تفکر منطقی و رسیدن به نفکری که عقلانی و منطقی باشد برای هرانسانی ضروری است. در این مقاله متوجه می شوید که تفکر منطقی چیست و چه زمانی می توانید به همچین تفکری برسید. دوره های غیر حضوری روانشناسی به شما این کمک را می کند که بدون صرف هزینه و وقت اضافی بتوانید به بهبود شخصیت، تفکر و رفتارهای خود بپردازید.
چه زمانی می توانیم منطقی فکر کنیم؟
درصورتی می توانیم منطقی فکر کنیم و افکار غیر منطقی را به منطقی تبدیل نماییم که برداشت و تجربه و تحلیل ما از جهان اطراف، رخدادها و وقایع زندگی درست باشد و این امر به نوبه خود و در صورتی امکانپذیر است که فرد از نظر رشد عقلانی به حد مطلوبی رسیده باشد. به این منظور می توانید از دوره تفکر عقلانی که برای رسیدن به تفکر منطقی کمک میکند استفاده کنید کافیست برروی لینک کلیک کنید.
تفکر منطقی چیست؟
تفکر منطقی در واقع عالی ترین سطح تفکر است که اختصاص به انسان دارد، به هر میزان که محتوای تفکر با واقعیتهای بیرونی همخوانی داشته باشد و در ذهن از نظم و انسجام خاصی برخوردار باشد، فرد راحت تر میتواند مسایل را تجزیه و تحلیل کند. انسان، تمدن، فرهنگ و حیات خویش را مدیون تفکر است؛ تفکری که باعث شود مسیری شکل بگیرد، تغییر کند و منتقل شود، راز پیشرفت بشریت است. مبحث تفکر بسیار عمیق، پیچیده و مهم است. میزان اهمیت این موضوع را میتوان وجود فیلسوفان و متفکران بزرگی چون سقراط و ارسطو و.. دانست.
تفاوت تفکر احساسی با منطقی در چیست؟
- مسیر و جهت عمل : در تفکری منطقی جهت و مسیر مشخصی دنبال میشود، در حالی که در تفکر احساسی نه تنها یک مسیر دنبال نمیگردد، بلکه راه ها و جهت های مختلفی نیز ایجاد میگردد.
- توالی عمل : در تفکری که منطقی باشد هر مرحله باید به دنبال مرحله بعد بیاید و مراحل به یکدیگر وابسته اند، در صورتی که در تفکر احساسی نیازی به توالی مراحل نیست و میتوان از مرحلهای به مرحله بالاتر پرید و سپس بار دیگر مراحل باقی مانده را طی کرد.
- وسعت عمل : در تفکری منطقی معمولا سعی می کنیم با بررسی جنبه های یک امر یا یک مسأله، بهترین راه را برمیگزینیم و آن را ملاک عمل قرار دهیم.اما در تفکر احساسی، خود را به یک طرف محدود نکرده، درصدد آنیم که راههای بیشتری برای مساله بیابیم.
- برخورد با اشتباهات و مسائل نامربوط : در تفکری منطقی تلاش می شود که در هر قدم هیچ گونه اشتباهی رخ ندهد، در حالی که در تفکر احساسی امکان اشتباه کردن مطرح است تا در نهایت جواب درست حاصل شود.
ویژگی افراد تفکری :
افرادی که ترجیحشان قضاوت های تفکری است، ذهنشان بیشتر با این مسئله درگیر است که آیا تصمیم ها و اعمالشان منطقی هست یا نه.تیپ های شخصیتی تفکری که رویکردشان غیر احساسی است بر این باورند که میتوانند با بی طرف بودن و کنار زدن ملاحظات شخصی که می توانند با بی طرف بودن و کنار زدن ملاحظات شخصی که می تواند به تحلیل های جانبدارانه منجر شود، بهترین تصمیمات را بگیرند.
تیپ های شخصیتی تفکری تلاش میکنند که در موقعیت بر اساس عدالت تصمیم گیری و عمل کنند و این عدالت مستقل از چیزی است که آنها یا دیگران احتمالا دوست دارند باور کنند یا آرزو کنند.کارکرد تفکری با ثبات منطقی و رابطه ی علت و معلول سروکار دارد.تیپ های تفکری اغلب روی حل مسئله بدون ملاحظات شخصی متمرکز هستند. وقتی تیپ های تفکری از این کارکرد خود استفاده و آن را توسعه می دهند، ممکن است از دید دیگران تحلیل گر، خونسرد و منطقی به نظر بیایند.
چه زمانی می توانیم تصمیمات درست بگیریم؟
فکر در ذات و مغز و وجود انسان وجود دارد. باید قدرت کنترل ذهن را در اختیار داشته باشیم. مشکلات در زندگی همه وجود دارند، نحوهی برخورد ما با هر مشکلی باید ترکیبی شگفتانگیز از خلاقیت و منطق باشد، باید ترکیبی شگفتانگیز از کنترل احساسات به هنگام بحران و پیاده کردن بهترین عملکرد از تفکر صحیح ما بر موضوع مورد نظر باشد.
باید دقت کنیم به هنگام بروز بحران در هر بخش از زندگی کاری و شخصی ما، احساسات در ابتدا شروع به پیشروی در ذهن ما میکنند، نباید به شدت با آن ها برخورد کنیم بلکه باید ضمن توجه به احساسات، آنها را در مراحل بعد اولویت بندی خود قرار دهیم. با توجه به موضوع بنگرید که آیا برای حل مساله به وجود آمده به تفکر منطقی، احساسی و یا ترکیبی از هر دوی آن ها نیاز است.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
یک پاسخ