آموزش‌ مهارت‌های زندگی

چگونه رابطه‌ی عاطفی خوبی داشته باشیم؟ | 7 راز داشتن رابطه عاطفی موفق

موفقیت در روابط عاطفی

اینکه از آغاز زندگی مشترکتان چندین سال گذشته است، یا به تازگی وارد یک رابطه عاطفی شده‌اید، پس از تکمیل فرم استخدام در یک شرکت خصوصی شروع به کار کرده‌اید و یا به تازگی در شغل خود ترفیع گرفته‌اید، همگی از جمله موقعیت‌هایی هستند که به برای حفظ و ارتقا آن‌ها ابتدا باید شناخت کافی نسبت به هیجانات و احساسات خود داشته باشید و سپس آن‌ها را مدیریت کنید. 

شما در هر سن، جایگاه . موقعیتی که قرار داشته باشید، باید آگاهی خود را نسبت به روابطتان بالا ببرید تا از این طریق روابط آسیب‌زننده و مخرب خودتان را شناسایی کرده و روابط مفید و مثبت خود را گسترش دهید.

در این مقاله شما را با آنچه که برای تقویت، مدیریت و بهبود روابط نیاز است آشنا خواهیم کرد. نکته مهم این است که به هیچ وجه تصور نکنید که از یادگیری مهارت‌های ارتباطی بی نیاز هستید؛ همچنین هیچ وقت برای یادگیری مهارت های ارتباطی دیر نیست. بنابراین همین الان و از همین جا شروع کنید.    

آدام گرانت (Adam Grant)

آدام گرانت نویسنده و استاد مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. وی هفت سال پیاپی به عنوان برترین استاد دانشکاه وارتون انتخاب شد. او به خاطر کسب افتخارات بالای علمی در سنین جوانی در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا شهرت یافته و مدرک دکترای خود را در زمینه‌ی روانشناسی سازمانی دریافت کرده و کتاب‌های او در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار دارد.

به گفته آدام گرانت در  کتاب “داد و ستد: رویکردی انقلابی در زمینه موفقیت”، مردم به سه دسته تقسیم می‌شوند: هدیه دهندگان، معامله‌گران و گیرنده‌ها.

مطالعه گرانت بر روابط رمانتیک متمرکز است. به گفته او، آن دسته‌ای که شما به آن متعلق هستید، می‌تواند به خوبی موفقیت و شادمانی شما را در رابطه‌تان تعیین کند. با اینکه این امر ممکن است برای برخی افراد عجیب به نظر برسد، هدیه دهندگان معمولاً افراد جذاب رابطه به شمار می‌آیند و با احتمال بیشتری در رابطه دراز مدت باقی می‌مانند. البته این بستگی دارد به اینکه آن‌ها چقدر هدیه دهندگان هوشمندی باشند.

هدیه دهندگان

آن دسته از افرادی هستند که انگیزه اصلی‌شان مراقبت از دیگران است و اینکه اطمینان حاصل کنند که دیگران خوشحال و راضی‌اند.

در روابط، این افراد آن‌هایی هستند که همیشه به فکر هدیه برای طرف مقابل هستند و علایق او را مد نظر قرار می‌دهند و همیشه به این فکر می‌کنند که “چه کار دیگری می‌توانم برایش انجام دهم؟”

این افراد همسرانی فوق العاده‌اند. گرانت در کتابش می‌نویسد که، همه مایلند هدیه دهندگان را در اطرافشان داشته باشند زیرا این گروه همیشه از هدیه دادن و کمک کردن خوشحالند و به فکر دیگرانند. آن‌ها رابطه را به عنوان فرصتی برای مراقبت و کمک به دیگران می‌شناسند.

هدیه دهندگان معمولا وقتی در رابطه‌ای ناراضی و ناخوشنود باشند، به این فکر می‌افتند که خودشان اشکالی دارند. این‌ها افرادی هستند که خود را شایسته دوست داشته شدن نمی‌دانند زیرا همه بار رابطه را بر دوش خودشان گذاشته اند (به جای مسئولیت دادن به همسرشان). این افراد ممکن است در نهایت از بخشیدن به دیگران بدون در نظر گرفتن خودشان و بدون گرفتن حمایتی که در یک رابطه نیاز دارند، خسته و فرسوده شوند.

هدیه دهندگان افرادی جذاب هستند. در تحقیقات متعددی نشان داده شده که هم زنان و هم مردان، مهربانی را یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های شخصیتی می‌پندارند. به علاوه، هدیه دهندگان به احتمال بیشتری در رابطه ابراز احساسات می‌کنند و این ویژگی‌ای است که در عین افزایش طول عمر فرد، باعث موفقیت دراز مدت رابطه می‌شود.

معامله‌گرها

معمولاً به دنبال تعادل هستند. هرگاه این افراد چیزی را می‌بخشند، این بخشش را با انتظار دریافت چیزی در ازای آن انجام می‌دهند. زمانی که آن‌ها چیزی دریافت می‌کنند، احساس می‌کنند باید چیزی در ازایش بدهند. این افراد معمولاً رابطه را مانند یک معامله بازرگانی می‌بینند و آن‌ها عمدتاً همان افرادی هستند که می‌گویند، “من این کار را برایت انجام دادم ولی تو حاضر نشدی آن کار را برایم بکنی.” یا “تو آن چیز را خریدی، حالا نوبت من است.”

گیرندگان

از اسمشان مشخص است. آن‌ها معمولاً زمانی با دیگران برخورد خوبی دارند که به نحوی در رسیدن به اهدافشان به آن‌ها کمکی شده باشد یا سودی دریافت کرده باشند. جالب اینجاست که این افراد معمولاً در روابط سطحی، افرادی جذاب و اثرگذار به نظر می‌رسند. آن‌ها در نگاه اول شبیه دهندگان به نظر می‌رسند. آن‌ها می‌دانند که چگونه بر جمع اثر بگذارند و آن‌ها را فریب دهند.

اما در پس ظاهرشان صرفا به دنبال منافع شخصی خود هستند. شما می‌ توانید گیرندگان را از نحوه برخوردشان با افرادی که معتقدند هیچ سودی در زندگی‌شان ندارند شناسایی کنید. اگر احساس می‌کنید در رابطه‌تان شیره وجودتان کشیده شده است، بدانید که در رابطه با یک گیرنده هستید. زمانی که چنین فردی احساس کند همه آن چیزی که لازم داشته از شما گرفته، شما را در دسته “بی‌اهمیت”های زندگی اش قرار می‌دهد.

کدام گروه در روابط خود موفق‌تر هستند؟

تحقیقات نشان می‌دهد که شادترین و موفق‌ترین افراد در روابط، هدیه دهندگان هستند!

و کدام گروه کمتر از همه موفقند؟

باز هم هدیه دهندگان!

چرا؟

هدیه دهندگانی که یاد می‌گیرند به طور موفقیت آمیزی با گیرندگان و معامله‌گرها تعامل داشته باشند بسیار موفق می‌شوند.

همه عاشق هدیه دهنده‌ها هستند، به آن‌ها اعتماد می‌کنند و در شرایط لازم از آن‌ها حمایت می‌کنند؛ پس در این صورت چرا دهنده‌ها کمترین موفقیت را کسب می‌کنند؟

زیرا برخی از هدیه دهنده‌ها نمی‌دانند چگونه با دیگران تعامل داشته باشند و در نتیجه مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند. اگر شما یک هدیه دهنده باشید، حتما تا به حال حداقل یک بار چه به لحاظ شغلی و یا شخصی این موقعیت را تجربه کرده‌اید.

رابطه‌ای میان یک هدیه دهنده و یک شخصیت گیرنده را تصور کنید. در این رابطه، در نهایت هدیه دهنده خسته و مستاصل می‌شود از اینکه چرا همه اندوخته‌ها، زمان و انرژی‌اش را صرف فردی کرده‌است که همیشه بیشتر می‌طلبد و به ندرت یا هرگز به نیازهای طرف مقابلش اهمیت نمی‌دهد.

خوب چه عاملی یک هدیه دهنده موفق را متمایز می‌کند؟

گرانت توصیه می‌کند که “هدیه دهنده‌ای هوشیار” باشید.

در چه موردی هوشیار باشیم؟

در این مورد که بدانیم در دنیا سه دسته افراد هدیه دهنده، گیرنده و معامله کننده وجود دارد.

رفتار و گفتار دیگران را مشاهده کنید تا متوجه شوید هر فرد متعلق به کدامیک از این دسته هاست.

در هیچ رابطه‌ای زود قضاوت نکنید (همانطور که گفتیم گیرندگان استاد جذابیت در نگاه اولند). بعد از آن چطور؟ در یک رابطه غیررومانتیک، می‌توانید با معامله گران و گیرندگان یک برخورد معامله گرانه داشته باشید (البته می‌دانم که این برای یک دهنده چقدر دشوار است!)

مهارت برقراری رابطه‌ی عاطفی کلامی

تغییرات بسیار جزیی در نحوه صحبت کردن شما می‌تواند تفاوت‌های چشمگیری در آنچه همسرتان از حرف‌های شما برداشت می‌کند ایجاد کند. در طول روز شما مکالمات متنوعی با شریک عاطفی خود خواهید داشت اما مسئله اینجاست که چگونه کلمات را به کار می‌برید و با همسرتان ارتباط برقرار می‌کنید؟

گروهی از محققان در دانشگاه شیکاگو طی بررسی‌هایی به این نتیجه رسیدند که بیشتر زوج‌ها نمی‌توانند به خوبی با هم ارتباط برقرار کنند.

این موضوع به عوامل مختلفی بستگی دارد که عبارتند از:

۱. زمان مناسب را برای گفتگو انتخاب کنید

ممکن است که شما فکر کنید هر زمانی که فکری در سر دارید یا احساس خاصی می‌کنید، باید آن را ابراز کنید و تا درک و شنیده شوید. اما بدانید که همسر شما ممکن است ذهنش جای دیگری باشد. او ممکن است مشغول آشپزی، استراحت کردن، و یا کار بر روی موضوع خاصی باشد و یا شاید کلاً در آن لحظه حوصله نداشته باشد.

از تجربه‌تان استفاده کنید و ببینید چه زمان هایی برای گفتگو مناسب است. برای مثال، قبل از خواب اصلاً زمان مناسبی برای بحث‌های مهم و طولانی نیست و یا زمانی که همسرتان تازه از سرکار به خانه برمی‌گردد.

اگر شما صحبت را شروع کرده‌اید و می‌بینید همسرتان توجه کافی به حرف‌های شما نمی‌کند از او بپرسید “میخواهی زمان دیگری صحبت کنیم؟” و اگر این همسرتان است که در زمان نامناسبی صحبت را آغاز کرده، منصفانه رفتار کنید و به او صادقانه اطمینان بدهید که در زمان مناسبی به آن موضوع خواهید پرداخت. از کنایه زدن و طعنه آمیز صحبت کردن پرهیز کنید.

۲. مختصر و مفید صحبت کنید

خیلی اوقات، شما شروع به صحبت می‌کنید و وسط صحبت از بحث اصلی منحرف می‌شوید. در این مواقع، همسر شما علاقه‌اش به بحث کم می‌شود و حواسش پرت می‌شود. انگار هیچ چیز سر جایش نیست. شاید لازم باشد که شما نحوه‌ی حرف زدنتان را تغییر دهید. سعی کنید که جملات‌تان را کوتاه و شفاف بیان کنید.

به مسائل مهم فکر کنید و بیشتر به آن‌ها بپردازید. یک روشی که به شما کمک می‌کند تا مختصر و مفید صحبت کنید، این است که از قبل قراری با همسرتان برای گفتگو هماهنگ کنید. برای مثال بگویید: “میخوام باهات راجع به آن موضوع ۱۰ دقیقه صحبت کنم”، با این روش راحت‌تر می‌توانید زمان‌تان را مدیریت کنید و روی موضوع مهم‌تان تمرکز کنید.

۳. مکث کنید و بازخورد بخواهید

گاهی اوقات ممکن است که شما به عنوان گوینده، پشت سر هم صحبت کنید. شاید فکر می‌کنید که باید پیوسته صحبت کنید تا کامل شنیده شوید، یا شاید هم می‌ترسید که همسرتان وسط بحث بپرد و گوی صحبت را از شما برباید و دیگر مجالی نداشته باشید تا دوباره صحبت کنید. به جای این روش، سعی کنید که آرام باشید و صبر کنید و منتظر بازخورد از طرف مقابل‌تان باشید.

صحبت کردن ارتباطی دوطرفه است.

گاهی کمی مکث کنید، بازخورد بخواهید و منتظر نظر همسرتان شوید. متکلم وحده نباشید. سعی کنید مدل صحبت کردن‌تان حالت بده-بستان داشته باشد. اگر احساس کردید که همسرتان متوجه گفته‌های شما نشده است، می‌توانید از او بپرسید: “می‌تونی بگی از صحبت‌های من چی متوجه شدی؟” یا اگر از همسرتان می‌خواهید که به شما کمک کند در مورد موضوعی متفاوت فکر کنید، می‌توانید بگویید: “نمی‌دونم آیا راجع به … درست فکر می‌کنم؟” و یا اگر در رابطه با مسئله‌ای راه‌حل می‌خواهید، می‌توانید بگویید: “نمی‌دونم چطوری باید این مشکل رو حل کنم؟” سپس کمی مکث کنید و منتظر پاسخ او بمانید.

۴. از هر چیزی یک فاجعه نیافرینید

گاهی اوقات ما فکر می‌کنیم تنها راهی که همسرمان به ما گوش می‌کند این است که وقایع را فاجعه آمیز جلوه دهیم. گاهی اوقات این حرکت جواب می‌دهد، اما اگر زیاد این کار را تکرار کنید اعتبارتان را از دست می‌دهید. سعی کنید بیخودی همه چیز را بزرگ نکنید. لحن صدایتان با آرامش باشد و از موضوع منحرف نشوید. آرام صحبت کنید. با لحنی آرام و موقر بهتر شنیده می‌شوید. در حقیقت اگر کمی با خودتان فکر کنید می‌بینید که چیزی که دارید تعریف می‌کنید اگرچه ممکن است ناخوشایند و یا ناراحت‌کننده باشد، اما افتضاح نیست.

۵. آغاز کننده جنگ نباشید

اگر بحث‌هایی که با همسرتان دارید عمدتاً حالت انتقاد و حمله دارند، به احتمال زیاد توجه همسرتان را به تدریج از دست خواهید داد و او دیگر حرف‌های شما را نخواهد شنید. برچسب زدن به همسرتان (احمق، بی‌مصرف، کم‌عقل و …) یا تعمیم دادن افراطی (“تو همیشه اینجوری هستی!”) به شدت او را در رابطه‌اش با شما سرخورده و ناامید می‌کند.

این بدین معنی نیست که شما نظرتان را نگویید، بلکه باید بتوانید بدون خشونت و عصبانیت با او صحبت کرده و ارتباط برقرار کنید. پیشنهاد دادن برای ایجاد تغییر در همسرتان (“خیلی عالی می‌شد اگه یکم بیشتر خونه رو تمیز می‌کردی!”) و تعریف کردن از همسرتان وقتی کاری را خوب انجام می‌دهد (“ممنون که در خرید کردن کمکم می‌کنی!”) خیلی بیشتر از دعوا راه انداختن و غرغر کردن رابطه شما را پیش می‌برد و از مشکلات‌تان کم می‌کند، بجای استفاده از چنین جملاتی (“تو خودخواه‌ترین آدمی هستی که تو زندگیم دیدم!”).

برای همسرتان مشخص کنید که الان که دارید با او صحبت می‌کنید، قصد دارید مشکلی را حل کنید یا اینکه فقط می‌خواهید احساس خود را با او در میان بگذارید. گاهی اوقات ما فقط می‌خواهیم احساس‌مان را در میان بگذاریم و می‌خواهیم گوشی مهربان برای شنیدن وجود داشته باشد. این حق شماست، اما همسرتان باید بداند که چه زمانی فقط می‌خواهید احساس‌تان را بیان کنید و چه زمانی می‌خواهید مشکلی را جداً حل کنید. صحبت‌تان نباید این‌طور باشد که لحظه‌ای احساسی باشد و چند دقیقه بعد بخواهید تغییر مسیر بدهید.

۶. گوش دادن به معنای تایید یا موافقت نیست

گاهی اوقات ما فکر می‌کنیم شنونده باید با هر آنچه که ما می‌گوییم موافقت کند، در این صورت است که او واقعاً به ما گوش می‌کند. اما این یک باور غلط است. گوش دادن به معنای شنیدن، فهمیدن، عکس‌العمل نشان دادن و پردازش اطلاعات است. من می‌توانم به افکار و احساسات شما گوش کنم بدون اینکه با نقطه نظر شما موافق باشم.

شما و من انسان‌های متفاوتی هستیم. موافق نبودن با طرف مقابل به معنای اهمیت ندادن به او نیست. اما گاهی اوقات ممکن است گوینده به این دلیل که شنونده با صحبت‌هایش صد درصد موافق نیست به او حمله کند. این به نظر غیرعقلانی و غیرمنصفانه می‌رسد. ما باید تفاوت‌هایی را که ما را منحصر به فرد می‌کنند، بپذیریم. در واقع، همین تفاوت‌ها می‌توانند زمینه و فرصت‌هایی برای رشد ما شوند.

زمانی که شما با فردی که شما را درک می‌‌کند و به احساسات شما اهمیت می دهد، اما با نحوه تفسیر شما از رویدادها موافق نیست، صحبت می‌کنید، این باعث می‌شود ذهن شما نسبت به این واقعیت پذیرا شود که ممکن است بیش از یک نگرش و نقطه نظر درست نسبت به یک ماجرا  وجود داشته باشد و همینطور هم هست.

و سخن آخر اینکه دفعه‌ی بعد که می‌خواهید راجع به مسئله مهمی صحبت کنید و دوست دارید همسرتان با توجه کامل به شما گوش دهد، به نکات فوق توجه کنید و به این موارد بسنده نکنید. حتماً تلاش کنید و راهکارهای عملی ارتباط با همسرتان را بشناسید و اجرایشان کنید.

 

سبک‌های ارتباطی والدانه که باید از انجام‌دادم آن‌ها پرهیز کنید

  • کمک کردن در مواردی که همسر شما باید به تنهایی مسئولیت کاری را به عهده بگیرد. «جمع کردن وسایل شخصی، پیدا کردن کلید و …»
  • برای آنکه بفهمید چه می‌خواهد، سوال های مکرر نپرسید. «گرسنه‌ای؟ – نه؟
    سوپ می خوری؟
    چای می‌خوری؟»                      
  • با این فکر که او فراموشکار است، اطلاعاتی که می‌داند را دوباره یادآوری نکنید. «فراموش نکنی خریدکنی، شب مهمون داریم».
  • غرغر کردن و شکایت از کارهایی که به عهده گرفته و انجام نداده است. «چند مرتبه بگم چراغ آشپزخانه را خاموش کن»
  • پذیرش مسئولیت‌هایی که گمان می‌کنید او نمی‌تواند درست انجام دهد. «اگر اجازه بدم خرید خونه را انجام بده، می‌دونم مثل همیشه یک اشتباهی می‌کنه، بنابراین همیشه خودم انجام میدم»
  • اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر و نهی کردن به آن‌ها. «نه عزیزم این جمله که گفتی درست نبود نباید میگفتی هفته پیش رفتیم پیش مادر من»

به او اعتماد کنید و مانند یک شخص توانا و قابل اعتماد با او رفتار کنید و اگر با این حال همسرتان اشتباهاتی را مرتکب شد، مثلاً باز هم قرارهایش را فراموش کرد یا به خاطر گم کردن کلیدهایش دیر به مهمانی رسیدید، نگران نباشید زیرا تا همسر شما بخواهد به تنها انجام دادن کارهایش عادت کند، زمان می برد.

روابط رومانتیک 

به گفته آدام گرانت، “در اغلب روابط رمانتیک موفق، هردو طرف رابطه هدیه دهنده هستند. به عبارت دیگر، زمانی رابطه رمانتیکی خوب پیش می‌رود که معامله گران و گیرندگان نیز بر هدیه دهنده بودن تمرکز کنند.” هردو طرف رابطه ممکن است به روش‌های متفاوتی هدیه دهنده باشند، اما آن‌ها باید مایل باشند که یکدیگر را بدون توقع چیزی در ازایش حمایت کنند.

در نهایت، اگر اوضاع خیلی خارج از تعادل رود، همه ما به سمت معامله گر بودن متمایل می‌شویم.” رابطه‌ای را تصور کنید که در آن دو طرف رابطه همیشه به نیازهای یکدیگر اهمیت می‌دهند. زمانی که دعوا یا بحثی پیش بیاید، هر دو نفر می‌گویند “متاسفم، تقصیر من بود”.

در این صورت هردو نفر با داشتن بهترین نیت در مقابل شریک زندگی‌شان رفتار می‌کنند. هم گیرنده‌ها و هم معامله گرها هردو به دنبال همسری هدیه دهنده هستند، بنابراین اگر شما هدیه دهنده هستید، سعی کنید همسری هدیه دهنده نیز پیدا کنید، زیرا شایستگی‌اش را دارید.

اگر خود را گیرنده یا معامله گر یافتید، اول از همه، به خاطر صداقت‌تان به شما تبریک می‌گوییم. البته برای شما نیز بهترین شریک زندگی یک هدیه دهنده است. البته به شما توصیه می‌کنم که خود نیز تبدیل به یک هدیه دهنده شوید. زیرا موفق‌ترین و شادترین رابطه، رابطه میان دو هدیه دهنده است.

در رابطه بین گیرنده و دهنده، هدیه دهنده بعد از مدتی خسته و ناامید از رابطه و تلاش یک طرفه اش در رابطه می‌شود بدون اینکه حمایتی از طرف مقابل دریافت کند. درباره معامله گر نیز، توقع از طرف مقابل برای جبران لطفی که به او شده شما را آزار خواهد داد. از این روست که رابطه بین دو هدیه دهنده رابطه‌ای بی همتاست.

هدیه دهنده‌ها، اگر مراقب باشند تا مورد سوء استفاده قرار نگیرند، موفق‌ترین و شادترین افراد در رابطه هستند. تحقیقات گسترده‌ای نشان داده است، زندگی‌ای همراه با محبت و خدمت به دیگران، منجر به احساس غنای بیشتر، در عین سلامت و شادمانی بزرگتری می‌شود. اگر مایلید خوشحال و موفق باشید، لازم است که یک هدیه دهنده شوید اگر هم اکنون نیستید.

7 راز داشتن رابطه عاطفی موفق

 

۱. شجاعانه به لحاظ عاطفی خود حقیقی‌تان را نشان دهید

برای موفق شدن در یک رابطه، نباید از اینکه خود حقیقی‌تان را نشان دهید بترسید. عشق واقعی مستلزم صادق بودن است. صداقت درباره آنچه هستید، آنچه به آن معتقدید، آنچه احساس می‌کنید و آنچه می‌خواهید.

تعهد کامل به صادق بودن، باعث یکپارچه ماندن رابطه می‌شود. لازم است هم صادقانه آنچه می‌خواهیم را بگوییم و هم بدون قضاوت به فرد مقابل گوش دهیم. به منظور داشتن یک رابطه و زندگی مشترک موفق، لازم است عامدانه بخواهیم درباره خودمان و شریک زندگی‌مان بیشتر یاد بگیریم و دائماً در حال رشد باشیم.

 

۲. امنیت عاطفی ایجاد کنید

روابط سالم منوط به احساس امنیت طرفین در ارتباط با یکدیگر است، اینکه در شرایط دشوار هم در کنار هم باقی می‌مانند. این امنیت عاطفی هرچه سن ما بالاتر می‌رود، مهمتر می‌شود؛ زیرا باید علی‌رغم تغییرات و نگرانی‌های سالمندی در کنار هم باقی بمانیم.

برای ایجاد امنیت عاطفی، لازم است احساس کنید که همسر شما حرف شما را می‌شنود، می‌بیند و آنچنان که هستید شما را قبول دارد و اینکه بهترین‌ها را برایتان می‌خواهد و شما هم باید نسبت به او به همین شکل باشید.

 

۳. مشکلات را با رویکردی همراه با علاقه حل کنید

برای داشتن یک رابطه موفق، لازم است مشکلات و اختلافات به طور موفقیت آمیزی حل شوند. در هر اختلافی با همسرتان سعی کنید با نیت گوش دادن کامل به او و دادن پاسخی همراه با علاقه وارد ماجرا شوید. به جای اینکه پاسخ‌های تکانشی و فکر نشده به رفتار یا حرفی که همسرتان زده و شما را ناراحت کرده بدهید، نسبت به ناراحتی‌تان هوشیار شوید و آگاهانه به آنچه او گفته توجه کنید.

شاید تعجب کنید از اینکه چه شکاف بزرگی میان آنچه شما فکر می‌کنید شنیده‌اید و آنچه همسرتان واقعاً گفته وجود دارد.

بیش از آنکه می‌گویید شنونده باشید، و به دنبال نقاط مشترکی باشید که کمک می‌کنند راه حل‌تان برای هر دو طرف رضایت بخش باشد.

 

۴. ارتباطات مثبت را تمرین کنید

روش ارتباطی شما با همسرتان بسیار مهم است زیرا آنچه می‌گویید (و شیوه گفتن آن) بر احساس طرف مقابل تاثیر می‌گذارد و احساسات هستند که رفتار را بر می‌انگیزند.

برخی از اصول کلیدی ارتباطات مثبت عبارتند از:

  • از عبارات منفی بپرهیزید. وقتی از عبارت‌های منفی مثل نکن یا نه استفاده می‌کنید، در طرف مقابل به شکلی ناخودآگاه مقاومت ایجاد می‌کنید. در عوض به همسرتان بگویید دقیقاً چه می‌خواهید، به جای اینکه بگویید چه چیزهایی نمی‌خواهید.
  • از انتقاد کردن بپرهیزید. به یاد داشته باشید موفقیت پله‌ای برای موفقیت بعدی است. به جای تمرکز بر چیزهایی که در همسرتان دوست ندارید، ابتدا بر آنچه در او می‌پسندید تمرکز کنید و سپس آن را مرتبط کنید با رفتاری که دوست دارید در او بیشتر ببینید.
  • توجه کامل‌تان را به او بدهید. یکی از اشتباهات اساسی که در زوج ها بسیار می‌بینیم این است که حتی زمانی که هر دوی آن‌ها نیت‌شان خوب است و تلاش می‌کنند همه آنچه درباره رابطه درست می‌دانند را اجرا کنند، آن‌ها باز هم در حین صحبت کردن با همسرشان مشغول کار با موبایلشان هستند. این رفتار به ظاهر کوچک، تاثیر منفی بزرگی بر احساس طرف مقابل می‌گذارد. توصیه به همه زوج ها این است که به همسرتان توجه بی‌چون و چرایتان را بدهید.
  • به آن‌ها بگویید که چقدر برایتان مهم‌اند. گاهی اوقات ممکن است فکر کنید که همسرتان می‌تواند ذهن‌خوانی کند و نیازی نیست احساس‌تان را برایش بیان کنید. این کاملاً اشتباه است. کلمات از ضروریات ارتباط هستند. آگاهانه انتخاب کنید که به همسرتان ابراز علاقه و محبت کلامی کنید. مواردی را در او پیدا کنید برای تعریف و ایجاد احساس خوب در او.

۵. از استقلال او حمایت کنید

هر چقدر هم که به همسرتان نزدیک و با او صمیمی باشید، شما افرادی مستقل با نیازها و علایق مجزا هستید. صرف زمان‌هایی برای تنهایی و انجام کارهایی برای خودش، احترام متقابل را نشان می‌دهد و نشانه خوبی در رابطه است. بپذیرید که همسرتان اهداف شخصی هم دارد و از او در مسیر محقق ساختن‌شان حمایت کنید.

 

۶. زمان‌های به خصوصی را صرف با هم بودن کنید

فراموش نکنید که با هم تفریح کنید. این مهم است که با هم ماجراجویی کنید و تجربیات جدیدی بسازید. با هم به یک کلاس یا یک سفر یک روزه بروید. هرچقدر زمان می‌گذرد و به پایان زندگی نزدیک می‌شویم، ارتباط ما با همسرمان فرصتی برایمان ایجاد می‌کند که ابعاد انسانی‌مان را بهتر کشف کنیم و درک بهتر و عمیق‌تری از زندگی پیدا کنیم.

 

۷. ارتباط با خود را جدی بگیرید

ارتباط ما با خودمان کلید موفقیت در همه ارتباطاتی است که با دیگران داریم. زمانی که شما در ارتباط با خود خوشحال و شادمان هستید، در نگاه افراد سالم و شادمان دیگر جذاب به نظر می‌رسید.

اگر تازه با کسی وارد رابطه شده‌اید، احساس‌تان را ابراز کنید. این تنها روشی است که دیگران می‌فهمند شما چه می‌خواهید. اگر هم رابطه چندین ساله با همسرتان را جشن می‌گیرید، به یاد داشته باشید که حتی اگر احساس یکی بودن با همسرتان می‌کنید، لازم است هر از گاهی به او بگویید «دوستت دارم» و به او نشان دهید که بابت وجودش چقدر قدر دانید. محبت کنید، لذت ببرید و عشقی سوزان مثل یک جوان ولی خردمندانه مثل یک کهنه کار را نثار رابطه‌تان کنید.

لازمه‌ی داشتن یک زندگی غنی و پربار ازنظر عاطفی یادگیری مهارت‌های ارتباطی است

در عصر تکنولوژی که هر لحظه راه‌های برقرای ارتباط در حال تغییر و تحول و رو به پیشرفت است، یادگیری شیوه‌ی صحیح برقراری انواع ارتباطات فردی و اجتماعی و حفظ آن‌ها  مهارتی بسیار مهم و حیاتی است. در مقاله‌ی چگونه ارتباطات خوبی بسازیم؟ شما را با انواع سبک‌های ارتباطی آشنا کرده  و هفت راز داشتن روابط عاطفی موفق به شما پیشنهاد کرده‌ایم. مطالعه این مطلب شما را با اشتباهات رایج که برای روابط عاطفی زیان‌بار است آشنا کرده و راه حل‌های کاربردی ارائه می‌کند.

 

دوره‌های مرتبط و پیشنهادی

بلوغ عاطفی

حل تعارضات زناشویی

رابطه‌ی بدون خیانت

جذابیت در رابطه

طلاق عاطفی

 

منابع

 کتاب دهنده‌ها و گیرنده‌ها، آدام گرانت

 

به ما در شبکه‌های اجتماعی بپیوندید

دکتر ویدا فلاح در اینستاگرامدکتر ویدا فلاح در تلگرامدکتر ویدا فلاح در آپاراتدکتر ویدا فلاح در یوتیوب

اشتراک گذاری:
Telegram
WhatsApp
Email
Facebook
Print
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید

11 پاسخ

  1. ▪︎مفید ، جامع و کاربردی
    مقاله را برای نزدیکانم فرستادم …
    ▪︎با تشکر از خانم دکتر نکته سنج که با لحن آرام خود باعث آرامش در شنونده میشوند •

  2. با سلام و خسته نباشید.
    من مقاله رو کامل مطالعه کردم،عالی بود.
    خانم دکتر من متوجه شدم که شخصیت من در ارتباط با دیگران یک هدیه دهنده است.
    و همینطور که تو این مقاله گفته شده بود من بعضی وقتها متاسفانه بخاطر عدم شناخت کافی از شخصیت مقابل مورد بی مهری یا بهتره بگم سو استفاده قرار گرفتم،حتی از طرف نزدیکترین اعضای خانواده خودم،ولی الان که سنم و همچنین تجربیات زندگیم بالا رفته درسته همون شخصیت رو دارم ولی سعی کردم کمتر مورد بی مهری واقع بشم.یعنی تقریبا دیگه نمیذارم کسی بهم آسیب بزنه.چون این روابط رو من خیلی اثرات منفی و جبران ناپذیری داشت.ولی بازم خدا رو شکر من سرپام و میتونم راحت زندگی کنم و از زندگیم با تمام محدویتاش لذت ببرم.بعضی روابط فریب دهنده هستن ولی این ماییم که باید هوشیارانه اونا رو بشناسیم و در مقابل اون واکنش و عکس العمل مناسب رو از خودمون نشون بدیم.
    در آخر میخوام بگم با توجه به این توصیفات من بازم شخصیت هدیه دهنده خودمو خیلی دوست دارم.چون حداقلش اینه که حق کسی رو نمیخورم و خیالم از این بابت راحته و عذاب وجدان هم ندارم و نفرین کسی هم پشت سرم نیست. کائنات هم دوستم دارن چون منم عاشق کائنات هستم.
    با تشکر فراوان از اینکه این اجازه رو به من دادید که نظرم رو بیان کنم.

  3. من یک هدیه دهنده هستم لذت میبرم از اینکه ببخشم و بی چشم داشت کمک کنم چون حالم خوب می شود واز درون شاد میشوم
    اینکار خوب است به شرط اینکه برای مهرطلبی یا تایید خواهی نباشد
    به نظر من برای تقویت رابطه جذابیت بیشتر هم مفید است
    در عین حال اول باید خود رابشناسیم ودر رابطه مان صادق باشیم وخود واقعی را نشان دهیم
    و همواره یاد بگیریم که تاثیر گذارترین باشیم نه آسیب پذیرترین

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *