رنج
ما انسانها از مشکل فرار می کنیم یا از رنج کشیدن؟ اکثر آدمها دنبال راحتی و خوشحالی تمام وقت و پایان ناپذیر هستند بطوریکه هر چه می گذرد تحمل کمترین سختی را ندارند.
شاید هیچگاه نیاموخته اند که در سختیهای زندگی وقتی دچار رنج و اندوه می شوند از حرکت می مانند، سرعت حرکت کم می شود. به تدریج متوجه می شوند معنای زندگی برایشان تغییر می کند. وقتی وجود مشکل، درد عظیمی برای فرد ایجاد می کند به تدریج ارزشها و مهم های او تغییر می کند اموری که قبلاً هیچ اهمیتی برای او نداشته برایش ارزش و اهمیت پیدا می کند و امور غیر مهم زندگی برایش قابل توجه می گردد.
نگاه و تفسیرهای او درباره هر چیز متفاوت می شود. به این ترتیب با یک از دست دادن و شکست خوردن و دردهای عاطفی سخت، وجود شخص، متعالی شده و نوعی وارستگی از تعلقات زندگی را تجربه خواهد کرد. حال با از دست دادن چیزهایی که اگر در گذشته اتفاق می افتاد، براحتی تعادلش را از دست می داد، خود را در تعادل و استقامت عظیمی می بیند و در واقع آسیب پذیری اش به حداقل می رسد.
رنج به شرطی که مورد پذیرش و احترام قرار بگیرد می تواند روح انسان را صیقل داده و قدرت وجودی فرد را ارتقاء دهد. رنجی که با احترام پذیرفته شود و فرد را به درون خود و منبع عظیم آگاهی هدایت کند معلم هدایتگر انسان است.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید: