آیا تابهحال درباره افراد چند شخصیتی شنیده اید؟ افرادی که شخصیت های بسیار متنوعی دارند با ویژگی های رفتاری متفاوت، علایق و استعدادهای متنوع و بعضنا ویژگی های جسمی متفاوت که از یک شخصیت به شخصیت بعدی تغییر حالت می دهند. پژوهش بر روی این افراد حاکی از این است که طی تغییر از یک شخصیت به شخصیت بعدی، جسم این افراد هم دستخوش تغییرات قابل توجهی می شد و این پژوهشگران را شگفت زده کرده است، زیرا پیش از این، چنین تغییرات فیزیکی قابل توجه و آنی ای در جسم بیماران مشاهده نشده بود.
یکی از این موارد، فردی بود که به جز یکی از شخصیت هایش، بقیه شخصیت هایش به آب پرتغال آلرژی داشتند. زمانی که این فرد در شخصیت بدون آلرژیش هم آب پرتغال می خورد، اگر در حین هضم آن، تغییر شخصیت می داد، باز هم دچار آلرژی می شد و بدنش کهیر می زد. این بسیار عجیب بود، از این رو که تا قبل از این، بنا به تصور رایج، مبنای آلرژی تا این حد وابسته به ذهن بیمار نبود.
فواید ذهن آگاهی (مدیتیشن) |
مورد عجیب دیگر زنی ۳۷ ساله و آلمانی بود که بعد از تصادفی که داشت نابینا شده بود و پزشکان تشخیص دادند دچار نابینایی مغزی شده، به عبارتی بخش های بینایی مغزش آسیب دیده بودند.
این خانم که علاوه بر نابینایی، دچار اختلال چندشخصیتی هم بود، در حین درمان این اختلال، دوباره بیناییش را بازیافت، آن هم نه به عنوان یک خانم ۳۷ ساله، بلکه در شخصیت یک پسربچه. البته به تدریج و بعد از درمان همه شخصیت های او به جز دو شخصیتش، بینایی شان را بازیافتند( یعنی دو شخصیت او همچنان قادر به دیدن نبودند و زمانی که یکی از این دو شخصیت او فعال می شد، در عمل فعالیت بخش بینایی مغز او متوقف می شد). مشخص شد که تشخیص اولیه پزشکان مبنی بر آسیب دیدگی فیزیکی بخش بینایی مغز او اشتباه بوده و در عوض نابینایی او منشا روانی داشته است. ولی این سوال مطرح شد که چطور یک حالت روانی می تواند تا این اندازه بر عملکرد مغزی یک فرد تاثیر بگذارد به طوری که تحت این تاثیر او بینایی اش را از دست بدهد یا از نو بازیابد. و به تبع این، آیا ذهن ما می تواند بر فعالیت های دیگری چون سرعت تپش قلب، میزان ترشح انتقالگرهای عصبی، سرعت بهبود یک زخم، ابتلا یا بهبود دیابت و یا موارد دیگری مانند این تاثیر بگذارد؟
تحقیق بر روی افراد چندشخصیتی،ش قدرت فوق العاده مغز در آنچه هستیم و آنچه تجربه می کنیم را به ما نشان می دهند. اگر در تغییر از یک شخصیت به شخصیت بعدی نابینایی به بینایی، و آلرژی به سلامت تبدیل می شوند، می توانیم نسبت به سهم ذهن مان در بیمار شدن هایمان تجدید نظر داشته باشیم و اصلا سعی کنیم به جای درمان های دارویی و یا جراحی های پرریسک، از ذهن مان برای شفا و درمان جسمی استفاده کنیم.
شاید ما مرز پررنگی میان جسم و ذهن تصور کرده ایم در حالی که در عمل ذهن، برخاسته از جسم است و می توان با تغییر یکی ، بر دیگری اثر گذاشت.
شما چطور فکر می کنید؟ آیا تصور شما از بیماری اتفاقی بیرونی و با علت هایی جدای از خودتان است؟ یا می دانید که با ذهن تان هم بیماری را ایجاد می کنید و هم می توانید آن را ناپدید کنید؟
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: