تله بی ارزشی چیست؟ بزرگترین ترس زندگی ما در این دوران یک چیز است: فرقی ندارد چقدر سخت تلاش کنیم، چقدر موفق باشیم، چقدر والدین، همکار یا نامزد خوبی باشیم؛ همیشه کسی هست که از ما پولدارتر، لاغرتر، باهوشتر و موفقتر باشد. کسی که باعث میشود احساس کنیم بیارزش هستیم. اما این تله بیارزشی، مخرب و غیرقابل قبول است. پس چاره چیست؟
برای آشنایی بیشتر با سایر تله های زندگی، راه رهایی از تله های زندگی میتوانید برروی لینک مراجعه نمایید.
قبل از هر چیزی ابتدا باید به تعریف تله بی ارزشی یا شکست بپرداریم.
طرحواره یا تله بی ارزشی چیست؟
تا حالا پیش آمده بدون هیچ دلیل مشخصی احساس حماقت و بی ارزشی کنید؟ حس کنید هیچ تواناییای ندارید، احساس بیفایده بودن کنید، حس کنید لیاقت هیچ اتفاق خوبی را ندارید و پر از عیب و ایراد هستید؟
این احساسات منفی هر از گاهی به سراغ ما میآید و میروند. ولی افرادی که به تله بی ارزشی مبتلا هستند این احساسات را همیشه با خود حمل میکند. زندگی این افراد پر از لحظاتی است که آن را صرف سرزنش خود میکنند. دائما خود و اعمالشان را زیر سوال میبرند و حس میکنند به اندازه کافی خوب نیستند.
ریشه شکلگیری اکثر طرحوارهها در کودکی ما نهفته است، تله بیارزشی نیز از این قاعده مستثنی نیست. تلقین احساسات منفی در دوران کودکی توسط اطرافیان و خصوصا والدین میتواند در آینده سبب ایجاد احساس بیفایده بودن در شخص شود. شنیدن کلماتی چون تو نمیتوانی یا تو از پس این کار برنمیآیی، در کودکی، احساس بی ارزش و شکستخورده بودن را در فرد تقویت میکند.
البته این نکته مهم را نباید فراموش کرد که گاهی وقتها حرفهایی که هرگز زده نمیشوند بار معنایی سنگینتری دارند و یا نحوه خاصی از برخورد با کودک بطور غیرمستقیم این احساس را پدید میآوردند که: تو نمیتوانی!
آیا من هم مبتلا به تله بی ارزشی هستم؟
حتما حالا از خودتان میپرسید من هم مبتلا به تله بی ارزشی هستم؟
در پاسخ به این سوال باید گفت، طرحوارههای زندگی و همینطور طرحواره تله شکست نشانههایی دارند که به سادگی در فرد مبتلا دیده میشوند. از آنجایی که تلههای رفتاری از دوران کودکی نشات میگیرند معمولا میتواند ردی از آثار مخربش را در زیر و بم رفتارهای شخص دید. برای مثال افرادی که خود را بیارزش میدانند از اعتماد بنفس پایینی برخوردارند که نتیجه سالها زیرسوال بردن خود است. در ادامه به چند نمونه از نشانهها و آسیبهای این طرحواره میپردازیم:
بیانگیزگی؛ این تله به شخص میقبولاند که یک فرد شکستخورده است. درنتیجه انگیزه انجام هرکاری را از اون میگیرد: “اگر قرار است شکست بخورم پس اصلا چرا شروع کنم؟”
منفیبافی؛ احساس بیهودگی، ناکافی بودن و بیارزشی همگی احساسات منفیای هستند که پایه و اساس مشخصی ندارند و از تخیل فرد سرچشمه گرفتهاند. برای پاکسازی ذهن از افکار منفی به این مطلب مراجعه کنید.
کمبود عزتنفس؛ عزتنفس پایین یکی از دلایلی است که فرد احساس بیارزش بودن میکند. در این مقاله بخوانید که چگونه عزت نفسمان را افزایش دهیم؟
ترس از شکست؛ چرا از شکست می ترسیم؟ همانطور که گفتیم کسی که از خودش رضایت کافی ندارد،احساس میکند هرکاری انجام میدهد کافی نیست و این ترس از شکست را در او تقویت میکند.
ترس از تصمیمگیری؛ تله بیارزشی مانند صدایی درونی همواره در گوش ما زمزمه میکند. شخص همواره فکر میکند تصمیمی که قرار است بگیرد اشتباه است، چون طبق تصوراتش خودش را فردی پر از اشتباه و ناتوان میبیند.
به یاد داشته باشید که یک تصمیم اشتباه همیشه از تصمیمنگرفتن بهتر است.
ناامیدی؛ انسان موفق انسانی است که در قدم اول خودش و تواناییهایش را باور دارد. اگر در تله بیارزشی گرفتار شوید، احساس اشتباه بودن و بیفایده بودن انگیزه انجام هرکاری را از شما خواهد گرفت. ترکیب این حس با ترس از تصمیمگیری و شکستخورده بودن، حس ناامیدی عمیقی را برای فرد بوجود میآورد.
دوره عزت نفس
دوره رهایی از ترس
دوره عزت نفس
دوره اصول گفتگو
دوره اصول تغییر
دوره هوش هیجانی
دوره شخصیت سالم
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: