احساسات منفی کدامند و چگونه در ذهن ما پدید میآیند؟
در ابتدای این مقاله لازم است که به تعریف کلمهی احساس بپردازیم سپس به اختصار هیجانات را که در بسیاری از موارد با احساسات، اشتباه برداشت میشوند مورد بررسی قرار میدهیم با انواع احساسات منفی و منشا آنها آشنا خواهیم شد.
احساس (Sensation)
در روانشناسی یکی از عناصر اصلی تجربه ذهنی انسان است که به عنوان پاسخ ذهنی و جسمی به محرکهای درونی یا بیرونی شناخته میشود. به بیان دیگر، احساسات به تجربیات ذهنی و فیزیکی اشاره دارند که به فرد کمک میکنند محیط پیرامون خود را درک کرده و به آن واکنش نشان دهد. این واکنشها ممکن است به شکلهای مختلف، از تغییرات فیزیولوژیکی مانند افزایش ضربان قلب و تنفس گرفته تا حالات ذهنی و شناختی مانند شادی، غم، ترس، یا خشم بروز یابند.
تفاوت احساس و هیجان
بسیاری اوقات، “احساس” (Sensation) با “هیجان” (Emotion) اشتباه گرفته میشود، اما این دو مفهوم متفاوت هستند:
احساس: به دریافت و تجربه خام و حسی مربوط میشود. به عنوان مثال، وقتی چیزی را لمس میکنید، داغ بودن یا سرد بودن آن یک “احساس” است.
هیجان: شامل پاسخهای پیچیدهتر ذهنی و عاطفی است که معمولاً با تغییرات فیزیولوژیکی همراه میشود. هیجانها اغلب شامل ارزیابی شناختی، واکنش بدنی، و تمایل به عمل خاصی میشوند. به عنوان مثال، احساس خطر یا ترس زمانی اتفاق میافتد که شما یک صدای ناگهانی و شدید میشنوید.
انواع احساسات را بشناسید
در حالت کلی احساسات میتوانند شامل طیف گستردهای از تجربیات باشند که به دو دسته کلی احساسات فیزیکی و احساسات ذهنی یا عاطفی تقسیم میشوند که در ادامه هر یک را توضیح میدهیم.
احساسات فیزیکی شامل احساسات مرتبط با حواس پنجگانه مانند گرما، سرما، درد و غیره هستند اما احساسات ذهنی یا عاطفی مانند شادی، غم، اضطراب و ترس احساساتی هستند که به عنوان پاسخهای ذهنی به شرایط و محرکهای خاص در نظر گرفته میشوند.
احساسات منفی کدامند؟
با اینکه از برچسب منفی برای احساسات استفاده میکنیم اما لازم است بدانیم که تجربهی انواع احساسات امری کاملاً طبیعی است و بدون آنها نمیتوان تجربیات مختلف را به دست آورد. آنچه که حائز اهمیت است، شیوهی تفسیر ما از وضعیت موجود، درک زمان و علت بروز هیجانات منفی و مدیریت هیجانات به جای نادیده گرفتن و سرکوب آنها است که بدون شک عواقب جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
از عمدهترین احساسات منفی و یا ناخوشایندی که افراد در طول مسیر زندگی تجربه میکنند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عجز و ناتوانی
- تنهایی و ناچاری
- خستگی و درماندگی
- ترس و نگرانی
- غم و دلشکستگی
- وابستگی و دلتنگی
- دیده نشدن و ضعف
- و …
تاثیر احساسات منفی بر روند زندگی انسانها چگونه است؟
احساسات و هیجانات منفی در بیشتر موارد مفید واقع میشوند زیرا میتوانند پیامی برای ما داشته باشند به عنوان مثال احساس خشم و ترس این هشدار را میدهند که سلامتی ما در معرض خطر است و یا رنجش و ناامیدی موجب پدیداری انگیزه در وجود هر فردی است. به طور کلی احساسات منفی وجود دارند تا به ما هشدار دهند و ما را از خطرهای ناگهانی آگاه سازند. بنابراین همیشه نمیتوان تاثیر این نوع احساسات را منفی تلقی کرد. همچنین احساسات مثبت نیز الزاماً همیشه خوب نیستند و اثرات منفی و نامطلوب خاص خودشان را برای ما به دنبال دارند. مثلاً تا به حال بارها دربارهی اثرات مثبت خوشبینی شنیدهایم با این حال وقتی خوشبینی بیش از حد و غیرعقلانی شود باعث میشود که انتظاراتمان شکل غیر واقعی و تخیلاتی به خود بگیرد.
پس میتوان نتیجه گرفت که نباید از نقش موثر احساسات منفی بر زندگیمان غافل باشیم زیرا که آنها موجب در امان ماندن از خطرات و انگیزه برای ارتقاع سطح زندگی میشوند.
چگونه احساسات منفی را مدیریت کنیم؟
مدیریت کردن هرگز به معنای نادیده گرفتن اینگونه احساسات نیست؛ در واقع مدیریت کردن به معنای پذیرش این نوع احساسات است در حالی که به آنها اجازه ندهیم تا ما را تسخیر کنند. ما میتوانیم بدون انکار این احساسات آنها را کنترل کنیم. یکی از روشهای مناسب برای مدیریت احساسات منفی این است که ذهنتان را نسبت به این شرایط آزاد کنید و دلایل رخ دادن آنها را بررسی کنید.
یکی از رایجترین احساسات منفی که افراد آن را تجربه میکنند احساس گناه است. گناه یک حالت عاطفی است. ما زمانی احساس گناه میکنیم که کاری را انجام میدهیم که فکر میکنیم نباید انجام میدادیم، یا برعکس، کاری را که معتقدیم باید انجام میدادیم انجام ندادهایم. در نتیجه احساسی در ما به وجود میآید که به راحتی از بین نمیرود و تحمل آن دشوار است. همه ما در شرایط مختلف نسبت به موضوعات کوچک و بزرگ احساس گناه کردهایم و میکنیم، اما سوال اصلی این است که چگونه با احساس گناه کنار بیاییم ؟
احساس گناه چیست؟
احساس گناه حالتی عاطفی است که زمانی که در دستیابی به استانداردهای مشخصی شکست میخوریم، در ما ایجاد میشود. این استاندارد ممکن است موضوعی باشد که برای همه پذیرفته شده است، مثلاً تاخیر در اجرای یک پروژه. همچنین میتواند از طریق شخص به خودش تحمیل شود. برداشت شخصی از اینکه به ارزشهایی که در زندگی مد نظر داشتهاید نرسیدید.
شناخت احساس “گناه سالم”
“گناه سالم” متناسب یا منطقی است. در واقع حس منفیای است که وقتی میدانید رفتار نامناسبی داشتهاید، احساس میکنید. هنگامی که به شخصی صدمه بزنید یا مشکلی ایجاد کنید که میتوانستید از آن اجتناب کنید، گناه سالم را تجربه کردهاید. این احساس گناه به شما هشدار میدهد که خودتان را اصلاح کنید و رفتارتان را تغییر دهید.
تجربه احساس “گناه ناسالم”
“گناه ناسالم” نامتناسب، نابجا و غیر منطقی است. این مورد زمانی رخ میدهد که شما نسبت به چیزی احساس گناه میکنید، اما درواقع اصلاً مقصر آن نیستید، یا کنترل واقعی بر اوضاع نداشتید.
تصور کنید یکی از دوستانتان همزمان با ارتقا شغلی شما، کارش را از دست می دهد یا دچار مشکل جدی در کارش می شود. با وجود شادی که از موفقیت خود احساس میکنید، از طرفی برای او ناراحتید و از خوشبختی خود احساس گناه میکنید. این احساس گناه منطقی یا سالم نیست، زیرا شما نمیتوانید شرایطی را که باعث به وجود آمدن آن شده است کنترل کنید. این احساس گناه به کسی کمک نمیکند و شما هیچ گناه و اشتباهی نکردهاید!
نتیجهگیری
احساسات منفی بخشی طبیعی و ضروری از زندگی انسانها هستند. این احساسات به عنوان سیگنالها و هشدارهایی عمل میکنند که به ما کمک میکنند محیط پیرامون خود را بهتر بشناسیم و با چالشهای آن به درستی مواجه شویم. برخلاف تصور رایج که احساسات منفی را مضر میداند، این هیجانات به ما هشدار میدهند و ما را از خطرات آگاه میکنند. به عنوان مثال، ترس ما را از مواجهه با تهدیدها بازمیدارد، و احساس گناه ما را تشویق میکند تا رفتار خود را اصلاح کنیم و به ارزشهایمان پایبند باشیم.
درک تفاوت میان احساس و هیجان، همچنین شناخت انواع احساسات منفی مانند ترس، خشم، ناامیدی و گناه، به ما کمک میکند تا آنها را به شکلی سالم مدیریت کنیم. مدیریت احساسات منفی به معنای نادیده گرفتن یا سرکوب آنها نیست؛ بلکه به معنای پذیرش و ارزیابی صحیح این احساسات است. زمانی که بتوانیم دلایل بروز احساسات منفی را درک کنیم و به درستی با آنها مواجه شویم، از آسیبهای روحی و روانی جلوگیری کرده و با قدرت بیشتری از چالشهای زندگی عبور خواهیم کرد.
احساسات مثبت نیز همیشه به نفع ما عمل نمیکنند و ممکن است در مواردی مانند خوشبینی افراطی، مانع درک واقعیت و اتخاذ تصمیمات منطقی شوند. بنابراین، تعادل و کنترل در تجربه و مدیریت احساسات، چه منفی و چه مثبت، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی ما ایفا میکند.
دکتر ویدا فلاح، روانشناس، مدرس و مشاور دورههای روانشناسی و توسعه فردی همواره این نکته مهم را یادآور میشوند که
تمامی مهارتها قابل یادگیری هستند، پس با مطالعه و آموزش دیدن، زندگی بهتری برای خودتان بسازید.
برای کسب اطلاعات بیشتر از دوره هوش هیجانی، هوش عاطفی و دورههای زیر استفاده کنید.
دورههای مرتبط
بلوغ عاطفی
مهارتهای ارتباطی
جذابیت در ارتباطات
زندگی در لحظه حال
شخصیت سالم (منِ متحول)
هوش هیجانی، هوش عاطفی
مدیریت استرس (کاهش استرس)
مدیریت اضطراب (کاهش اضطراب)
منابع
https://www.psychologytoday.com/guilt
https://www.sciencedirect.com/negative-emotion
https://www.betterhealth.vic.gov.au/negative-emotions
*زندگی خوب ساختنی است، آن را آگاهانه بسازید*
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید