی‌راه نباشد به شرط این‌که بدانیم تفاهم به معنای بلوغ عاطفی طرفین و میزان پذیرش آن‌ها نسبت به شرایط است.

تفاوت مذهبی

در روان‌شناسی تحلیلی اضطراب معنا در کنار اضطراب مرگ و تنهایی یکی از اضطراب‌های اساسی بشر به‌حساب می‌آید. 

بدیهی است انسان‌ها در شرایط متفاوت برای مهار این اضطراب به‌راه‌ها و روش‌های متفاوتی متوسل شده‌اند. برخی به دنبال کارهای عام‌المنفعه می‌روند و برخی دیگر به رشد فکری و شخصیتی خود می‌پردازند. بعضی هم از مذهب کمک می‌گیرند و همه‌ی این انتخاب‌ها در جای خود شایسته و قابل احترام است.

دین همواره نقش موثر خود را در یافتن معنا و کنترل اضطراب مرگ ثابت کرده است؛ چنانچه اروین یالوم در کتاب خود با نام روان‌درمانی اگزیستانسیال به‌صراحت اعلام می‌کند اضطراب مرگ در بین انسان‌های مذهبی کمرنگ‌تر است.

در میان زوجین گاهی پیش می‌آید که طرفین از لحاظ مذهبی نظر یکسانی ندارند و ممکن است بین آن‌ها اختلاف‌نظر باشد. گاهی این اختلاف‌نظر همراه با تعصب است و ممکن است هر کدام تصور کنند فقط راهی که آن‌ها رفته‌اند و به آن اعتقاد دارند صحیح است و مابقی عقاید باطل شمرده می‌شود.

در این وضعیت باید احتیاط کرد. دین بخشی از زندگی فردی و اجتماعی فرد است و نمی‌توان نسبت به آن بی‌توجه بود. 

تنها در یک صورت می‌توان انتظار داشت طرفین دچار مشکل جدی نشوند، آن‌هم وقتی است که پذیرش کامل در میان باشد. یعنی هر دوی طرفین کاملاً به این مسئله واقف باشند که جستن معنا در انسان‌های متفاوت می‌تواند مصادیق متفاوت داشته باشد و برای دیگران نیز قابل احترام است. پس چنانچه در حال سپری کردن مراحل شناخت قبل از ازدواج هستید و به شناخت متقابل اهمیت ویژه می‌دهید، سعی کنید ابتدا موضع خود را نسبت به این موضوع روشن کنید و از شفاف بودن موضع طرف خود نیز اطمینان حاصل کنید.

تیپ شخصیتی مایرز-بریگز چیست؟

احتمالن تاکنون اسم آزمون تیپ شخصیتی مایرز-بریگز به گوشتان خورده است. در این آزمون بر حسب اینکه انسان‌ها در چهاردسته‌ی دوتایی (درون‌گرا-برون‌گرا، حسی-شهودی، احساسی-متفکر و نظاره‌گر-قضاوتگر) در کدام دسته قرار می‌گیرند، شانزده تیپ شخصیتی معرفی می‌شود که تا حدی نوع عملکرد انسان‌ها را در موقعیت‌های مختلف پیش‌بینی می‌کند. با این پیش‌فرض که همیشه امکان رفتارهای استثنایی نیز وجود دارد. 

برای مثال انسان‌های درون‌گرا معمولاً انرژی خود را از خلوت می‌گیرند و برون‌گراها نیاز دارند تا برای تجدید انرژی در جمع دوستان قرار گیرند. انسان‌های نظاره‌گر در هنگام تصمیم‌گیری تعلل بیشتری نسبت به شخصیت‌های قضاوت‌گر دارند.

نکته مهم این است که در زمان شناخت قبل از ازدواج، از کنار این موضوع سرسری نگذرید و سعی کنید طرف مقابلتان را تا حدی از این لحاظ بشناسید.

اگر شما هنگام تجدید قوا نیاز به خلوت و تنهایی دارید و شریک عاطفی شما دوست دارد در میهمانی‌های خانوادگی شرکت کند، این برای شما چالش خواهد بود. اگر شما شخصیت احساسی دارید و شریک زندگی‌تان بعد متفکر قوی‌تری دارد ممکن است در موقعیت‌های مشابه به دو نتیجه‌ی کاملاً متفاوت برسید و فکر کنید دیگری در موضع اشتباه قرار دارد.

از طرفی از این نکته غافل نشوید که انسان‌ها برای رشد، گاهی نیاز دارند با جنبه‌ی مغلوب خود مواجه شوند. پس یک شخصیت درون‌گرا برای کسی که برون‌گرا است، جنبه‌ی مغلوب محسوب می‌شود و البته می‌تواند در رشد شخصیتی به او کمک کند؛ اما به یک پیش‌شرط اساسی نیز احتیاج است و آن هم پذیرش است.

این‌که شما به درجه‌ای از رشد و بلوغ عاطفی رسیده باشید که بتوانید به تفاوت‌های موجود احترام بگذارید. بین ویژگی‌هایی که گفته شد هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد، هیچ کدام فضیلت یا رذیلت محسوب نمی‌شود. تفاوت‌هایی انسانی و طبیعی است که قبل از هرچیز به درک و پذیرش احتیاج دارد. پس اگر در هنگام طی مراحل شناخت قبل از ازدواج، این رشد و بلوغ فکری را در خود و پارتنر خود می‌بینید، از آن استقبال کنید چرا که زمینه‌ی رشد را برای شما فراهم می‌کند.

گاهی بهای یک انتخاب را باید تا آخر عمر پرداخت

هدف از این مقاله روشن‌ ساختن مسیر مبهم و مه‌آلود شناخت قبل از ازدواج بود و به عنوان نکته‌ی آخر به این موضوع دقت کنید که هر انتخابی بهایی دارد. انسان به ازای هر انتخاب مزایایی را به دست می‌آورد و از برخی فرصت‌ها محروم می‌شود.

انتخاب یک انسان به‌عنوان شریک زندگی مستلزم این است که ابتدا بپذیریم هر انسانی نقص‌ها و نقاط تاریک خاص خود را دارد، ممکن است گاهی ما را ناامید کند و چه بخواهیم چه نخواهیم، در همه‌ی ارتباطات بخش‌هایی از روان ما درک نشده باقی خواهد ماند؛ پس با قبول این واقعیت‌ها از تعریف ایده‌آل‌های خیالی فاصله می‌گیریم و در دنیای واقعی سیر می‌کنیم. با همه‌ی تفاوت‌ها و نقص‌ها دست به انتخاب می‌زنیم و بهای انتخاب خود را می‌پردازیم.

 

منابع:

1- بیست‌ویک کار مهم بعد از سی‌سالگی، جیمز هالیس، فاطمه رفیعی، نشر هیرمند.

2- یار پنهان، جان سنفورد، نشر افکار.

3- روان‌درمانی اگزیستانسیال، ترجمه‌ی سپیده حبیب، نشر نی.

4- مراقبت از روح، تامس مور، ندا صابری، انتشاات علمی.

5- قربانی دیگرانیم و جلاد خویش، گی کورنو، زهرا وثوق، انتشارات مکتوب.

6- دژخیم عشق، اروین یالوم، غلامحسین سدیر عابدی، انتشارات ترانه. 

 

اشتراک گذاری:
Telegram
WhatsApp
Email
Facebook
Print
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید

یک پاسخ

  1. سلام و سپاس نکات بسیار خوب دسته بندی شده بودند و بسیار استفاده کردم . فقط واژه کلاژ برای من کمی نچسب و غیرقابل درک بود.
    موید باشید

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *