مردم فکر میکنند که یک اتفاق باعث یک هیجان میشود، ولی این اتفاق اول در ذهن ما معنا میشود. برحسب معنا ما دچار هیجان میشویم. غالباً معناهایی که ما فکر میکنیم بخاط باورهای غلط، معناهای بدی به ماجرا میدهیم. ماجرا را فاجعه میبینیم. ماجراها را بد مطلق میدانیم و این رفتار منفی نامناسب ماجراست .
اگر کسی دچار هیجان شدید منفی شد، چه اتفاقی می افتد؟
اتفاق این است که فرد دیگر نمیتواند رفتار مناسبی داشته باشد و به سراغ ماجرا برود که حل مشکل انجام دهد.
با هیجان شدید منفی قدرت حل مشکل از ما گرفته میشود و توان حل مشکل نداریم چون رفتار منطقی نمیکنیم. رفتار هیجانی و غیرمنطقی است.
اگر می خواهید روی ماجرا اثر بگذارید باید ابتدا تسلط داشته باشید.
چگونه تسلط داشته باشیم؟
از طریق چیزهایی که به خودمان می گوییم (گفتگوی درونی)
ما میخواهیم افکارمان (گفتگوی درونی) را به شکل منطقی هدایت کنیم.
بیس میگوید: طیف وسیعی از مردم خود را استادانه عصبانی و بیمار میکنند. چگونه این کار را میکنند؟ با باورهای غلط با گفتگو های منفی.
ما با یادگیری مهارتهای عقلانی و هیجانی در برابر اتفاقات ناگوار دچار هیجان منفی سالم و رفتارهای موثر میشویم.
تمرین: طی هفته آینده هوشیار باشید در چه موقعیت هایی دچار هیجان شدید منفی میشوید؟
شبها وقت بگذارید و روز خود را مرور کنید بینید چه زمانی، در چه اتفاقاتی شما خیلی ناراحت شدید. ممکن است داد نزده باشید و یا عصبانی نشده باشید، ولی از درون بسیار ناراحت هستید و نمیتوانید منطقی فکر کنید، نمیتوانید عقلانی رفتار کنید.
بنویسید در آن موقعیت چه چیزهایی به خودتان گفتید و چگونه واکنش نشان دادید. آن ناراحتی چقدر طول کشید و اینکه چه اقداماتی برای کاهش آن هیجان انجام دادید.
چگونه باورهای آسیب زنندهمان را تغییر بدهیم؟
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: