تصمیمگیری بالغانه به معنای اتخاذ تصمیماتی است که فرد مسئولیت آنها را بهتمامی پذیرفته و انتخاب میکند که با تبعات آن مواجه شود. در این مقاله با این نوع تصمیمگیری آشنا شده و میآموزیم که چطور رفتار بالغانه به تصمیمگیری بالغانه میانجامد.
بازتاب تصمیمات ما در جهان هستی
شاید برای همه شما پیش آمده است که موضوعی را در فضای اینستاگرام دنبال کردهاید، برای مثال انواع لباسهای پاییزی و یا نحوهی پخت شیرینی فرانسوی. فردای آن روز وقتی صفحهی جستجوی اینستاگرام را باز میکنید متوجه میشوید که انواع مدلهای لباس و استایلهای فشن و یا شیرینیهای خانگی پشت هم ردیف شدهاند. حس میکنید کسی پشت صفحه نشسته و احتمالاً شما را میپاید. تا حدی هم بیربط نیست. درواقع فضای هوشمند اینستاگرام علایق شما را رصد میکند و محتوای جدید را به شما ارائه میدهد که بهنوعی شیوهی منحصربهفرد هوش مصنوعی است برای اینکه مخاطبهای میلیونی جذب کند.
واقعیت این است که جهان هستی نیز هوشمند است و این قابلیت را دارد تا شما و تصمیمهایتان را رصد کند. هر تصمیمی که شما میگیرید در جهان هستی تاثیری دارد و این فضای هوشمند جهان هستی است که تاثیرات تصمیمهای شما را به شما نشان میدهد. پس اینگونه است که درمییابیم رفتارها و کلام ما در جهان هستی گم نمیشود و در نهایت تاثیرش را خواهیم دید. وقتی اینگونه به جهان نگاه میکنیم، بیشتر در خودمان، تصمیمها و حرفهایمان غور میکنیم؛ چون میدانیم قرار نیست به سبب کم اهمیت پنداشتنش، واقعا بیمقدار باشد و یا فراموش شود. پس شاید تصمیم بگیریم شیوهی تصمیمگیری بالغانه را در زندگی پیش گیریم.
تصمیمگیری بالغانه به چه معناست
زندگی همواره موقعیتها و فرصتهای زیادی را در مقابل ما قرار میدهد. حتمن تا بهحال این جمله را شنیدهاید که آدمی همواره در حال آزمایش شدن است. فارغ از جنبهی دینی و اینکه چه کسی دقیقن بشر را میآزماید، این عبارت، تعبیر درستی است. از این جهت که هر تصمیمی بهایی دارد، هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان او. انسان به ازای هر تصمیم و انتخابی، بخشی از امتیازات را واگذار و در مقابل، منافع و مزیتهایی را نیز کسب میکند. تصمیمگیری بالغانه، به آن تصمیمی گفته میشود که فرد بتواند مسئولیت آن را بپذیرد و بهای آن را بپردازد.
برای مثال تصور کنید اگر کسی تصمیم بگیرد تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهی پزشکی ادامه دهد، نیل به این مقصود مستلزم کوشش و تلاش بسیار است. ممکن است فرد مجبور باشد تعدادی از میهمانیهای دوستانه و خانوادگی را فاکتور بگیرد و از بعضی سفرها چشمپوشی کند. در ازای آن فارغالتحصیلی در رشتهی پزشکی برای او موقعیت اجتماعی و درآمد به ارمغان خواهد آورد.
ممکن است شما تصمیم بگیرید ارتباط عاطفی خود را با کسی قطع کنید درحالیکه هنوز هم او را دوست دارید، فقط به این دلیل که بهای ارتباط برای شما زیاد و خارج از توانتان بوده است. بدیهی است شما درد دلتنگی را میپذیرید فقط به این خاطر که تصور کردهاید آن رابطهی عاطفی در دراز مدت روندی فرسایشی خواهد داشت.
در دو مثال بالا، فرد درصورتی میتواند رفتار و تصمیم خود را بالغانه بداند، که بتواند بهای آن را بپردازد. بهای انتخاب قبولی در رشتهی پزشکی: سختی و کوشش بسیار و قبول برخی از محرومیتها و بهای انتخاب حذف پارتنر: کنار آمدن با درد دلتنگی.
معیارهای تصمیمگیری بالغانه چیست؟
برای اینکه بدانیم در مسیر درست رسیدن به تصمیمگیری بالغانه هستیم، ابتدا باید هر موقعیت را از چند لحاظ بسنجیم. در ادامه به بررسی هر یک از این موارد خواهیم پرداخت.
بررسی مزایا
برای تصمیمگیری در مورد قبول یا رد هر موقعیت ابتدا باید مزایای حاصل از انتخاب یا رد آن را بسنجیم. به این فکر کنیم که اگر فلان موقعیت را قبول کنیم چه امتیازاتی نصیبمان خواهد شد. زندگی فردی و اجتماعی ما چه رشدی خواهد داشت و بهتر است افق دید دراز مدت را فراموش نکنیم.
بررسی معایب
رفتار بالغانه مستلزم این است که بدانیم همیشه، همه چیز را نمیتوان یکجا با هم جمع کرد. هر انتخابی محرومیتهایی نیز در پی دارد. پس باید معایب و یا محرومیتهای احتمالی ناشی از انتخاب را سنجید و به این فکر کرد که چقدر برای تحمل آن آمادهایم و آیا اصلن انگیزهی کافی داریم؟
چه کسی قرار است بهای انتخاب ما را بپردازد
انسان یک موجود اجتماعی است و بدیهی است رفتارهای او بیشک روی زندگی فردی و اجتماعی نزدیکانش نیز تاثیرگذار خواهد بود. گاهی این تاثیر پررنگتر و حیاتیتر از حد معمول است. اینجاست که برای یک تصمیمگیری بالغانه، لازم است دیگران و بهایی را که آنها لازم است تحمل کنند را در نظر بگیریم.
آمادگی لازم برای پرداخت هزینهها
گاهی انسان خیلی خوب میداند تصمیمی که قرار است اتخاذ کند، بهایی پیش رو دارد؛ اما مسئلهی مهم بعد این است که آیا آمادگی روحی جسمی یا اجتماعی لازم را برای پرداخت بهای تصمیم خود دارد یا خیر. برای مثال خانم جوانی را تصور کنید و بهتازگی صاحب فرزند شده است و برای پرهیز از افسردگی، فکر میکند اشتغال به یک حرفهی پاره وقت میتواند برای او موثر باشد.
اولین قدم این است که بداند مراقبت از نوزاد و کار متفرقه، از او انرژی زیادی خواهد گرفت و نکته دوم این است که آیا از لحاظ جسمی و روانی توانایی قبول مسئولیت پرورش نوزاد و مدیریت یک کار پارهوقت را دارد یا خیر.
راههای رسیدن به رفتار و تصمیمگیری بالغانه
ایجاد مهارت تصمیمگیری بالغانه، مسیری نیست که یک شبه بتوان آن را پیمود. نیاز به آگاهی و دقتنظر دارد. برای اینکار مقدماتی لازم است که پرورش هرکدام در ذهن و روان میتواند توانایی لازم را برای اتخاذ تصمیم بالغانه در موقعیتهای حساس و سرنوشتساز به ما بدهد.
مسئولیت زندگیات را بپذیر
کارل گوستاو یونگ معتقد بود انسان رشدیافته کسی است که مسئولیت زندگی خود را میپذیرد و بدیهی است نه تنها مسئولیت آنچه را خود انتخاب کرده است؛ بلکه مسئولیت آنچه را که در انتخابش هیچ نقشی نداشته است. برای مثال این موضوع که شما چه کسی را به عنوان شریک عاطفی خود انتخاب میکنید، تحت اراده و اختیار شماست؛ اما اینکه در کدام موقعیت جغرافیایی و در کدام خانواده به دنیا آمدهاید، به هیچ عنوان تحت اختیار شما نبوده است.
یونگ اعتقاد داشت تنها انسانهای نابالغ همیشه مشغول شکوه کردن از این هستند که چرا در این خانواده بهدنیا آمدهاند و یا مثلاً چرا متعلق به جایگاه طبقاتی بالاتری نیستند. انسان رشدیافته میپذیرد که حتی اموری که خود انتخاب نکرده است میتواند موجب رشد او شود. میپذیرد که هر موضوعی که پیش روی او قرار میگیرد، تاثیری در زندگی او خواهد داشت و مهم است او چطور بنگرد و از آن استفاده کند. پس گلایه کردن را کنار میگذارد چون خوب میداند با شکوه راه به جایی نمیبرد و تلاش میکند مسئولیت زندگی خود را بپذیرد حتی اگر خودش در آن نقشی نداشته است.
آدمی بهتنهایی با زندگی روبرو میشود
تنهایی عمیقترین واقعیت زندگی بشر است. این به این معنا نیست که هیچ کس را در زندگی نداریم و قرار است بعد اجتماعی خود را فراموش کنیم. بلکه به این معناست که آدمی در نهایت به تنهایی با رنجهایش روبرو میشود. اروین یالوم روانپزشک و رواندرمانگر اگزیستانسیال معتقد است یکی از مراحل رشد و بلوغ عاطفی این است که آدمی بپذیرد هیچ کس قرار نیست او را از روبرو شدن با زندگی نجات دهد و در واقع او را از رنجکشیدن برهاند.
به همین دلیل است که میگویند زندگی کردن شهامت میطلبد، چون زندگی انسان را وادار میکند در موقعیتهای مختلف تصمیم بگیرد و بعد بهای تصمیمهای خود را بپردازد و در این مسیر تنهاست چون دیگران نمیتوانند به جای ما تصمیم بگیرند، نمیتوانند رنج را درک کنند و نمیتوانند بهای تصمیمات ما را بپردازند.
پیشنهاد ویژه: دوره مهارت ارتباط بالغانه | بهترین راهکار برای کسب مهارتهای ارتباطی + ویدئو
گاهی چه کسی مهم است نه چه چیزی
این عبارت منتسب به یونگ است که در جواب برخی پرسشها معتقد بود چه کسی مهم است و نه چه چیزی. یکی از شاخصهای اصلی زندگی بشری، نسبیت است. به این معنا همهی مفاهیم برای همهی انسانها یکسان نیست. نسخهی واحدی وجود ندارد. نمیتوان برای همه یک نسخه نوشت، فاکتور سعادت برای همه یکسان نیست. معنای زندگی برای انسانها واحد نیست و به تعداد آدمها ممکن است معانی ارزشمند و قابل اتکایی وجود داشته باشد.
همین نسبیت در مورد تصمیمگیری بالغانه نیز صدق میکند. هنگام تصمیمگیری باید این موضوع را در نظر داشت که ابتدا و در درجهی اول مهم چه کسی است. یعنی اینکه این تصمیم برای این فرد چه عواقبی خواهد داشت. مثال خانمی را که یک نوزاد داشت و قصد داشت کار پاره وقت خود را شروع کند به یاد دارید؟ معیار اول برای تشخیص تصمیمگیری بالغانه این است که آیا این خانم میتواند همزمان دو مسئولیت جدی را مدیریت کند؟ آیا شروع یک کار پارهوقت این خانم را از خطر افسردگی میرهاند؟ آیا شرایط را برای او سختتر و پیچیدهتر نمیکند.
اینجاست که چه چیزی اهمیت ندارد و شاید به طور کلی شروع کار در ماههای ابتدایی پس از زایمان ناکارآمد باشد؛ اما برای خانم جوان قصهی ما نتیجهی مطلوب داشته باشد.
همهچیز را همگان دانند
اینکه آدمی تصور کند خود به تنهایی دانش کافی و لازم را برای اتخاذ تصمیم بالغانه دارد یک خیال خام و البته ناشی از عدم بلوغ عاطفی است. فرصت محدود زندگی بشری این امکان را از آدم میگیرد که در همهی زمینهها متخصص شود و دانش کافی کسب کند. پس بدیهی است هنگام مواجه شدن با امور، لازم است فرد بررسی کند آیا اطلاعات و دادههای لازم را برای نیل به یک تصمیم درست دارد یا خیر. در صورتی که دادهها محدودند و فرد نیاز به مشورت اهل فن دارد، از آنها کمک بگیرد و این را نوعی ضعف برای خود قلمداد نکند.
مراقب تلهها باشید
یکی از نشانههای بلوغ عاطفی این است که فرد جنبهی مشاهدهگر درونی خود را تقویت کند و این توانایی را داشته باشد تا در موقعیتهای مختلف نظارهگر باشد و قبل از هر تصمیمی موقعیت را به درستی شناسایی کند و از تصمیمهای هیجانی بپرهیزد.
در واقع، یکی از نشانههای بلوغ عاطفی کنترل هیجانات است. این موضوع در هنگام بررسی تصمیمگیری بالغانه نیز صدق میکند. اینکه فرد از تصمیمهای هیجانی بپرهیزد. اجازه ندهد احساس خشم، محبت و یا سایر احساسها افسار روان و ذهن را به دست بگیرند و بهجای او تصمیمگیری کنند. تصمیمی که ناآگاهانه و تحت تاثیر هیجانها باشد، نمیتواند یک تصمیم بالغانه قلمداد شود.
مراقب لغزندگی جادهها باشید
در مسیر تصمیمگیری بالغانه دو نکته را مد نظر قرار دهید، خطای حاشیهی امن و قوانین بازی. حاشیهی امن، الزاماً جای مناسبی نیست.
ذهن انسان از ابهام گریزان است و تحمل ابهام را ندارد. او همواره تلاش میکند شما را متقاعد کند تا حاشیهی امن خود را ترک نکنید. این وظیفهی جنبهی خودآگاه روان انسان است که او را با موقعیتهای جدید روبرو کند و بخواهد تا تصمیم بگیرد؛ اما ذهن انسان تاب و توان ابهام را ندارد و تلاش میکند شما را از ابهام پیشرو بترساند. برای همین شما را تشویق میکند تا در حاشیهی امن بمانید و ریسک نکنید.
هنگام تصمیمگیری به این موضوع دقت کنید که رفتار بالغانه به طور الزامی ماندن در موقعیت قبلی نیست و شاید این ذهن است که اصرار دارد از ریسک بپرهیزید. وقتی همهی جوانب کار را سنجیدهاید، وقتی با اهل فن مشورت کردهاید، وقتی مزایا و معایب کار را بررسی کردهاید، بهتر است تصمیم بگیرید و اگر تصمیم شما همراه با ریسک است و چیزی در درونتان شما را از اقدام برحذر میدارد، احتمال این را بدهید ذهن شما در حال اصرار کردن است که در امنیت سابق بمانید.
با قوانین خود وارد بازی شوید
یکی از مقدمات اصلی در تشخیص تصمیمگیری بالغانه این است که بازی را مطابق با قوانین خود پیش ببرید. منظورم این است که اگر دیگران قوانین بازی زندگی شما را تعیین میکنند، اگر برای تشخیص زمان مناسب خیلی از تصمیمها، منتظر دیگران هستید، اگر والدین شما قرار است برای مثال تصمیم بگیرند چه رشتهی تحصیلی برای شما مناسب است و یا اینکه دوستان شما قرار است رویاهای شخصی شما را ببافند، شما در نهایت تصمیمی را که آنها میخواهند میگیرید.
پس برای رسیدن به یک تصمیم بالغانه باید ابتدا مشخص کنید رویاهای شما متعلق به چه کسی است، قوانین بازی را چه کسی تعیین کرده است، چه کسی قصد دارد زندگی پربارتری داشته باشد و اگر پاسخ همهی آنها خودتان بودید، آنوقت میتوانید انتظار داشته باشید، تصمیم شما بر مبنای یک تصمیمگیری بالغانه باشد.
با قدرت تصمیم بگیرید و بهای آن را بپردازید
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم یکی از معیارهای اساسی تشخیص تصمیمهای درست این است که بپرسیم آیا فرد میتواند بهای تصمیم خود را بپردازد و مسئولیت آن را بپذیرد یا خیر.
با تقویت مهارتهای لازم برای رسیدن به تصمیمگیری بالغانه، خود را مهیای موقعیتهایی کنید که ناگزیر به انتخاب هستید. زوایای کار را بسنجید، در صورت لزوم از دیگران مشورت بگیرید و بعد انتخاب کنید. در تمام مسیر تصمیمگیری مراقب باشید که شما مسئول سرنوشت خود هستید. از ابهام نترسید و بدانید که همیشه تا انتهای مسیر شفاف و روشن نیست و همهی ما محکوم به این هستیم که زندگی غافلگیرمان کند؛ پس شاید بهترین کار همان است که فیلسوف بزرگ، نیچه گفت: «به تمامی بِزی و به هنگام بمیر.»
فهرست منابع:
1-بیستویک کار مهم بعد از سیسالگی، جیمز هالیس، فاطمه رفیعی، نشر هیرمند.
2-یار پنهان، جان سنفورد، نشر افکار.
3-رواندرمانی اگزیستانسیال، ترجمهی سپیده حبیب، نشر نی.
4-مراقبت از روح، تامس مور، ندا صابری، انتشاات علمی.
5-قربانی دیگرانیم و جلاد خویش، گی کورنو، زهرا وثوق، انتشارات مکتوب.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
2 پاسخ
درود و سپاس خانم دکتر عزیز
مقاله فوق العاده بود متشکرم.
از شما آموختماگر با مشکل روبه رو شدیم با یادگیری مهارتهای مختلف با اعتماد به نفس بالا تصمیم های درست رو بگیریم. کدام کارها رو کنار بزاریم و کدام کارها رو بیشتر انجام دهیم و مراقب باشیم به مشکل ناسزا نگوییم زیرا حل مشکل باعث تغییر و رشد می شود.
درود آزیتای عزیزم
همواره در مسیر رشد و تغییر موفق باشی